کتاب شغل پدر
کتاب شغل پدر با داستانى خیرهکننده و اعجابآور خودش خواننده را میخکوب مىکند. این رمان قابلیت این را دارد که شما را در جایتان برای ساعتها نگاه دارد و نفس را در سینه تان حبس کند. تجربه خواندنِ کتاب شغل پدر مثل فشار دادن آرامِ پونزى توى دستتان است! همینقدر دردناک، همینقدر آگاهانه.
تلفیق هنرمندانه درد و آگاهى، معجونى از ترسى هشیارانه به مخاطب عرضه کرده که توانِ زمین گذاشتن کتاب را از او مىگیرد.منتقدان و روزنامهنگاران، درباره کتاب شغل پدر بسیار نوشتهاند که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم: شغل پدر داستانی نفسگیر میان دوران کودکی و دنیای فردی بالغ است، که مابین آنها تعادل ایجاد میکند. بهتر است آن را داستانی بین درام و کمدی بدانیم.عجب کتابی است شغل پدر! در هر صفحه، خواننده را با فروتنی سبک، شدت احساسات، و بازتابی زیبا از داستان، جذب میکند تا زمانی که عدم واقعیت داشتن حقیقت را بپذیرد.زمانی که انسان سعی در رودر رو شدن و نگاه کردن به دوران کودکی خود را دارد به نهایت زیبایی دست مییابد.خواندن شغل پدر چنان دگرگونی عجیبی در خواننده ایجاد میکند که به طرز فراموشنشدنی حس میکنید سرژ شالاندن از آغاز یک کیمیاگر ادبی بوده است.شغل پدر رمانی نیست که به ذهن استراحت بدهد؛ خواننده با آن فریاد میزند، اعتصاب میکند، توطئه میکندداستان کتاب به ظاهر ساده، اما با پیچیدگىهاى ژرف روانشناسانه، داستانِ زندگى امیل شولان است، پسرى که در سرتاسر داستان، به اعتبار نام پدرش شناخته مىشود، اما نه از آن رو که پدرش جاه و مقامى دارد بلکه او مرد فرانسوى گمنامى بیش نیست و همین گمنامى او، مایه عذاب و دردسر این خانواده کوچک است.پدر امیل مردى همهکاره و در واقع هیچکاره است، او ادعا مىکند کشیش، چترباز، مامور مخفى و دروازهبان است اما تا صفحه پایانى کتاب و پیش از آخرین غافلگیرى هم مشخص نمىشود که هویت واقعى او چیست. از لحاظ روانشناسى او مردى مبتلا به پارانویا است، مردى که حتى نمىتواند به خانوادهاش اعتماد کند، خود را درگیر جریانات آنارشیستى مىکند و تنها فکرش کشتن ژنرال دوگل است.
گاهی نیاز داریم که دق دلمیمان را خالی کنیم
وقتی تحت فشار هستیم گاهی احساس میکنیم داریم منفجر میشویم و این زمان است که واقعا نیاز پیدا میکنیم مقداری از خشممان را تخلیه کنیم. اجازه دادن به تخلیهی خشم و احساس منفی، تنش درونیمان را تسکین میدهد و احساس میکنیم کمی از شرایط سختی که در آن بودهایم فاصله گرفتهایم بعضی وقتها فقط نیاز داریم با ابراز خودمان و درونمان، عصبانیتمان را بیرون بریزیم. گاهی به دلایلی احساس سرخوردگی و فرسودگی میکنیم و گرفتن تائیدیه از سوی یک نفر دیگر مانند مرهمی برای زخمها و کوفتگیهای روحی ماست. اینکه بشنویم کسی میگوید:«میدانم چه احساسی داری و درکت میکنم، من هم جای تو بودم خسته میشدم»، میتواند مثل یک آغوش گرم و امن عمل کند. بعد از مورد تائید قرار گرفتن مانند کودک گریان و عصبانی که فقط یک بوسه از مادرش دریافت میکند، احساس اعتماد بنفس پیدا میکنیم تا سر موقعیتمان برگردیم و با مشکلاتمان روبرو شویم.
بررسی یک مشکل به عنوان یک تیم میتواند توانمندیها و مهارتهای چند نفر را همزمان به کار بگیرد. شکایت کردن نزد دیگران بابت چیزی که آزارتان میدهد، شما را از مهارتها و نظرات آنها بهره مند میکند و شاید برخی از این راه حلها و نظرات هرگز به فکر شما خطور نکرده باشند. خیلی وقتها ناخودآگاه به قصد کمک و راه حل خواستن پیش دیگران شکایت میکنیم و غر میزنیم. اگر گاهی دیدید خیلی روی مشکلی که دارید متمرکز شدهاید، ممکن است علامت این باشد که به دنبال راهی برای ایجاد انگیزه جهت تغییر و تحول هستید و این بخشی از پروسهی رسیدن به هدف است.
جاذبه گردشگری ازمیغان
وجود جاذبه هایی همچون آبشار قدمگاه و گونه های گیاهی وحشی مانند درخت انجیر کوهی با ارتفاع ۲۰ متر و قدمت ۳۰۰ ساله، از عوامل جذب طبیعت دوستان به این روستا می باشد. تنگه و آبشار ازمیغان یکی از دنج ترین مکان ها برای شنا، آب تنی و خلوت کردن است. برای رفتن به این تنگه باید از میان باغ های پر میوه و شالیزار های سبز و همچنین نخلهای خرما گذر کنید و بعد از نیم ساعت پیاده روی به مکانی مسحور کننده می رسید. برکه ای خنک و پر از ماهی که حدود 8 متر عمق دارد و مکانی هیجان انگیز و لذت بخش را برایتان فراهم می کند.
تخت عروس از دیگر جاذبه های دیدنی این روستا در میان رودخانه است و در کف دره خودنمایی می کند. این سنگ بزرگ و سفید به سبب آنکه از 2 طرفش آب در حال حرکت است همانند یک تخت به نظر می رسد.قلعه دختر در 5 کیلومتری روستا واقع شده است که دارای خانه های دستکند می باشد.