شاید خیلی از ما به یاد داشته باشیم که در اطرافمان چه تعداد افرادی که برای انتفاع از افزایش زیاد قیمت طلا در حدود ۱۰ سال پیش زندگی های خود را فروختند و تبدیل به طلا کردند و بعد از مدتی با افت ناگهانی آن به صف مالباختگان پیوستند این تجربه برایشان کافی نبود و در قضیه میزان دوباره با خوردن فریب سودهای آنچنانی یک موسسه مالی ، خیلی ها سرمایه زندگی خود را باختند و بسیاری از مردم فقط به جرم اطمینان به موسسه ای که بانک مرکزی به آن مجوز داده بود و یا اگر نداده بود زیر سبیلی از این تخلف فاحش گذشته بود محکوم به ورشکستگی شدند . باز هم گویا کافی نبود و یک بار دیگر پدیده آمد و در هیاهوی تبلیغاتی میلیاردی در صدا و سیما اطمینان مردم را جلب و بسیاری دیگر را بیچاره کرد و چقدر جالب است که همیشه در تمامی این اتفاقات یک جا تائید یک دستگاه و نهاد دیده می شود از تبلیغات میلیاردی در صدا و سیما تا سکوت بانک مرکزی و کارشناسان آن همه نشان می دهد که در هر برهه ای آنچه که مهم نبوده است سرنوشت مردم ساده ای است که مال باخته می شوند و الان بعد جولان طلا و میزان و پدیده نوبت به بورس رسیده است که در بورس مالباخته کردن مردم از بقیه جلو بزند. من پشت صحنه ها را نمی دانم و اینکه چرا در مقابل این حجم از ورود مردم به بورس به حد کافی هشدار داده نمی شود اما امیدوارم آنهایی که امروز برای تامین بودجه ها در مقابل این بی ملاحظه گی اقتصادی سکوت می کنند فردا هم پاسخگوی وجدان خود باشند . ضمنا در جوابیه اداره بورس خواندم که هشدار داده اند اما کاش بیشتر هشدار بدهند من شهروند جز یک خبر و گزارش در آوا که به نقل از پلیس گفته بود مراقب حضورتان در بورس باشید خبری نخواندم و همیشه مردم سر وقت مورد نظر مسئولین پای تلویزیون و رادیو نیستند و نیاز است حداقل همانطور که برای ازدواج و طلاق جلسات مشاوره می گذارند و تا جوانان نروند چیزی ثبت نمی کنند برای بورس هم حداقل یک دوره آموزشی را اجبار کنند و از آوا هم می خواهم اگر تمایل دارد معرفی کنم چند مالباخته را که از تجربیاتشان بگویند تا مردم دیگر با ناآگاهی وارد این بحث نشوند و آسیب های بعدی ایجاد نشود.
ر . م از قاین
دادرس مقدم – پیرمرد بشرویه ایی با بخشش فیش حج خود به جبهه مقاومت از