بهروزی فر – روز یکشنبه ۳۰ دی ماه، تیتر یک روزنامه آوای خراسان جنوبی، اختصاص داشت به مطلبی که در نگاه اول! غیرقابل باور و در اصطلاح شوخی ۱۳ بود، مگر می شود مردمی که به اذعان مرکز آمار ایران، کمترین میزان درآمدها را دارند، حالا به گزارش بانک مرکزی، ۲۵ هزار میلیارد تومان(۲۵ با ۱۲ صفر) سپرده گذاری بانکی داشته باشند؟! اما واقعیت این است که مردم خراسان جنوبی که کمترین میزان درآمد ماهانه را دارند و به این لحاظ، سال هاست در کف جدول مقایسه استان ها، جا خوش کرده اند، با همین سپرده ای که به عده ای مختصر اختصاص دارد، جزو تریلیونرهای ایران هستند. یک نگاه واقع گرایانه به این عدد، می تواند آسیب های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مترتب بر این موضوع را هویدا سازد، ریشه یابی این اتفاق، آن هم برای مردمی که تجربه یک شکست بانکی سخت را از سر گذرانده اند- سند این حرف را در اتفاقات سال های ۹۷ – ۹۸ بجویید، همان زمانی که بانک… ورشکست شد و حاصل سال ها زحمت هزاران نفر از هم استانی هامان به باد رفت و حتی داشتیم شهروندانی را که حساب میلیاردی شان به هیچ انگاشته شد و زیر بار این غصه، زانو زدند، سکته کردند و حتی جان به جان آفرین تسلیم نمودند- بسیار حائز اهمیت بوده و می تواند پرده از واقعیت هایی بردارد. اهالی خراسان جنوبی که به واسطه اقلیم، شرایط جغرافیایی، توپوگرافی منطقه، پیشینه اجتماعی یا هر دلیل دیگری، مردمی قانع بوده و خیلی اهل ریسک نیستند، از بزرگترهای خود آموخته اند که “همه پول هاشان را در یک جیب نگذارند” ، اصلی که در علم اقتصاد امروز، از آن با عبارت “همه تخم مرغ هاتان را در یک سبد نچینید” ، یاد می کنند. مردم آرام و بی حاشیه این منطقه، همواره به دنبال گوشه ای امن و بی دردسر هستند، همین است که حالا به نقل از آقای هاشمی استاندار می شنویم، باورم نمی شود که استان به این عریض و طویلی و با این حجم از ظرفیتهای خدادادی ، تنها…. واحد تولیدی داشته باشد. نگاهی به روش زندگی جوان ترهای جامعه خراسان جنوبی به خوبی گواه بر این مطلب است که زندگی جوان ترها متأثر از هر دلیل خوب یا بدی به نسبت بزرگترهای این دیار، تغییرات ژرف و شگرفی کرده و این گذار از باورهای قدیمی ترها به وضوح در سبک زندگی، لباس پوشیدن، تفریح، مسافرت و… جوان ترها مشهود است، اما با همه اینها باز هم بر همان سنت پیشینیان، خیلی اهل ریسک و خطر نیستند. مردم این منطقه البته تجربه سرمایه گذاری جمعی را هم دارند، سال ها قبل، بزرگترهای این دیار، احتمالاً با یقین به وجود این پول های توبالشی و معطل! مردم را به مشارکت در طرح های اقتصادی دعوت کردند، نتیجه اش شد؛ طرح های بزرگی که هر کدام سهم بسزایی در تولید، اشتغال و صادرات کشور دارند، اما برای سرمایهگذارانی که خیلی ها حتی ملک و طلای خود را برای سرمایه گذاری فروختند، عایدات شان تا این لحظه در حد هیچ بوده است. سهم رسانه ها هم در این قاعده، قابل توجه است، یک روی سکه پرداختن ما به بحث ترک فعل مدیران و کم کاری های دستگاه های اجرایی در همراهی با سرمایه گذاران، می شود اینکه مردم از ورود به باتلاق امروز برو فردا بیاها و سخت گیری های ادارات و البته بی ثباتی اقتصاد در کشور، پرهیز کنند و “سری که درد نمی کند را بیخودی دستمال نبندند”. واقعیت این است؛ درمان این درد ریشه دار، یک آسیب شناسی جدی نیاز دارد، اینکه مردم ترجیح شان بر این است که پول خود را در بانک پس انداز کنند، اما با ایجاد یک واحد تولیدی، سفره ای پهن نکنند که عده ای از قِبَل آن ارتزاق کنند، یک درد بزرگ است، یک تومور بزرگ که هر روز متورم تر می شود و هر لحظه به بیماری اقتصادی کشور هم دامن می زند. باید بپذیریم، کارگروه ها و ستادها و انجمن ها و هیأت های اندیشه ورز، زمانی نتیجه می دهند که مصوبات شان تغییری در این رویه موجود ایجاد کنند که این امید در دوره جدید بسیار دست یافتنی به نظر می رسد . (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۱۵۷۲۴۸۲۸۹ اعلام یا ارسال بفرمایید)

یعقوبی – با تدبیر استاندار نمود پررنگ جهانی شدن اصفهک در نمایشگاه گردشگری رقم خورد