هرم پور – این روزها کلید واژه ی مشاور و مشاوره در فضای عمومی، رسانه ای و مدیریتی استان به شدت رواج یافته است. هرکجا می نشینید و از بعضی رویه ها و شیوه ها انتقاد می کنید، یک پاسخ همیشگی در آستین وجود دارد و آنهم این است: «فلانی خودش خوب است اما مشاورین بدی دارد!» نمی دانم در همه ی این سالها به ویژه سالهای پس از تأسیس خراسان جنوبی، به چه میزان می توان موفقیت ها یا عدم موفقیت های استان را به مشاورانی ربط دارد که در مقطعی از زمان، به مدیران عالی و میانی این استان مشاوره می داده اند، و البته تقریباً بعد از همه ی فرصت هایی که برای استان ایجاد کرده اند و یا احیاناً گندزدن و لگدزدن های بعضی هایشان به سرنوشت استان، الان کجا هستند و چه می کنند؟ اما تاریخ منطقه جنوب خراسان و بعدها خراسان جنوبی را که می خوانم، دقیقاً متوجه می شوم که در مقاطعی از تاریخ، حاکم وقت، فرماندار، شهردار یا حتی در سالهای اخیر، استانداران و بالاتر از آنها، هیچکاره بوده اند و این مشاوران بوده اند که یا مستقلاً مشورت می داده اند و یا مشورت های تکلیف شده را به سمع و نظر مقام مربوطه می رسانده اند و البته گاه با لطایف الحیلی به او تحمیل کرده و شاید هم در پستوها، چیزکی به عنوان مواجب و حق العمل می گرفته اند! لذا من قبل ترها هم بر این عقیده بودم و البته هنوز هم هستم که بعضی از مدیران و مقامات ضعیف، به صورت نیابتی و از طریق مشورت مشاوران، مدیریت و هدایت می شوند و خواهی نخواهی به سمت و سویی که افراد خاص و یا جریان های خاص تمایل دارند، می روند و یا برده می شوند! این مدیریت و هدایت نیابتی البته شاید همیشه هم چیز بدی نباشد. اما وقتی سه مؤلفه ی ضعیف بودن یک مدیر، ناآشنا و خالی الذهن بودن او با جغرافیای یک منطقه و همچنین عدم آشناییش با جامعه شناسی و روانشناسی مردم یک منطقه به آن اضافه شود، نه تنها پیامدهای خوبی نخواهد داشت، بلکه به یک فاجعه ی مدیریتی منجر خواهد شد. متأسفانه به دلیل نجابت های تعارف گونه مردم این دیار و خالی کردن همیشگی صحنه (چه با توافق و چه با اجبار)، همیشه نقش «مشاوران ناآشنا و کارنابلد» در مدیریت منطقه به شدت پررنگ بوده است. این کمترین، دهها مصداق از خیانت ها و اعمال و رفتارها و مشورت هایی از برخی مشاورین در این استان سراغ دارد که در سالهای قبل در سطوح مدیریتی مختلف این استان، به پس رفت های متعدد و پیامدهای عجیب و غریبی منجر شد که زبان از گفتن برخی از آنها شرم و قلم از نوشتن حتی بخشی از آنها بیم دارد. و البته دهها مصداق از خدمت ها، مشاوره های به موقع و دقیق و پیشنهادهای ارزنده ای هم در حافظه ی تاریخی همه ی ما در این استان ثبت شده که در این سالها به مدیران استان در سطوح مختلف ارائه شده و قطعاً مسیر توسعه استان را پرطراوت و موانع را کمتر و فاصله ها را برای رسیدن به مقصد، کوتاه تر و راه عبور از موانع را سهل تر کرده است. آقای «ویلیام گلسر» مبدع یک تئوری مهم به نام تئوری انتخاب است. او در بخشی از این تئوری می گوید: «تنها فردی که می توانیم رفتارش را کنترل کنیم خود ما هستیم». مدیران ما در استان خیلی باید مراقب باشند.ما خیلی وقت ها نمی توانیم رفتارها دیگران را کنترل کنیم اما می توانیم خودمان بیشتر از مشاوران، جلوتر از آنها و بهتر از آنها ببینیم، بیندیشیم و تصمیم بگیریم.مشورت ها خیلی وقت ها بیش از آنکه «مشورت» باشند، نوعی «هدایتند» و خیلی وقت ها، «تصمیم هایی» که به درست یا به اشتباه بر اساس یک مشورت گرفته می شوند، به «نمادهایی» از شخصیت مدیریتی و نوع نگاه ما به جریان های سیاسی و اجتماعی و ارزشی جامعه بدل می شوند. باور کنید من دیده ام و شنیده ام که سالها از رفتن یک مدیر گذشته، اما هر بار که مردم این استان از کارهای خوبی و بدش صحبت به میان آورده اند، گفته اند یا شنیده اند که : « به خاطر مشاورانی بود که اطرافش حضور داشتند!» خراسان جنوبی ها، شاید کم حرف و کم گوی و کم خواه باشند، اما حافظه تاریخی بسیار قوی و مسلطی دارند.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره ۰۹۳۰۴۹۴۳۸۳۱ ارسال بفرمایید)
مقدم – مدیر شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی منطقه خراسان جنوبی گفت: فروش مرزی فرآورده‌های
