نیازمند تغییر فرهنگ اقتصادی شهریم

هرم پور – یکی یکی صفحات مجازی را باز می کنم. صفحاتی که مربوط به بیرجند هستند و صفحاتی که عموماً در آنها املاک، خودروها، و باغ ویلاها را به فروش گذاشته اند. به استناد دیده های حضوری و غیرحضوری خودم، اطمینان دارم نسبت به میزان ارتباط این شهر با سایر مناطق کشور، مردم بیرجند یکی از خوش سلیقه ترین ها در میان مردم ایران هستند؛ چه در انتخاب و طراحی داخلی منازلشان، چه در طراحی و آرایش باغ ویلاهایشان، و چه حتی در انتخاب نوع خودروها، رنگ ها و مدل هایشان. خانه هایی را دیده ام و یا عکس هایشان را مشاهده کرده ام که در بیرجند وجود دارند و طراحانی از تهران، تبریز و اصفهان به صورت ویژه برای طراحی آنها آمده اند. باغ ویلاهایی را می شناسم که واقعاً پهلو به بهشت می زنند و صدها میلیون برای طراحی آنها، نصب آبنماها و نورپردازیهایشان خرج شده است. خانه هایی را در شهر دیده ام که تمام خانه، آینه کاری طلایی به سبک مکان های تاریخی اصفهان است و از راهروهایی در خانه های همین شهر گذشته ام که تابلوهای نقاشی در آن آویزان بوده اند که قیمت یک تابلو به اندازه ی تمام زندگی و ذخیره یک خانواده متوسط الحال مثل من در شهر بیرجند بوده است. در آن لحظات چه کرده ام؟ اول شوکه شده ام، بعد جمله ی کلیشه ای «واااای خدای من! چقدر زیبا» را بارها تکرار کرده ام، بعدتر تحسین کرده ام، کمی غبطه و اندکی حسادت مردانه ام را هم به آن اضافه کنید و بعد، از پایان همه ی این شور و غوغا، بی نهایت افسوس خورده ام. افسوس بابت اینکه هزاران میلیارد تومان سرمایه در این شهر خفته است، هزاران میلیارد نقدینگی در جای جای این شهر، به خواب رفته است، هزاران میلیارد نقدینگی در گوشه گوشه این شهر یا اطرافش به جای اینکه وارد بازار کار، سرمایه تجاری، تولید، صنعت و ایجاد اشتغال شوند، هزینه ی زیبایی یک خانه، مجلل تر شدن یک ویلا یا وارد کردن یک خودروی چشم نواز و بی بدیل به شهر شده اند، افسوس خورده ام که صدها میلیارد تومان نقدینگی که می توانند صرف ماجرای ایجاد یک واحد اشتغال و سرِ کار بردن حداقل ده یا بیست نفر جوان این شهر و به نان و آب رساندن چند خانواده بشوند، صرف وارد کردن صدها اصله درخت خاص از کشورهای عربی، یا ایجاد یک گلخانه به سبک کشورهای آسیای میانه در باغ ویلاهای اطراف بیرجند، یا خرید چند حیوان خانگی خیلی خاص آفریقایی، یا اضافه کردن یک موتور به کلکسیون موتورسیکلت های چندصد میلیونی، یا خرید و به گوشه انداختن چندصد متر زمین برای روز مبادا در یکی از بهترین مناطق شهر شده اند. خیلی ها می گویند چنین کارهایی از طبقات خاص بر می آید؛ مثلاً آنهایی که پزشکند، وکیلند، تاجرند، کارخانه دارند، مهندس و بساز و بفروشند، بنگاه دارند، یا هر کس دیگری که می تواند اینچنین کارهایی بکند. اما من معتقدم مقوله ی به شدت منفیِ پول جمع کردن و مدام ذخیره کردن و مستمر بر آن افزودن و خرج نکردن در مسیر تولید و اشتغال، مختص قشر خاص یا شغل خاصی در بیرجند نیست. متأسفانه این مقوله در بیرجند تبدیل به یک فرهنگ شده است. و مطمئن هستم آنقدر این فرهنگِ بد، نهادینه شده که اگر فردا روزی به بسیاری از ما که جزو منتقدین این ماجرا هستیم هم چنین نقدینگی ها و سرمایه ها و پولهایی برسد، شاید به جای وارد کردنش به فضای تولید و اشتغال، ترجیح بدهیم وارد همان فضای مخوف و مشمئز کننده ذخیره، انبار و انباشت سرمایه در بانک ها، در صندوق ها و در دلِ خانه ها و زمین ها و باغ ویلاها و خودروها و طلافروشی ها و صرافی ها بشویم. شاید هم آنقدر وضعیت اقتصاد کشور اسفبار و موانع برای ایجاد یک اشتغال مولد فراوان باشد که حق داشته باشیم چنین کاری بکنیم. یکی دو روز دیگر هفته جهانی کارآفرینی تمام می شود. این روزها در استان ما به ویژه شهر بیرجند، صدها مطلب در فضای واقعی و مجازی برای تشویق ایجاد کارآفرینی های خلاقانه و نوین منتشر شد. کارآفرین می گوید من طرح های خوبی دارم، اما سرمایه ندارم و سرمایه دار می گوید من سرمایه و پولِ خوبی دارم اما گاهی نه تمایلی دارم و نه قدرت ریسک کردن برای اعتماد به جوانان برای سرمایه گذاری در اشتغال و کارآفرینی های خلاقانه و یا هم می گوید آنقدر مانع تراشی می کنند که اصلاً شأنم پایین می آید مدام برای ایجاد یک کارخانه یا دریافت مجوز یک اشتغال، پیش هر مدیری در استان کمر خم کنم و مجیزش را بگویم. ما باید دیدگاههایمان را عوض کنیم. مسئولین، مدیران و رسانه ها باید خیلی بیشتر از این برای ایجاد تغییر فرهنگ و تغییر نوع تفکر مردم در جامعه تلاش کنند. شهر بیرجند، به شدت نیازمند تغییر این نوع تفکر و قطع کردن زنجیره ی امتداد این تفکر مسموم فرهنگ اقتصادی برای ذخیره سازی و انباشت بیشتر سرمایه ها در بانک ها و در خانه ها و املاک است. شهر بیرجند، به نسبت جمعیت و سابقه اش، یکی از ثروتمندترین شهرهای ایران به لحاظ برخودار بودن از نقدینگی های پنهان در دست مردم است. آخرین مبلغ موجودی نقدینگی مردم در بانک های استان را ملاحظه بفرمایید! آخرین تخمین از حجم سرمایه های انباشته شده ی مردم بیرجند در حوزه زمین، املاک، مسکن و خودرو را ملاحظه بفرمایید! حجم روزانه ثبت نام مردم بیرجند برای خودرو و مراجعه آنان برای تبدیل نقدینگی هایشان به طلا، فرش، ارز و ملک در قولنامه های غیررسمی را ملاحظه بفرمایید! با چنین رویکردی، می توان ادعای توسعه، ادعای ایجاد شغل، کارآفرینی و تولید ثروت اقتصادی داشت؟ هفته کارآفرینی بهانه ایست برای کمی فکر کردن بیشتر در این باره. مقوله ای که متأسفانه به دلایل مختلف، کارشناسان، صدا و سیما، مراجع فرهنگی و اجتماعی استان تمایلی برای کار کردن روی آن ندارند. باور کنید ما به شدت نیازمند تغییریم، در غیر این صورت،دیر یا زود، تباه می شویم.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره ۰۹۳۰۴۹۴۳۸۳۱ ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


طرح راه آهن خراسان جنوبی به عنوان بخشی از مسیر ریلی زاهدان – زابل –

بیشتر

پارسی – مدیر امور شعب صندوق قرض‌الحسنه امداد ولایت خراسان جنوبی از پرداخت بیش از

بیشتر

بهروزی فر – سرمقاله امروز را اختصاص می دهم به همه آنها که دِین بزرگی به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت