پذیرش اشتباه، جراتی است که بسیاری از ما، چه در مقام مدیر یا کارمند، چه در نقش پدر یا مادر، معلم یا دوست، کمتر سراغ آن میرویم. اغلب تصور میکنیم اگر قبول کنیم اشتباهی رخ داده است، شأن ما در چشم دیگران کم خواهد شد. اما واقعیت درست نقطه مقابل این تصورات است؛ شجاعت عذرخواهی و بازنگری، نشانه بلوغ فکری است، نه ضعف شخصیت. به عنوان یک روانشناس، بارها شاهد بودهام که ریشه بسیاری از اختلافات، دلخوریها و گاه حتی فروپاشی روابط خانوادگی و دوستی، به همین مسأله ساده اما مهم بازمیگردد: خودداری از پذیرفتن اشتباه. طرفین با وجود اینکه در دل میدانند خطایی رخ داده، باز هم به خاطر غرور، لجبازی یا ترس از قضاوت دیگران، حاضر نیستند به اشتباه خود اقرار کنند. این موضوع فقط منحصر به روابط فردی یا عاطفی نیست؛ روابط کاری، دوستیها و حتی مشارکتهای اجتماعی را هم دربرمیگیرد. در دنیای مدیریت و حوزه اجرا، شاید یکی از بزرگترین مشکلات ما همین باشد؛ تصمیمات نادرست زیادی در سالهای مختلف از شروع تاسیس استان تا امروز رقم خورده و مسیر توسعه را دشوارتر کرده است. هر بار که اشتباهی رخ میدهد، به جای اینکه با شجاعت مسئولیتپذیری کنیم و پوزش بخواهیم، یا حتی آن را اصلاح کنیم، ترجیح میدهیم لاپوشانی کنیم، به گردن شخص دیگری بیاندازیم یا اصلا وانمود کنیم مشکلی وجود ندارد. نتیجه چیست؟ تکرار همان اشتباهات، اتلاف منابع و سرخوردگی مردم. شاید شما هم در زندگی شخصی با افرادی روبهرو بودهاید که هرگز حاضر نشدند بابت رفتار یا تصمیم اشتباه خود عذرخواهی کنند. این افراد به جای اینکه محبوبتر شوند، در ذهن اطرافیان خود به لجبازی و خودبزرگبینی شهرت پیدا میکنند و آرامآرام حلقه روابطشان فرو میپاشد. پذیرش اشتباه، نه تنها از ارزشهای شما کم نمیکند بلکه نشان میدهد شما انسانی رشد یافته هستید؛ کسی که میترسد از اشتباه، هیچگاه رشد نمیکند. بیایید شجاعت عذرخواهی و اعلام خطا را به بخشی از فرهنگ فردی و مدیریتیمان تبدیل کنیم. گاهی یک «ببخشید، اشتباه کردم» میتواند بزرگترین مشکلها را حل کند و عزت انسان را صدچندان کند.
در آیین قدردانی از دستاندرکاران نمایشگاه فرصتهای مشترک ایران و افغانستان، نماینده نهبندان و سربیشه

