دکتر کاظم معتمدنژاد، پدر علم ارتباطات
پروفسورکاظم معتمدنژاد پدر علم ارتباطات و روزنامه نگاری ایران در سال 1313 در روستای مود از بخش مرکزی شهرستان بیرجند متولد شد. تحصیلات ابتدایی و قسمتی از تحصیلات متوسطه خود را در زادگاهش و قسمت دیگر را در بیرجند و سال ششم ادبی را در دبیرستان مروی تهران گذرانید. وی در زمان تحصیل در دوره کارشناسی با مدیر وقت روزنامه کیهان که استاد ایشان نیز بود رابطه دوستانهای برقرار کرد.
وقتی استاد از دانشجویان دوره دکتری برای همکاری در کیهان دعوت کرد، معتمدنژاد فرصت را غنیمت شمرده و به محیط روزنامه وارد شد و دیری نپایید که از مترجمی زبان فرانسه، به مسئولیت گروه خارجی و مقالات ارتقاء یافت. روزنامه کیهان که به روزنامه نگاران تحصیلکرده نیاز داشت، برای وی بورسیهای از دولت فرانسه دریافت کرد.معتمدنژاد در دانشگاه سوربن فرانسه موفق به اخذ دکترای حقوق، علوم سیاسی و نیز دکترای تخصصی روزنامهنگاری از انستیتوی مطبوعات و علوم نظری دانشگاه پاریس گردید.
وی در سال 1343 با کوله باری از دانش روزنامهنگاری، ارتباطات، حقوق و علوم سیاسی و با اندیشه تاسیس نخستین دانشکده روزنامهنگاری به میهن بازگشت. خدمات دانشگاهی ایشان از سال 1344 در سمت استادیاری در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران آغاز شد. ضمن این که همکاری خود را از آغاز ورود به ایران با موسسه کیهان حفظ کرد. در سال 1343 موسسه کیهان پیشنهاد وی را برای یک دوره عالی روزنامه نگاری پذیرفت و برای این منظور از بین داوطلبان دیپلم، 25 نفر انتخاب شدند. در پایان دوره دو ساله، اسم این دوره عالی به موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی تغییر کرد. در سال 1350 یعنی زمانی که نخستین فارغ التحصیلان در بحبوحه اخذ دانشنامه بودند، اسم موسسه به دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی تغییر یافت.در این موقع وی از دانش یاری دانشکده حقوق دانشگاه تهران استعفا کرد و در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی در سمت معاونت دانشکده مشغول به کار شد. از سال 56 تا 59 نیز سمت ریاست دانشکده را عهده دار بود.
بگذارید فرزندتان اشتباه کند
در ذهن بعضی از پدر و مادرها، تربیت بینقص تربیتی است که در آن فرزندشان هیچ خطایی نکند، هیچ وقت در موقعیت بحرانی قرار نگیرد و درست قبل از آنکه اتفاق بدی رخ دهد، او را از حادثه دور کنند. اما واقعیت این است که چنین روشی که در آن همه چیز جنبه پیشگیرانه دارد فقط منجر به تربیت یک فرزند محافظه کار، نابلد و استریلیزه خواهد شد. آموزش و تربیت هیچ گاه در خلأ اتفاق نمیافتد. اگر میخواهید فرزندتان درسی را بیاموزد، باید او را در محیطی قرار دهید که تجربه کند. فرزند شما اگر فضایی برای اشتباه کردن و آزمون و خطا نداشته باشد، همیشه کودک باقی میماند، حتی اگر به ظاهر بزرگ شده باشد. چرا که فرق یک انسان بالغ و رشدیافته با کودک همین آگاهی و تجربههایی است که فرد بالغ ذره ذره در زندگی کسب کرده است. بنابراین:اجازه دهید فرزندتان تصمیم بگیرد و عواقب تصمیمات خود را بپذیرد. شما بهعنوان والدین مسئول ایزوله کردن محیط زندگی کودک و دور نگه داشتن او از هر خطر، اشتباه یا مشکل نیستید. فرزند شما اگر فضایی برای آزمون و خطا نداشته باشد، همیشه کودک باقی میماند شما مسئول حل کردن مشکلاتی که برای فرزندتان پیش میآید هم نیستید. بلکه وظیفه شما این است که فرصت تجربه و آزمون و خطا به فرزندتان بدهید و هر جا نیاز داشت در کنارش باشید تا مشاوره لازم را بر اساس دانش و تجربهای که دارید به او بدهید. شاید بگویید که طاقت دیدن رنج و شکست فرزندتان را ندارید. اما شما در این باره استثنا نیستید و این حال و روز همه پدر و مادرهاست.