با سلام. بدون هیچ پرده ای یک موضوع واقعا مهم را می خواهم مطرح کنم. وقتی به کلانشهرها سفر می کنم. اولین چیزی که آدم را خوشحال میکند، جنب و جوش روزبازارهاست. بساط میوهفروش، لبنیاتی محلی، پوشاک ساده اما باکیفیت و حتی خوراکیهای خانگی؛ همه در کنار هم، با قیمتی که نه کمر مردم را میشکند و نه تولیدکننده را خسته میکند. این همان تعادل طلایی است که شهرداریها در آن شهرها به خوبی از آن استفاده کردهاند تا هم چرخ بازار بچرخد، هم مردم نفس راحت بکشند. اما بیرجند چه؟ شهری که حالا دیگر جمعیتش از بسیاری شهرستانهای استان بیشتر است، چرا باید در همین زمینه عقبتر باشد؟ شهرداری بیرجند سالهاست وعده بهتر شدن روزبازارها را داده، اما بساط همان چند بازار محدود در چند نقطه شهر مانده. غرفهها کم، موقعیت مکانیشان نامناسب، و اغلب در روزهایی برگزار میشود که مردم فرصت خرید ندارند. در این شرایط که قیمت کالاها هر روز بالا میرود و قدرت خرید مردم هر روز کمتر میشود، روزبازارها یک نهاد کوچک اما مؤثر برای تنظیم واقعی بازار هستند؛ جایی که واسطهها حذف میشوند و تولیدکننده یا فروشنده محلی بیواسطه با مردم سروکار دارد.شهرداری بیرجند اگر بخواهد به معنای واقعی در خدمت مردم باشد، باید همین مسیر ساده را جدی بگیرد: افزایش کیفیت روزبازارها، جانمایی مناسبتر، فراهم کردن زیرساختهای حداقلی برای غرفهداران و تسهیل صدور مجوز. حتی یک بازار کوچک در هر محله، میتواند قیمتها را متعادلتر و فضای شهر را زندهتر کند.روزبازارها میتوانند قلب تپنده همین زندگی شهری باشند اگر شهرداری بخواهد.

حاجی – به عنوان یکی از هموطنان و هماستانیهایی کهسالهاست به دور از زادگاه، در

