یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

جابجایی مرزهای خدمت مطلوب در بیرجند

در راستای یک انتقاد به جای چند وقت پیش یکی از همشهریان در روزنامه آوا احساس می کنم ذکر این نکته نیز لازم است و آن اینکه چقدر ما مردم بیرجند و استان افرادی قانع هستیم !چقدر به حداقل ها و حتی گاهی اوقات به هیچ راضی هستیم!. متاسفانه ما به آمدن یک مسئول به منطقه دل خوشیم اصلا هم کار نداریم که این آمدن ها و رفتن ها آیا برکاتی خواهد داشت یا خیر؟ ما به کلنگ زنی دلخوشیم میخواهد این کلنگ اول کار باشد یا آن کلنگ آغاز کننده، خود آخرین هم باشد، ما به افتتاحیه ی طرح هایی دلخوشیم که شاید عمرش از عمر برخی هامان بیشتر باشد، تازه به افتتاح طرح های دلخوشیم که چه بسا هزینه مراسم افتتاح ( از تشریفات گرفته تا میزان حقوقی که افتتاح کننده در همان ساعت در حقوقشان لحاظ می شود و…) از طرحی که افتتاح می شود بیشتر باشد، از وعده ها خوشحالیم، می خواهد واقعی باشد یا وعده سر خرمن. کجای دنیا اهدای چندتا اتوبوس اونم از سمت دولت یک افتخار برای دریافت کننده تلقی می شود و با افتخار ازش یاد می شود. کجای دنیا آسفالت کردن بنر می شود و تو بوغ کرنا مطرح می شود لب کلام اینکه دارد چیزهایی در منطقه ی ما به عنوان ارزش و خدمت معرفی می شود، وظیفه ی کوچک ادارات و ….هست . شخصا معتقدم باید برخی کارها برجسته و اطلاع رسانی شود ولی نه کارهایی که وظیفه ارگان ها هست و بنر تهیه کنیم. سطح مطالبات خودمان را آوردیم پایین و این شد که به جای شنیدن خبرهای خوب باید گوش هایمان عادت کنه به اهدای چند اتوبوس یا آسفالت یک خیابان و ….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت