هشدار نابودی سرزمین یا رنجنامه نابودی انسان

هر چند علم محیط زیست در سالیان گذشته به عنوان علمی فانتزی ، تجملاتی و لوکس شناخته می شد و به تبع آن اعتنایی به هشدارهای آن نمی گردید لکن امروز مصائب و گرفتاری های پیش آمده ناشی از این بی توجهی گریبان بشریت را گرفته است. نیت از تقریر این سطور، سیاهنمایی یا بزرگ نمایی مشکلات نیست بلکه به دلایل ذیل می باشد: ۱ – بحران فراگیر زیست محیطی جهان، کشور و استان ما از حد تحمل ظرفیت طبیعی خویش فراتر رفته و به مرحله ای خطرناک رسیده است . نیک آگاهید که جبران خسارات و برگشت به حالت گذشته در پدیده های طبیعی بسیار بسیار کند و بعضاً غیر ممکن می باشد. مثلا بازگشت و احیاء عرصه ای که تبدیل به بیابان شده و یا احیاء گونه ای گیاهی یا جانوری که در منطقه منقرض گردیده امری بسیار دشوار و زمان بر و نمونه کوچکی از مسائل “سخت جبران” می باشد. ۲ – اینجانب به عنوان متخصص و علاقمند محیط زیست که بنا به علم و تجربه خود از عمق فاجعه آگاهی دارد حسب وظیفه شرعی ، اخلاقی و انسانی خود ، فریاد دادخواهی و اعلام خطر خویش را بر می آورم که اگر کاری از دستم بر نیامد لااقل در محضر وجدان، نسل آینده و فرزندان این سرزمین، شرمسار و سرافکنده نباشم و آیندگان بدانند که جماعتی ، دردی و دادی را فریاد زدند ولی گوشی برای شنیدن و اراده ای برای عمل نیافتند. ۳ – عمده مخاطبین این مطالب مسئولین حاضر کشور ، واضعان قانون ، صاحبان قدرت اجرا و داوران در قضا می باشند. امید است این اندرز و هشدار ، در نگاه آنان تغییر و توجه ایجاد نماید .

آغاز گرفتاری

انسان از ابتدای حضورش برروی زمین ، بخشی از چرخه طبیعت بوده است و به حکم اشرف مخلوقات بودن تعاملی سازنده با همه موجودات زنده داشته است و در کنار بهره بردن از آن، به عنوان حامی نیز نقش ایفا نموده است. همه گیاهان، جانوران و کلا طبیعت را بخشی از حیات خویش می دانست و برایش ارزش و احترام قائل بود و شادابی و سلامت آن را شادابی و سلامت خویش می دانست. انسان در آغاز به دلیل محدودیت علوم در شناخت پدیده ها و عدم اطلاع از دلایل منطقی وقوع بسیاری از اتفاقات، بروز آنها را به قدرت های متافیزیکی و ماوراءالطبیعی نسبت می داد. پس از بعثت انبیاء و تبیین جایگاه خالق جهان در نظام هستی از یک سو و توسعه تدریجی علوم بشری و کشف روابط علت و معلولی پدیده ها از سوی دیگر، رابطه ای منطقی و مستمر بین خدا، انسان و طبیعت برقرار گردید. از آن زمان انسان نماینده خداوند در زمین و شریک و حافظ طبیعت گردید. از علم محدود خود برای رفع مشکلات بهره برد و در هر جا که جهل داشت به خداوند پناه برد و دست به دعا برداشت ولی در هر حال او را ناظر و حاضر در همه رفتار های خویش و نیازمند الطافش می دانست. لکن پیشرفت علوم خصوصا در ۲۰۰ سال اخیر (پس از انقلاب های سبز و صنعتی) او را مغرور و متکی به خویش و بی اعتنا و بی نیاز به مبدا هستی نمود. این تکبر و بی توجهی او را از مسئولیت نمایندگی غافل و در مسیر بهره جویی هر چه بیشتر از طبیعت قرارداد. و بدینسان تاری تنید که خود در آن گرفتار آمد. انسان از آغاز حضورش بر زمین هرگز به اندازه امروز توانمند و قدرتمند نبوده است و هرگز به اندازه امروز مستاصل و گرفتار.نمونه بارز آن، وضعیت امروز است. انسانی که سال ۲۰۲۰ داعیه دسترسی به کرات آسمانی را داشته است به خاطر موجودی ذره بینی چنین گرفتار و مستاصل گردیده است و هر روز آموزش می بیند که چگونه دست های خود را درست بشوید. البته این غرور و فخر فروشی ویژگی انسان های سود جو و فرصت طلب است و دانشمندان و متفکران هر چه قدر در جزئیات پدیده ها بررسی می نمایند به اسرار و پیچیدگی های طبیعت بیشتر پی می برند و حقارت و کوچکی خود را در مقابل عظمت خلقت بهتر و بیشتر در می یابند و خود را نیازمند تر از قبل به خداوند می بینند. گروه کثیری از دین باوران معتقدند که گناه ، دلیل اصلی بروز بلایا و گرفتاری های بشر است اگر این دلیل، عالمانه بررسی گردد به نتایج قابل تاملی خواهیم رسید. همه ی ادیان ابراهیمی و از جمله اسلام راه نجات بشر و کسب سعادت را خضوع در برابر خداوند و رعایت ارزش هایی از قبیل عدالت، پرهیز از ظلم، دوری از اسراف، احترام به همه ی مخلوقات خداوند و … می دانند و سرپیچی از آن ها را معصیت و گناه می شمارند که موجب برانگیخته شدن خشم خداوند خواهد بود. نکته ی مهم و قابل تامل اینجاست که بی توجهی به این تعالیم ، همان دست بردن در چرخه ی طبیعت و بر هم زدن نظم آن است که گناهی نابخشودنی است و مستوجب عقوبت. نتیجتا منجر به واکنش از طرف طبیعت خواهد گردید و تبعات آن به صورت بلا و بی نظمی بروز خواهد کرد. توسعه ی بیابان ها، انقراض گونه های گیاهی و جانوری، آلودگی هوا، آلودگی آب ها، بحران ریز گرد ها، کم آبی ، بی آبی و شور شدن منابع آب، هجوم حشرات (ملخ ها)، لغزش و ریزش کوه ها،فرو نشست زمین، آتش سوزی جنگل ها، خشک سالی، سیل، بروز بیماری های نوپدید و یا باز پدید، مهاجرت دسته جمعی پرندگان، کاهش کمیت و کیفیت محصولات زراعی، جهش یا موتاسیون در موجودات، سرطان ها و هزاران مسئله و مشکل دیگر، قریب به اتفاق ساخته ی دست بشر به خاطر منفعت طلبی و سود جویی می باشد و در واقع واکنش محیط زیست و طبیعت به رفتار های غیر مسئولانه ی بشر می باشد که البته نمونه و نشانه ایی از قهر خداوند است. گناه تنها بی نمازی و ترک فرایض دینی نیست، گناه ظلم به همنوع است، گناه بهره کشی از حیوانات اهلی جهت تامین غذا است، گناه شکار بی رویه جانوران وحشی و انقراض آنهاست، گناه برداشت بی حساب از معادن و منابع رو و زیر زمینی است، گناه اسراف و تبذیر در مصرف انرژی، منابع و آب است. گناه جنگل تراشی و برداشت حریصانه از مراتع است، گناه بی احترامی به آب، خاک و هوا است. گناه بهره کشی از دریاها و رودخانه هاست. گناه تولید افسارگسیخته مواد شیمیایی و رها کردن آن بر روی زمین است. ریشه تمامی این رفتار ها ، تکبر و غرور نشات گرفته از دیدگاه انسان محوری (anthropocentric) است، دیدگاهی که نوع بشر را اساس و محور همه چیز می داند و بر اساس آن به خود اجازه می دهد همه چیز را در اختیار و خدمت خویش گیرد و بی توجه به روابط دقیق موجود در کائنات، تنها منافع و آسایش خود را مد نظر قرار داده و بی رحمانه بر طبیعت دست اندازی کند و بدینسان از مرتبه خلیفه الهی و اشرف مخلوقات بودن به درجه ی “کدخدایی ظالم” تنزل یابد. شور بختانه این نظریه در افکار و احکام بعضی از متولیان دینی نیز خود نمایی می کند و اصل متعالی “انسان به عنوان جانشین خدا بر زمین” را به نفع بهره برداری حداکثری انسان از طبیعت تفسیر می نماید.

بحران های پیش رو

امروز تقریبا تمامی تعاملاتی که بشر با طبیعت داشته به مرحله بحران و خطر رسیده است . کار به جایی رسیده است که در یک روز (دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰) دو معضل مهم زیست محیطی یکی پدیده گرد و غبار و دیگری خطر انقراض گونه ها، عنوان اصلی دو روزنامه مهم استان می گردد. در ادامه به مهمترین معظلات زیست محیطی به صورت اجمالی اشاره می شود. بحران آب: وضعیت آب در ایران از مرحله بحران به مرحله ورشکستگی آبی رسیده است و شرایط استان خراسان جنوبی از میانگین کشوری خطرناک تر است. زیرا میزان تغذیه سفره های زیر زمینی از میزان برداشت آن کمتر است . (سالیانه ۶ میلیارد متر مکعب در کشور) قریب به ۹۲% آب ، در حوزه کشاورزی مصرف می گردد (در کشور). کشت و کار محصولات کشاورزی “کم آب بر” از قبیل زرشک ، زعفران و عناب ، حاصل دور اندیشی و درایت مردمان این سرزمین بوده است . ولی امروزه بدون توجه به محدودیت های آبی استان اقدام به تولید محصولاتی می گردد که نیاز آبی بالایی داشته و می توان آن را از دیگر استان های پر آب وارد نمود، تا با مدیریت و صرفه جویی در آب (آب مجازی)، بین میزان استحصال و مصرف آن تعادل برقرار کرد. سد سازی های خارج از ضوابط زیست محیطی که منجر به بی نظمی هیدرولیکی و تبخیر بیش از حد آب می گردد. از دیگر عوامل بروز بحران آب می باشد.آثار سوء ناشی از احداث سدهای گتوند، سیوند ، لار و ده ها سد دیگر ، درس عبرتی از این بی برنامگی هاست.برداشت های بی رویه آب های زیرزمینی جهت تامین نیاز های کاذب و غیر ضروری نیز منجر به فرو نشست بی برگشت زمین و همچنین شور شدن منابع آبی می گردد. که بحران های بیابان زایی، مهاجرت جمعیت و معضلات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی و ناامنی غذایی را به دنبال دارد . به زمین زیر پایمان دیگر اعتمادی نیست ، فروچاله ها دهان باز کرده و ایران را به زودی خواهند بلعید. ۳۰۰ دشت از ۶۰۰ دشت ایران خشک شده و بسیاری از آن ها دشت های ممنوعه می باشند. نمونه های استانی این دشت ها، سرایان ، سه قلعه و دوحصاران می باشند . اخیراً نیز راه حل هایی برای رفع مشکل آب در استان مطرح گردیده است که فاقد دلایل علمی ، اقتصادی و فرهنگی می باشد . انتقال آب از دریای عمان علاوه بر پر هزینه و “زمان بر”بودن به دلیل انتقال آب بین حوزه ای ، کاری دشوار بوده و امید چندانی به نتیجه بخش بودن آن نمی باشد. گزینه دیگر، استحصال آب های ژرف (فسیلی) می باشد که آن هم امری غیر اخلاقی و مغایر با اصول زیست محیطی است زیرا این منابع امانتی از نسل های آینده و فرزندان این سرزمین است که نمی توان در آن دخل و تصرف نمود.

بحران تنزل تنوع زیستی و انقراض گونه های گیاهی و جانواری

اگر حیات کره زمین را به خانه ای تشبیه کنیم آجر ها و اجزاء این خانه ، گونه های گیاهی و جانوری آن می باشند . با حذف و انقراض هریک از این زیستمندان خللی به خانه وارد خواهد آمد و با افزایش آن بر شدت تخریب افزوده شده تا جایی که روزی فرا می رسد که خانه فرو می ریزد و بر سر ساکنین اصلی آن یعنی انسان آوار می گردد. دانشمندان تخمین زده اند که حداقل ۸ میلیون گونه گیاهی و جانوری بروی زمین زیست می کنند که انسان یکی از آنهاست. تنوع زیستی ضامن سلامت و امنیت غذایی و پایه و اساس همه چیز اعم از آب و هوا ، بهداشت ، انرژی ، علم و فناوری و آب می باشد .همچنین به مبارزه با بیماری ها کمک کرده تا جایی که ۲۵% داروهای مورد استفاده از پزشکی مدرن از گیاهان جنگل های بارانی حاصل می شود. از طرفی کاهش تنوع زیستی منجر به افزایش بیماری ها می گردد تا جایی که ۴۳% از بیماری های عفونی در حال ظهور (از جمله Covid-19) ناشی از آن می باشد.

پدیده ریز گرد ها و گرد غبار

خراسان جنوبی با قرار داشتن بر روی کمربند خشک و نیمه خشک نیمکره شمالی، دومین استان بیابانی کشور است . خشکسالی های دو دهه اخیر ، کاهش نزولات جوی و افت کمی و کیفی سفره های آب زیر زمینی ، گسترش عرصه های بیابانی و وجود ۳۵ کانون بحرانی فرسایش بادی، آن را جزو ۵ استان اول درگیر پدیده گرد و غبار قرارداده است. تخریب منابع طبیعی به دلیل کاهش نزولات جوی و بهره برداری بی رویه دام و فعالیت های معدنی ، فرصت مناسبی برای فرسایش خاک و جولان گرد و غبار فراهم کرده است. بروز بیماری های گوناگون از جمله پوستی و تنفسی همچنین کاهش کیفیت زیست ، عواملی برای مهاجرت و توجیه ناپذیری فعالیت های انسانی را فراهم آورده و منجر به بحران های جمعیتی می گردد. نظارت ، آموزش همگانی ، عملیات احیاء و تقویت گونه های گیاهی ، تامین نیازهای ساکنین این مناطق به منظور پرهیز از دست اندازی به عرصه های طبیعی از راهکارهای برون رفت از این وضعیت خواهد بود.

معضل پسماندها

تغییر شیوه زندگی، راحت طلبی و نبود آموزش های همگانی از عوامل عمده تولید زباله می باشد . انسان به مدد فناوری و علم و برای تامین آسایش و راحتی بیشتر ، اقدام به تولید مواد شیمیایی پیچیده متناسب با نیازهای خود نموده است. این مواد پس از مصرف دور ریخته شده و به طبیعت وارد می گردند و به دلیل وجود ترکیبات پایدار در آن ها ، امکان هضم و جذب آنها در طبیعت وجود ندارد بنابراین برای مدتی طولانی بدون تغییر در طبیعت باقی می مانندو منشا گرفتارهای عدیده از جمله آلودگی آب ، خاک و هوا می گردند. بروز بیماری های گوناگون و نو پدید، نازیبایی منظر ، اختلال در تاسیسات شهری و افزایش هزینه های مدیریت و کنترل آن از دیگر مشکلات زباله و پسماند های انسانی است. بر موارد فوق می توان بحران های دیگری که بالفعل و یا بالقوه در استان با آنها روبرو هستیم اضافه نمود. آلودگی هوا و پدیده وارونگی، آلودگی آب ، کاهش سرانه فضای سبز شهری ، آلودگی ناشی از پسماندهای بهداشتی ، تغییر الگوی بارش، گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی، نابودی گونه های ارزشمند گیاهی و جانوری ، خشک شدن تالاب ها ، توسعه عرصه های بیابانی ، شور شدن اراضی زراعی و بروز بیماری نوپدید و یا بازپدید و … که جملگی مستقیماً و یا غیر مستقیم ناشی از فعالیت های سودجویانه و یا جاهلانه انسان می باشد. پایان سخن اینکه این اتفاقات زنگ خطری برای انسان و نسل آینده است ، بدانیم که طبیعت قوانین خود را دارد و از آن کوتاه نمی آید. راه برون رفت از وضعیت موجود ، گسترش آموزش های عمومی جامعه و مدارس ، بازگشت به عقلانیت ، صداقت ، معنویت ، اخلاق ، انصاف و پرهیز از منفعت طلبی صرف می باشد. انسان بایستی دست از رفتار نامناسب با طبیعت بر دارد و مانند پدران خویش طبیعت را خانه خویش دانسته و در مصرف منابع و انرژی راه اعتدال در پیش گیرد و در زدودن فقر ، فاصله طبقاتی و تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی بکوشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


مقدم – مدیر شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی منطقه خراسان جنوبی گفت: فروش مرزی فرآورده‌های

بیشتر

اصغری – پانزدهمین نمایشگاه گل و گیاه در نمایشگاه بین‌المللی بیرجند گشایش یافت.،مدیر عامل نمایشگاه

بیشتر

بهروزی فر – هیئت وزیران در جلسه دهم آذرماه سال ۱۳۹۸ خود به پیشنهاد سازمان بهزیستی

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت