خنده زجرآور به ریش مردم استان

هرم پور

اظهارات تأمل برانگیز چند روز پیش یکی از مدیران کل محترم سابق استان در رسانه ها درباره نقش یکی از استانداران محترم اسبق خراسان جنوبی در جلوگیری از گسترش توسعه در استان و بیان این مطلب که اگر ایشان نبود، توسعه خراسان جنوبی ده سال جلو می افتاد، دوباره تجدید خاطره ای از آنچه ما می نوشتیم و کسی در آن هیچ یا کمتر تأملی نمی کرد، به ذهنم آورد . به خاطر آوردم همان سالهایی را که مدام از برخی مشکلات، بی برنامگی ها، هرز رفتن ظرفیت ها، انحراف از اصل ها و پیچیدن نابهنگام به دور بعضی فرع های غیر منطقی، کنار گذاشتن شایستگان و میدان دادن به بعضی نالایقان و نیز زمزمه برخی تخلف ها نوشتیم و هشدار دادیم، چه بسا بعضی ما را منکوب کردند و کذب انگاشتند و بعضی هم سخت بر حذر داشتند یا مهر بایکوت بر آن کوبیدند! اما امروز می توانم و می باید از جایگاه رسالت مطبوعاتی خود خطاب به تاریخ این استان چیزی بنویسم:
۱ – مدیران ما به هر علت، گاهی کم جرأتند. چیزهایی را می بینند و می دانند و می فهمند، اما زبان در کام می کشند و لب فرو می بندند، چرایش را خودتان و میزها و صندلی ها بیشتر از من می دانید و می دانند. آزادگی و آزادمردی برای همه به ویژه مدیران لایقی که عتاب و خطاب مافوق ها در مواجهه با تخلفی یا انحرافی، ترسی به دل و جانشان نیندازد، بیش از هر کس و هرچیز لازم است. حرف ها و صحبت های این مدیر جرأت مدار را می پسندم و سپاس می گویم، اما چرا باید سالها بگذرد و این حرف ها گفته شود؟ اگر در آن مقطع چیزی دیده شده و حرفی گفته نشده، بار تعهد این «نگفتن ها» کمتر از بار بی توجهی آن استاندار نسبت به سرنوشت استان نیست و اگر به جایی و به دستگاههی منتقل شده و اقدامی صورت نگرفته، جای پاسخ و شفاف سازی دارد. بیاموزیم و باور کنیم که همگی نسبت به سرنوشت استان مسؤولیم.
۲ – در کشور و به تبع آن در استان ما، دستگاههای عریض و طویل نظارتی فراوانند، که چه بسا تقریباً در همه ی آنها انسانهایی شریف، تیزهوش، متعهد و دلسوز مشغول به کارند؛ بعضی در حال رصد، بعضی در حال تحلیل، بعضی در حال خبرگیری، بعضی در حال خبر رسانی، بعضی در حال ترازوگذاری و وزن کشی از اعمال و رفتارها، و بعضی هم در حال قضاوت به عدالت. نمی دانم چه می شود که گاهی بعضی از تخلفات، دیده نمی شود یا کم دیده می شود یا دیر دیده می شود؟ چه غباری این چشم های تیزبین را می پوشاند یا چه گرد و خاکی بر گوش ها سنگینی می کند که گاهی نه چیزی دیده می شود و نه تخلفی از مدیری شنیده. حال آنکه مردم، چه در خفا و چه در جلا، حرفهای بسیار می گویند و از قضا، گاه، استناد و اسناد فراوان هم دارند.چه بسا شاید آن دستگاه عزیز نظارتی هم نیازمند قانونی قوی تر، پشتوانه ای محکم تر و حمایتی بیشتر باشد. اما هر چه هست، باید در صحنه باشد؛ به پشتوانه ی مردم و برای مردم.
