دوستان جدیدی پیدا کنید
به همین سادگیها هم نیست. برای اینکه دوستان محترم تو زرد در نیایند، بهتر است آنها را به واسطه یک جای دیگر بشناسید؛ یعنی یکدفعه در اتوبوس طرح دوستی با یک نفر نریزید. شرکت در کلاسهایی که به آنها علاقه دارید، هم سرگرمتان میکند و هم شما را با یک عالمه آدم آشنا میکند که هم با شما علایق مشترک دارند و هم ممکن است همدم و همراه شما باشند در غم غربت.خیلی از افراد وقتی در غربت بهشان خوش میگذرد یا تفریح میکنند به قول معروف دلشان خون میشود که خانوادهشان نیست! هرگز این کار را با خودتان نکنید، جای آنها کنار شما سبز است ولی با این خون دل خوردن شادشان نمیکنید.
چگونه در طبیعت به آرامش می رسیم؟
سپری کردن زمان در طبیعت می تواند حس رفاه عمومی و ارامش را برای اشخاص در پی داشته باشد، زندگی در مناطقی با درختان بیش تر سبب افزایش درک فرد از سلامت جسمی و روحی میشود و خطر بیماری های قلبی عروقی را کاهش می دهد. پناه بردن به طبیعت می تواند « ارامش گم شده» را به فرد بازگرداند؛ به دلیل آن که طبیعت مادر انسان است و انسان تنها در اغوش اوست که ارام می گیرد، رشد می کند و به کمال می رسد. انسان از روزی که طبیعت را شناخته، از جهات سلامت روان شناختی و فیزیکی انواع فایده ها را در طول تاریخ از طبیعت کسب نموده است .«هم زیستی با طبیعت» تأثیر تعیین کننده ای در تقویت روحیه ی نشاط، شادی و طراوت و ایجاد ارامش عمیق درونی در اشخاص دارد.رابطه با طبیعت و لذت بردن از منظره ها زیبای آن، ساده ترین راه ممکن برای کسب ارامش و لطیف سازی روح و روان انسان است. نتیجه پژوهش پژوهشگران رفتارشناسی در آمریکا نشان میدهد :خرید گل، نگاه کردن و کاشتن گل، سبب پیدایش حس مثبت اندیشی، خوشحالی، دوری از غم و ارامش میشود . رفتن به دامان طبیعت، بهمراه خانواده و دوستان، نگاه کردن به گل های زیبا و درختان سرسبز، بطور چشم گیری به متعادل شدن رفتارها و افکار نامتعادل منجر شده و اتصال عصبی مثبت در مغز، بوجود می آورد. نیروهای موجود در طبیعت بهترین روش برای رها شدن حافظه از فشارهای روانی، اصلاح زندگی طبیعی است.
موفق بودن را به مغزتان آموزش دهید
زیاد فکر کردن باعث ازکارافتادن مغز و خلاقیت شما نمیشود، بلکه موجب حواسپرتی شده و انسان را به سمت تفکرات منفی سوق میدهد.
جدال دائمی با مشغلههای فکری نیز به ایجاد و رشد احساسات منفی منجر شده، ناامیدی میآورد و در آخر نیز موجب خستگی بیشازحد روحی میشود. بنابراین، این را قبول کنید که فکر کردن امری کاملا طبیعی است و اعتقاد به این مساله نخستین مرحله برای تربیت دوباره ذهن و حواس محسوب میگردد. اگر یاد بگیرید که خود را درگیر فکر کردنهایتان نکنید، میتوانید بر شرایط زندگی خود کنترل بهتری داشته باشید.عدم تمرکز، نوعی عادت محسوب میشود. فارغ از اینکه چه نوع شخصیتی دارید و آیا ذاتا انسان مستعدی هستید یا خیر، باید بدانید که با تکرار پیاپی و صحیح میتوانید ذهن خود را دوباره از نو تربیت نمایید. هرزمانی که حواستان پرت شد، فقط کافی است یکنفس عمیق کشیده و دوباره به موضوعی که از آن منحرفشدهاید، برگردید. نفس عمیق و تمرکز را هرروز تمرین کنید.افکار نگرانکننده باعث حواسپرتی افراد شده و انرژی آنها را تحلیل میبرد. همچنین، شمارا از زمان حال بیرون کشیده و به آینده پرتاب میکند. این در حالی است که تمامی توان و قدرت هر فردی در زمان حال او جاری است. ازاینرو، اگر دائم روی اتفاقهای آینده تمرکز نماید، درواقع زمان و انرژی خود را هدر میدهد.
از خود بپرسید آیا لازم است الان به آن فکر کنم؟ یا بپرسید که آیا این اتفاق اکنون برای من روی خواهد داد؟ وقتی پاسختان به چنین پرسشهایی منفی است، پس بیخیال شده و روی زمان حال خود تمرکز کنید.