روز گذشته برای کاری اداری به … مراجعه کردم و برای لحظاتی مکالمه بین کارمند و ارباب رجوع را می شنیدم خیلی جالب بود کارمند محترم سنگ بزرگی را پیش پای ارباب رجوع گذاشته بود و می گفت که باور کنید نمی شود چون قانون است و ما مجبوریم انجام دهیم بنده خدا ارباب رجوع می گفت این کار را برای اشنای ما در مشهد بدون این سختگیری ها انجام دادند و کارمند هم حرفش را تایید می کرد و می گفت . مشهد به تنهایی نیست در تمام کشور این امور به راحتی انجام می شود اما در استان ما اینطور نیست ما باید فقط مر قانون را را رعایت کنیم ضمن اینکه هر طرحی که در کشور با مخالفت سایر استان ها روبرو می شود در استان ما به صورت پایلوت می اید انجام می شود و هیچ کسی هم صدایش در نمی اید . مثال می زد که به دلیل تبعات اجتماعی یک قانون یک فرایند در تمام استان های کشور حذف شده اما در استان ما اصرار بر انجام آن است . صراحت و صداقت کارمند هم جالب بود اما فلاکت و بیچاره گی ما هم جالب است که موش آزمایشگاهی تمام طرح هایی هستیم که قرار است به واسطه آن فشار مضاعفی به مردم وارد شود و این در حالی است که اگر قانون تبصره و ماده ای را به نفع مردم هم تصویب کرده باشد در ادارات استان از اعلام آن بخل می ورزند و حاضر نیستند مردم استانشان از امتیازات قانونی هم برخوردار شوند . قبلا در آوا خواندم یکی گفته بود که باید ارزیابی مدیران و کارکنان بر اساس رضایتمندی ارباب رجوع باشد واقعا درست گفته بود و تا زمانی که خوش خدمتی به پایتخت و فشار اوردن به مردم برای پر کردن خزانه برای کارکنان ادارات و مدیران استان امتیاز و ارزش محسوب شود حکایت ما همین است و همچنان خراسان جنوبی پیشتاز سختگیری و ایجاد مانع بر مسیر امورات مردم خواهد بود
بهروزی فر – “آب، زیر پوستش افتاده”، یک اصطلاح پرکاربرد است که معمولاً زمانی استفاده
