روی سخنم با اقایان مسوول در استان است که انتقال اب از خلیج فارس و عمان سر زبانشان افتاده و یک روز از آب های ژرف می گویند و یک روز از انتقال از سد دوستی . براداران عزیزم هر چقدر که طی این سال ها از سد دوستی برای استان ما آبی آوردند همانقدر هم از خلیج فارس و عمان خواهند آورد اما نکته ای که برای من به عنوان یک روستایی زاده مرزی در خراسان جنوبی که حالا به دلایلی ساکن شهر شده است این است که مرزهای ما هر روز دارد خالی تر می شود و یا مسوولین نمی دانند که بسیار بد است و اگر هم می دانند و اقدامی نمی کنند دیگر نمی دانم چه چیزی باید بگویم . روستاهای ما دیگر آب ندارد و با حرف های گنده انتقال آب و … سیراب نمی شوند . هیچکس حرفی درباره آبرسانی سیار به روستاها نمی زند و اینکه اگر خدای ناکرده همین قدر انسان های شریف مرزنشین ما روستاها را ترک کنند باید مرگ امنیت استان را به سوگ بنشینند . یک روز به بهانه آب های ژرف می آیند و … و روز دیگر منافع را در ایجاد طرح های مطالعاتی برای کارهای بیهوده می بینند . سوال من اینجاست که ما در کویر به بارور سازی ابرها نیاز داریم چرا دیگر خبری از آن نیست همین چند روز گذشته را رصد کنید چقدر اسمان استان ابری بود ولی در بسیاری از نقاط بارندگی اتفاق نیفتاد و ابرهای عزیز برای سیراب کردن همسایه ها ، کشورمان را ترک کردند . آیا یک انسان دغدغه مند نیست که بگوید چرا باید در غرب کشور با آن حجم از منابع آبی بارور سازی انجام شود و در شرق کشور با این سطح از خشکسالی مردم را با وعده های سرخرمن سرگرم کنند ؟ خیلی امیدواریم استاندار جدید به این موضوع به شکل اصولی ورود نمایند و برنامه کوتاه مدتی هم برای نگهداشت جمعیت در روستاها برنامه ریزی کنند که اگر جز این باشد بعدها جلوی فاجعه را نخواهند توانست بگیرند
کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی
