مغز، دارای محرکهای احساسی است
درحالیکه مغز هر انسانی قادر به استدلال است، هیچ مغزی را پیدا نمیکنید که تمام تصمیماتش عاقلانه و منطقی باشد. تاثیر احساسات بهگونهایست که حتی میتوانند تفکر منطقی را از بین ببرند.در سیستمهای تنبیه و پاداش هم از احساسات استفاده میشود. بازخورد مثبت، محرک بهتری نسبت به ترس یا خجالت است. بازخورد منفی میتواند موجب مخالفت و ناسازگاری یا کنارهگیری شود که بر عملکرد شما یا کارمندانتان تاثیر میگذارد. در موقعیتی جدید، دشوار یا پر از استرس، یاد بگیرید ابتدا گوش بدهید و سوالات را درک کنید. فوری پاسخ ندهید، بلکه بهخاطر داشته باشید، ابتدا خودتان احساساتتان را تنظیم کنید
مدیریت احساسات شما
احساسات خود را با عزیزانتان به اشتراک بگذارید. اگر علی رغم اقدامات احتیاطی هنوز از احساس نگرانی دارید ، ممکن است صحبت در مورد نگرانی هایتان مفید باشد. با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده خود تماس بگیرید و در مورد احساس خود با آنها صحبت کنید. شاید متوجه شوید که هر دو بعد از مکالمه در مورد آن احساس بهتری پیدا می کنید! از صحبت کردن با هر کسی که در مورد ویروس وحشت دارد یا انتشار اطلاعات نادرست و حساس پرهیز می کند ، خودداری کنید. با فردی آرام صحبت کنید که می تواند به شما کمک کند تا از طریق نگرانی های خود به روشی واقع بینانه برخورد کنید. چیزی مثل این بگویید ، “بابا ، من فقط نمی توانم از نگرانی در مورد این ویروس دست بردارم. آیا وقت برای گفتگو در مورد آن دارید؟ “ برای کمک به خود در آرامش ، فعالیت هایی را کاهش دهید. تمرینات و فعالیتهای کاهش استرس می تواند به شما کمک کند احساس آرامش و کنترل بیشتری در کنترل احساسات خود داشته باشید وقتی که نگران چیزی هستید. آنها همچنین می توانند به ترس ذهن شما کمک کنند. هنگامی که شروع به نگرانی از کورو ویروس می کنید ، سعی کنید کاری انجام دهید که به شما کمک کند احساس آرامش و آرامش کنید ، مانند: احساسات خود را یادداشت کنید . نگرانی ها به صورت کلمات می تواند به شما در درک بهتر آنها کمک کرده و احساس بهتری داشته باشید. افکار خود را در یک، دفترچه و یا یک سند رایانه ای روشن کنید. درباره افکار و احساسات خود قضاوت نکنید ، فقط آنها را یادداشت کنید.
برای موفقیت، منتظر تایید دیگران نباشید
ذهن شما میدان جنگ نهایی است. بیشتر مردم بر اساس تجربیات گذشته و چیزهایی که دیده اند تصمیم گیری می کنند. به همین دلیل هر چه سن بالاتر می رود بدبین تر می شویم. هر روز نیاز دارید که این جملات را به خودتان بگویید. من به اندازه کافی خوب هستم. من به اندازه کافی باهوش هستم. من به اندازه کافی قوی هستم. با تکرار و تداوم کم کم گفته های تان به باور تبدیل می شود و به آن چیزهایی که می گویید باور پیدا می کنید. بیشتر ما سعی داریم نقاط ضعمان را بپوشانیم و زمان زیادی را صرف این کار می کنیم. این راه درستی نیست. وقتی نقص های تان را بپذیرید به شما کمک می کند تا راحت تر به آن ها غلبه کنید.
زمانی که به شما می گویند زیادی حساس و احساساتی هستی یا حساس و احساساتی نباش مثل این است که بگویند ملکول دی ان ای خود را پاک کنید. نقاط ضعف شما در انتهای دیگر نقاط قوت تان قرار دارند.
هر روز صبح که به آینه نگاه می کنید با خودتان گفتگو کنید و در پایان گفتگو به خودتان بگویید که خواستن توانستن است. شاید این کار به نظر کمی احمقانه بیاید اما وقتی چیزی را زیاد بشنوید به آن اعتقاد پیدا می کنید و همان چیزی می شوید که باورش را دارید. پس رویاهای تان را در واقعیت به زبان بیاورید تا زندگی با افکارتان هماهنگ شود.
انتقادها یکی از مهم ترین بخش های زندگی هستند و همه ما برای رشد به انتقادها نیاز داریم. هر باغی برای رشد به باران نیاز دارد اما باران همیشه نمی بارد. در غیر این صورت نمی توانیم از گل های بهار و هوای تابستانی لذت ببریم. اگر کسی از شما انتقاد کرد آن را بشنوید، ارزیابی کنید و ببینید که آیا این انتقاد برایتان مفید است یا نه؟