۳ – گیریم که مدیری سالها توسعه ما را به عقب انداخت، گیریم که تخلف ها کرد، گیریم که پست و مقامی هم گرفت، گیریم که تیمی آورد و تیمی هم برد، گیریم که دریچه های اقتصادی خوبی هم برای خودش باز کرد، و گیریم سخنرانی های شیک می کرد و به ریش همه ی ما هم در استان خراسان جنوبی خندید و بعد هم رفت. حالا چه؟ آیا دستی هست که به تاوان سرازیر کردن آن همه بدبختی بر سر این مردم، پس گردنی که نه، تلنگری به گوش مبارکش بزند؟ آیا قدمی هست که لگدی به پاشنه پایش بکوبد و بگوی مرد حسابی! آمدی و رفتی ، میهمان نوازیت کردیم و روی سرمان جایت دادیم و خوش گفتی و خوش شنفتیم، نامرادی می کردی و ما به حساب مردی خودمان، برنمی آشفتیم که مگر وزنه تعادل استانمان به هم نخورد و نجابتمان نریزد و تعهدمان به کشور، لگدمال نشود. اما روی تو کجا بود و جسارت قافله ای که با خود داشتی و آورده بودی پس کجا؟ یک سیلی جانانه نه، یک تلنگر ساده هم حقت نیست؟
۴ – هیچ نیشتری سخت تر و البته دلنشین تر از آن نیشتر که دوست بر گُرده دوست زند، نیست. ما رسانه ها و ما مردم هم بی گناه نیستیم. رسانه ها عادت کرده بودند و عادت کرده اند به تعریفی و تمجیدی و حال دادن های رسانه ای به مدیرانی که شاید از مدیریت، فقط به حد همان کت و شلوار اتوکشیده اش چیز می دانند، به وسعت همان میزهای دو در دو وسعت دید دارند و به افق های نگاهشان که به درازای اول تا آخر اتاقهایشان است. آن طیفی که مثل ما گاهی نوشتیم و هشدار دادیم مدام زیر ضربه سخت هم ولایتی های خودمان بودیم که شما تاریک می بینید و سیاه می اندیشید و متخصص نیستید و موضع دارید و انصاف را شقه شقه کرده اید و جانب تعادل را رها فرموده اید! مردم عزیز ما هم که «الناس علی دین ملوکهم». رسانه تعهدی بیش از این دارد و قلمی تیز که چون ذوالفقار علی(ع) باید در قلب هر دسیسه و توهین و تخلف، سخت فرو رود. و مردم حمایت کنند و نیرو بدهند و تا آخر، کنار این قلم برای استواریش بایستند.
۵ – و آخر الامر اینکه از چنین قماش مدیران عزیز، صد البته هنوز هم داریم، باز هم چه در خلوت های مدیریتی این استان و چه در جلوت های مدیریتی اش. و این انگار قسم نانوشته ی تاریخ است که در هر عصر و زمانی، چنین مدیرانی بیایند و باشند و دل به خون بکنند و باز بروند! اما بدانید که لیاقت ما مردم خراسان جنوبی، این چنین مدیرانی نیست. لیاقت هایمان را بازیابیم و اگر بی لیاقت و متخلفی در این میان به اشتباه ردای مدیریت پوشید و به اشتباه بر مسند صدارت و مدیریت بر جمعی از نیک ترین مردم روزگار در این خطه نشست، محترمانه یا غیرمحترمانه، از راه آمدن یا نشستن بر مسندهای مدیریتی استان، به در و پشیمانش کنیم. وگر نه اگر قرار باشد با حضور هر مدیر نالایقی، ده سال از توسعه عقب بیفتیم، که تا صدها سال خواب توسعه را نخواهیم دید!
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره ۰۹۳۰۴۹۴۳۸۳۱ ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فردا ۲۱ اردیبهشت ماه دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه بیرجند ،

بیشتر

امین جم – از پنجشنبه هفته پیش و با شروع تبلیغات نامزد های انتخابات مجلس

بیشتر

نسرین کاری- برای اولین بار در تاریخ اسکواش خراسان جنوبی ۴ بازیکن نوجوان به نام

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت