بهروزی فر – “تاریخ تکرار می شود”،شاید برای بعضی ها نیاز به گذشت زمان طولانی و مدیدی دارد، اما برای ما در خراسان جنوبی خیلی غریب نیست، چرا که کم نیستند اتفاقاتی که هر از چندگاه، عجیب روی دور تکرارند و صفحه شان بدون کمترین تغییری، برای ما رو می شود، و صد افسوس!! دریغ از یک جُو تجربه و درس عبرت! نمونه اش همین انتخاب و انتصاب نمایندگان عالی دولت است که از بد حادثه خیلی زود در این استان به مرحله تکرار می رسند تا آنجا که خراسان جنوبی در بازه عمر ۲۰ ساله اش و در اوج جوانی، حضور دهمین والی را هم به زودی تجربه خواهد کرد، البته با احتساب سه نفر سرپرست استانداری (عیسی فرهادی در اوایل دولت دهم، بعد از سیدصولت مرتضوی و قبل از قهرمان رشید، مشیرالحق عابدی در دولت دوازدهم، بعد از محمدمهدی مروج الشریعه و قبل از محمدصادق معتمدیان و ناصر خوش خبر در دولت دوازدهم و بعد از محمدصادق معتمدیان و قبل از حمید ملانوری شمسی) ، می شود به عبارتی سیزدهمین نماینده دولت در استانی که هنوز با پسوند تازه تأسیس معرفی می شود. در همه این ادوار، اختلاف نظر سیاسی کاران و سیاست بازان استان، خراسان جنوبی را ملعبه و آلت سرگرمی خیلی ها کرده و نکته جالب توجه در این سال ها، تشابه غریب شرایط و نتیجه ای است که به همراه داشته ولی همچنان درس عبرتی برای ما نشده است. گاهی همین چند سطر نوشته،می شود سندی بر اتفاقات استان، شما را ارجاع می دهم به سرمقاله سه شنبه هفتم دی ماه ۱۴۰۰ روزنامه و متنی با عنوان” ما چرا در استان اینقدر خودبدیم؟!” آن مطلب بعد از انتصاب دکتر قناعت نهمین استاندار خراسان جنوبی منتشر شد و مربوط است به زمانی که خودی ها و بی خودی ها بر سر نشستن بر اریکه های قدرت و به دست آوردن میزهای ریاست ادارات، یقه چاک می دادند و دم این و آن را می دیدند و سند و مدرک ارائه می دادند که ثابت کنند ما جز در کَنَف لطف شما نزیسته ایم و جز نیکی های شما برنشمرده ایم، پس الا و لابد می بایست که دیده شویم و این حق ماست! چند سطر ابتدایی آن سرمقاله را اینجا تکرار می کنم؛ «سال ها پیش از این، و در جلسه دیدار یک گروه نخبگانی با استاندار وقت، همان زمان که بحث و گفتگوها پیرامون ظرفیت های استان گل انداخته بود. آقای استاندار در کنار همه پتانسیل های ارزشمند خراسان جنوبی به مزیت نیروی انسانی توانمند و نخبه این دیار اشاره کرد و قابلیت مدیر پروری را از ویژگی های بسیار مهم استان برشمرد و برای اثبات حرفش، مردان و زنان اصیلی را نام برد که زاده جای جای این استان وسیع و پهناورند، در این منطقه رشد یافته اند و الان با جایگاه و پایگاه های اجتماعی خاص و رتبه های شغلی خوب در سازمان های کشوری و وزارتخانه ها مشغول به کارند. بعد خیلی دوستانه گفت:” هیچ فکر کرده اید که با وجود چنین ظرفیت های بی مثالی، چرا من الان بر این صندلی تکیه داده ام و به عنوان یک غیربومی نماینده عالی دولت در خراسان جنوبی معرفی شده ام؟”سؤالش، چشم های جمع حاضر را به روی هم چرخاند و باز خود او، اینگونه پاسخ گفت:” علتش این است که شما، هوای هم را ندارید و مهمترین و اصلی ترین ایراد وارده بر این منطقه همین است”.توضیحات او برای این صحبتش، تأیید همه را به همراه داشت، چرا که می گفت؛” برای حضور یک نفر در یک پست مدیریتی یا به عنوان فرماندار در شهرستان ها یا… انگشت روی هر کسی که می گذارم، رگبار نقد و اعتراض ها به سوی بنده گسیل داده می شود، منطقه و شهرستان و قوم و قبیله و خط و ربط سیاسی هم ندارد، دریغ از یک تعریف و تمجید مختصر. من در طول عمر سوابق مدیریتی ام و در همه شهرها و استان هایی که بوده ام، هرگز چنین چیزی را ندیده ام و دقیقاً برعکس، وقتی کسی برای پستی، مورد نظر قرار می گرفت، از او جز تعریف و تمجید نمی شنیدیم”». این صحبتهای آن استاندار را ما خودمان هم می دانیم و بهتر از او هم می دانیم که در همه این سال ها، همین تنگ نظری ها و تا نوک دماغ دیدن هامان بوده که سبب شده، بعد از آن همه کیا و بیای ولایت قهستان و داشتن سومین فرودگاه بین المللی و سومین مدرسه آموزش نوین و اولین شهر دارای آب لوله کشی و… حالا در این عهد توسعه و ترقی هر ناکجاآبادی، درجا بزنیم و در ۲۰ سالگی و در اوج جوانی، دست مان از داشته های حداقلی خالی باشد. قسمت فاجعه تر ماجرا هم آنجاست که ما هنوز در بحث تعیین استاندار دهم به اجماع نظر نرسیده ایم و استان در بین گزینه های متعدد اقشار و گروه ها، سرگردان و بلاتکلیف مانده و به قول معروف نه به بار است و نه به دار، که می شنویم آن دسته از مدیرانی که تمایل ندارند از قطار خدمت پیاده شوند یا به هر دلیل چند صباحی کت مدیریت را از تن درآورند، در حال رایزنی و مذاکره با گزینه های احتمالی استانداری هستند تا یا در پست شان ابقاء شوند و یا در جایی بهتر از توان و ظرفیت شان استفاده شود… و دریغ و درد که در این جستجوی در باغ سبزها که توأم شده با ارائه مستندات از سویی و کشیدن فرش قرمز آرزوها از زیر پای یکدیگر از دیگر سو، تنها چیزی که برای عده ای مهم نیست، حیثیت و آبروی چندین و چند ساله مردمی است که تا بوده به نیکنامی و عزت نفس و قناعت شهره بوده اند. بپذیرید و بپذیریم که با ادامه این روند، این حق آن بالادستی هاست که بدون توجه به نظرات چندگانه برخاسته از عدم وفاق و همدلی و صدالبته خودخواهانه ما- منظور بعضی هاست- دور از جان ما! برای مان ببرند و بدوزند و تن مان کنند، آن کتی را که در همه این سال ها، کمتر اندازه ابهت و شوکت خراسان جنوبی بوده است. (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۱۵۷۲۴۸۲۸۹ اعلام یا ارسال بفرمایید)
سربازی – رئیس اداره ثبت اسناد و املاک فردوس به تشریح قانون الزام به ثبت