اگر بگوییم، برای یافتن مصادیق «نشاط اجتماعی» در جامعه باید ذرهبین به دست بگیریم و آن را جستوجو کنیم، اغراق نکردهایم. این واقعیت، بهخصوص در خراسان جنوبی و شهر بیرجند، با همه ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعیاش، بیشتر خودش را نشان میدهد. من به عنوان یک شهروند بیرجندی، سالهاست میبینم که چگونه حالوهوای شهر، بیشتر از هر زمان دیگر، نیاز به شادی جمعی، امیدپراکنی و ایجاد فضاهای شاد و سالم دارد. کافی است به خیابانها، پارکها یا حتی برنامههای شهری نگاه کنیم؛ بخش عمده آنها خالی از شور و هیجان مردم است. بیشتر دورهمیها و جشنها یا به شکل محدود و خشک برگزار میشود یا آنقدر رسمی است که کمتر کسی با دلخوشی در آن مشارکت میکند. این کمبود نشاط، فقط یک حس شخصی نیست؛ نتیجه ملموس شرایط اقتصادی، دغدغههای معیشتی و فشارهای اجتماعی است. وقتی سفره مردم کوچکتر میشود، کیفیت تفریحات هم محدودتر میگردد. تعطیلات بسیاری از خانوادهها، به جای مسافرت یا برنامههای شاد، صرف کار دوم و سوم یا ماندن در خانه میشود. اما بیرجند، با همان ظرفیتهای فرهنگیاش از موسیقی محلی گرفته تا هنرهای نمایشی و آیینهای بومی میتواند به پایگاهی برای نشاط اجتماعی تبدیل شود؛ البته اگر مدیریت شهری و استانی بخواهد و بتواند روی این ظرفیتها سرمایهگذاری کند. ایجاد رویدادهای فرهنگی مداوم، جشنوارههای محلی در فضاهای باز، مسابقات ورزشی خانوادگی، تقویت کافهها و فضاهای گفتوگو و حتی بازآفرینی محلههای قدیمی میتواند به بازگشت لبخند به چهره شهر کمک کند. نشاط اجتماعی فقط شادی لحظهای نیست، بلکه احساس تعلق، امنیت روانی و امید به آینده است. وقتی جوان بیرجندی بداند که در شهرش میتواند شاد باشد، دوست پیدا کند، استعدادش را بروز دهد و کسی تحقیرش نمیکند، کمتر به ترک شهر فکر میکند در این سالهایی که بارها از مشکلات و کمبودها نوشتهایم، حالا وقتش است که از شادی بنویسیم؛ نه شادی بیدلیل و سطحی، بلکه نشاطی عمیق که از دل برنامهریزی، توجه به مردم و سرمایهگذاری در فرهنگ و هنر بیرون بیاید. خراسان جنوبی و بیرجند، بیش از هر زمان دیگر به این حال خوب نیاز دارند؛ چون شهری که لبخند ندارد، نمیتواند آیندهای روشن بسازد.
در آیین قدردانی از دستاندرکاران نمایشگاه فرصتهای مشترک ایران و افغانستان، نماینده نهبندان و سربیشه

