یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

تردید جدی من در مسیر انتخابات

چند روز دیگر انتخابات است و من همچنان در تردیدم که چگونه باید نارضایتی خودم را از وضع موجود به گوش بالادستی ها برسانم . از یک طرف می گویم رای ندهم تا بلکه بفهمند که مردم ناراضی اند و بفهمند تورم دارد پدر ملت را در می آورد و معیشت ما قشر ضعیف جامعه دچار مشکل نشده بلکه به بن بست رسیده است اما از طرفی وقتی نگاه می کنم می بینم رای ندادن هم نه تنها مشکل من را کم نمی کند بلکه به شکل فجیع تری آن را بیشتر می کند . وقتی من رای نمی دهم به منطق و عقل خودم پشت کرده ام و با یک قهر بچه گانه حق خودم را به دیگرانی داده ام که برای دغدغه های من رای نمی دهند و شاید صرفا به یک دعوت سیاسی پای کار آمده اند . وقتی نگاه وضعیت شهر می کنم وقتی در چاله و چوله های آسفالت شهر همه را فحش می دهم کمی هم با خودم فکر می کنم که واقعا خود کرده را تدبیر نیست . چه کسی برای شهر ما تصمیم می گیرد جز نمایندگان شورا و چه کسی آنها را مستقیما انتخاب می کند خود من و همشهریانم . تردیدم جدی است و دلم می خواهد یکی بیاید به این درگیری درونی پایان دهد . چیزی مثل رجزخوانی های حماسی زمان جنگ یا مثل یک دلیل خوب که مرا قانع کند قرار است چیزی عوض شود . در یک جلسه ای یک آقای اصلاح طلب آنچنان با شور به ضرورت انتخاب آقای رئیسی برای ریاست جمهوری تبلیغ می کرد که انصافا قلقلک شدم که فاز تردید را به یقین تبدیل کنم چون برای اولین بار می دیدم یک نفر بدون شعار دارد با دلایل منطقی اینقدر قشنگ نفع استان از رئیس جمهور شدن یک نفر را باز می کند . کاش آهنگ ایران من این روزها در شهر پخش می شد شاید خیلی از من های جامعه حالمان بهتر می شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت