بازنشستگان، قشری که فراموش شده اند

بهروزی فر- هزینه آزمایش های همسرش شده بود، سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، سمعکی هم به تجویز پزشک برایش خریدند به رقم ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان، شیشه شکسته عینک هم خودش را راهی چشم پزشکی و خرید عینک تازه کرد، اگر شیشه اش نمی شکست که با همان دسته داغ کرده و به زور چسبانده، سر می کرد. بچه ها بارها به او گفته بودند، این عینک درخور شما نیست، ماژیکی برداشته و روی داغ دسته را رنگ کرده بود تا آن لکه ناهنجار از چشم بچه ها دور بماند و اینقدر به ظاهر نازیبایش خرده نگیرند. خرید عینک هم یک میلیون تومان برایش آب خورد. از حقوقش که هیچ نماند و آن چه ذره ذره پس انداز کرده بود هم در همین سه قلم بعلاوه داروهای همسرش تمام شد. بچه ها از او خواستند سری به سازمان بازنشستگی بزند و جویا شود شاید بیمه تکمیلی شان، بخشی از این آلام را تسکین بخشد.با پیشنهاد بچه ها خیلی موافق نبود اما امیدوارانه! یکی از روزهای سرد زمستان را شاه و کلاه کرد و راهی شد، بعد از کلی معطلی و انتظار، بالاخره نوبتش رسید و طرح موضوع کرد. کارمند طرف گفتگویش، شماره ملی او را گرفت و به قول خودش در سامانه، نامش را جست. پاسخ این بود؛ “پدرجان، هزینه عینک ۱۵۰ هزار تومان و سمعک هم ۱۰۰ هزار تومان سهم تان می شود که البته با هزینه ۱۰۰ هزار تومانی عصا، فقط یک مرتبه به هر نفر تعلق می گیرد، شما عینک و عصا را قبلاً گرفته اید، برای سمعک تان همین الان اقدام می کنم تا به حساب تان واریز شود” . گفت:” جوان، این عین بی انصافی است، من برای این عینک که جنس خیلی خوبی هم ندارد، یک میلیون تومان داده ام، علاوه بر این، عینک یک کالای شکستنی است و هر آن ممکن است از چشم بیفتد یا لگد شود و بشکند. چرا یک مرتبه؟ و چرا اینقدر کم؟ برای عصا و سمعک هم همین طور! “جوان، نگاهی از سر شرم به او انداخت و گفت: “پدرجان دست ما نیست، این دستورالعمل کشوری است و متأسفانه شامل حال همه بازنشسته های مثل شما می شود”. خداحافظی کرد و سری تکان داد و در حالی که زیر لب زمزمه می کرد: “بنازم به این همه حمایت، اون بالایی ها انگار حواس شون نیست که خودشون هم یه روزی بازنشست میشن و باید اینجا کنار امثال من قرار بگیرن” ، از اداره بیرون آمد. دست خالی راهی شد و همین طور که قدم زنان به سمت ایستگاه واحد می رفت، با خودش زمزمه می کرد؛ “تنها اتفاقی که افتاد، این بود که سرمای این روز سرد و حضور در محیط آلوده به کرونای اتوبوس واحد را به خودم تحمیل کردم”. او، یکی از آن ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار بازنشسته ای است که سال های مفید عمر خود را به خدمت در بدنه دولت گذراندند و چون گَرد سفید پیری بر سرشان نشست، عذرشان را خواستند. بازنشستگان، خسته از بی مهری ها، هر چه تلاش می کنند هرگز نمی توانند دخل و خرج ها را با هم جور کنند، حقوق اندک شان سفره های کوچک شده شان را هم جوابگو نیست، چه برسد به این که بخواهند لبخندی بر لب نوه بنشانند و به هدیه ای عروس و دامادها را دلشاد کنند و روز پدر را به طور ویژه، بچه ها را دور یک سفره جمع کنند و لحظاتی شاد را برای آنها رقم بزنند. آنها سالهاست به جهت تعدد و تنوع بیماری هایشان از نامناسب بودن خدمات بیمه ای درمان گلایه مندند! تبعیض میان حقوقی که دریافت می کردند و حقوقی که کارمندان زمان حال دریافت می کنند را به عینه می بینند! عدم تکریم در جامعه و به ویژه در محیطی که قبلاً شاغل بوده اند را شاهدند! بیکاری فرزندان شان آنها را آزار می دهد در حالی که در برخی حوزه ها، قانون جایگزینی یک فرزند به جای پدر وجود دارد! تجربه هاشان دیده نمی شود، حال آن که کوله باری از بایدها و نبایدهایند که هر کدام می تواند مسیر حرکت و تکاپوی یک دستگاه را هموارتر سازد! طی این سال ها، هرازگاه! صدای خسته از اعتراض شان، برخی وجدان ها را قلقک داده و مشکلات بازنشستگان را در صدر حرف و حدیث ها و وعده ها قرار داده و همچون دلخوش کُنَکی، چند روزی، تیتر اخبار رسانه ها شده است، درست مثل طرح همسان سازی حقوق که طی این چند روز، برای چندمین بار در طول سال های قبل، مجلسی ها را به مصاحبه واداشت و وعده ای نو را رقم زد، اما دریغ از اتفاقی تازه!
انگار طرح صیانت و حذف ارز ترجیحی و شفافیت آرا و لایحه بودجه و … آنقدر سر مشغولی برای مجلسی ها ایجاد کرده که وقت نداشته باشند به قشری فکر کنند که آمارشان قابل توجه است و شرایط شان نیازمند توجه بیشتر!! مجلسی ها، بخش عمده ای از آرای خود در زمان انتخابات را مدیون همین بازنشستگانی هستند که امروز چشم به صفحه تلویزیون و روزنامه ها و پایگاه های خبری دوخته اند تا شاید خبرهای خوبی از مجلس به آنها برسد و پیامد تصمیم نیکوی ساکنان ساختمان سبز، سفره هاشان نیز سبزتر گردد.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷  اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


مقدم – مدیر شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی منطقه خراسان جنوبی گفت: فروش مرزی فرآورده‌های

بیشتر

اصغری – پانزدهمین نمایشگاه گل و گیاه در نمایشگاه بین‌المللی بیرجند گشایش یافت.،مدیر عامل نمایشگاه

بیشتر

بهروزی فر – هیئت وزیران در جلسه دهم آذرماه سال ۱۳۹۸ خود به پیشنهاد سازمان بهزیستی

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت