هر روز که برق میرود، انگار تمام برنامههای مردم هم خاموش میشود. این روزها دیگر قطعی برق فقط یک خبر کوتاه در شبکههای اجتماعی یا بیلبوردهای اطلاعرسانی نیست؛ تبدیل شده به قسمتی از زندگی روزمره خیلی از مردم. نه کارگر و کارمند میشناسد، نه دانشآموز و بیمار، نه پیر و جوان. همه ما گرفتار خاموشیهای مکرر شدهایم و تحملمان کمکم به سر آمده است. سال پیش، وقتی وزیر نیرو با اطمینان گفت امسال مشکل برق نداریم، خیلیها امیدوار شدند و فکر کردند بالاخره یک تابستان بیدغدغه در پیش داریم. اما حالا که وارد تابستان شدهایم، نه تنها وضع بهتر نشده، بلکه به جرأت میتوان گفت بدتر هم شده است. وعدهها دود شدهاند و دردسرهای کابوسوار خاموشیها، ساعت به ساعت بیشتر به زندگیها لطمه میزند. فقط کافی است چند ساعت در یک مغازه کوچک کار کرده باشی تا بفهمی قطعی برق یعنی چه؛ یخچالها خاموش میشوند، اجناس فسادپذیر خراب میشود، مشتریها عصبانیاند و صاحب مغازه کلافه. خانه که باشی، با گرمای طاقتفرسا و نبود کولر و پنکه، حال کسی را نداری و حتی یک لیوان آب سرد هم نمیتوانی بخوری. در این میان، دانشآموزان و دانشجویان هم سهم خودشان را از این بیبرقی دارند؛ وقتی برق میرود، درس خواندن و آنلاین بودن غیرممکن میشود. بیمارانی که برای سالم ماندن نیاز به دستگاه دارند، واقعاً با هر قطع برق به خطر میافتند. تعجبآورتر اینجاست که با همه پیشرفتهای کشور، هنوز مدیریت برق در همان نقطه سالهای گذشته مانده. مگر قرار نبود نیروگاههای جدید راه بیفتند؟ مگر وعده ندادند برقرسانی تقویت میشود؟ گویا بیشتر از آنکه برنامه اجرایی باشد، صرفاً وعده و شعار شنیدهایم. واقعیت این است که با این روند، بعید نیست سال آینده هم وضعیت بدتر شود. هم مصرف زیاد است، هم مدیریت و نظارت ضعیف. هیچکس خودش را مسئول نمیداند و آنچه قربانی میشود، آسایش و اعتبار مردم است. ما شهروندان هر سال با امیدواری به وعدهها دل میبندیم اما دست آخر، تنها چیزی که نصیبمان میشود برقهایی است که خاموش میشوند و زندگیهایی که مختل. شاید وقتش رسیده مسئولان به جای وعدههای تکراری، یه فکر اساسی برای تامین پایدار برق کشور کنند؛ قبل از اینکه همین اندک اعتماد باقیمانده مردم هم خاموش شود.

کاری- در نشست کارگروه توسعه مهارتاستان در سال ۱۴۰۴ که با حضور استاندارخراسان جنوبی، جمعی