یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

بسته موفقیت

ضمیرناخودآگاه تان را شخم بزنید!

به دقت بر روی جملاتی که روزانه با خودتان در حال صحبت هستید تمرکز کنید و آنها را شناسایی کنید. آگاه باشید در حال چه گفتگوی درونی هستید. اگر جملات شما منفی بود آنرا یادداشت کنید فعل آن را تغییر دهید تا مثبت شود بعد دوباره آن را چندین بار بخوانید.برای مثال من چقدر دست و پا چلفتی ام.) ،( من چقدر زرنگ و باهوش هستم.)بعد از انجام این کار، روزانه به صورت آگاهانه چندین بار این جملات را تکرار کنید. امکان دارد اوایل احساس بدی به شما دست بدهد که عالی است، زیرا نشان می دهد واقعا این جملات ریشه در تفکرات قدیم ضمیرناخودآگاهتان دوانده و شما در حال تغییر آن هستید آن را بارها تکرار کنید.

چگونه یک کارمند موفق باشیم؟

زمانی که مسئول شما ترفیع رتبه یا پست جدید می گیرد برای شما دو موقعیت مختلف پیش می آید یکی این که به شما اهمیت نداده و برای تان خلاء ایجاد کند و دیگر این که چون شما یکی از سرمایه های با ارزش سازمان هستید شما را با خود به بخش جدید که متصل شده است ببرد تنها کاری که باید انجام دهید این است که مطمئن شوید او و دیگران از سهم بزرگی که برای سازمان انجام می دهید آگاه می شوند. خود را در معرض دید قرار دهید افرادی که به طور دایم در حال گله و شکایت هستند کمتر ترفیع رتبه می گیرند(مدیران همیشه سعی می کنند آن ها را به سایر قسمت های سازمان انتقال دهند تا از دستشان راحت شوند) قطعاً شما خواهان این هستید که رئیس تان دوست تان باشد و نه دشمن تان پس سعی کنید اسباب ناراحتی و رنجش او را فراهم نسازید.
آیا شما حقوق کافی و براساس خدماتی که ارایه می دهید دریافت می کنید؟ آیا دریک محیط امن مشغول به فعالیت هستید؟ برای به دست آوردن حقوق قانونی خود و مواردی که برای تان مهم است می توانید موضوع را با مدیر خود در میان بگذارید. هیچ گاه عزت نفس و ارزش خود را به خاطر فیش حقوقی تان زیر پا نگذارید. پرخاش گر نباشید و همیشه روی فواید و مزایای کارهای خود برای سازمان تاکید داشته باشید. با ارزشی که برای مسئول تان قائل هستید و با اتکا به عزت نفس، احتمال پذیرش طرح ها و پیشنهادهای خود را افزایش دهید. بد نیست که در ساعات بیکاری و اوقات فراغت خود بخندید و شادی کنید یا روزنامه بخوانید اما نباید زیاده روی کنید.

یلدا “عیش خزانی”

حمیده عبدی، دکترای فرهنگ و زبانهای باستانی:
در دل عمیق ترین ظلمت زمستانی، بهار و روشنی و گرمی زاده می شود.ایران یلدا را دوست دارد،خورشید را دوست دارد،امید را دوست دارد،امیدِ زاییده شده از دل سردترین و تاریک ترین ناامیدی ها را دوست دارد. خانم دکتر ژاله آموزگار تأویل و تفسیری دارد از شب یلدا که خیلی دلنشین است. بخوانید:
در شب یلدا که شب کارزار روشنایی و تاریکی است، کسی نمی‌خوابد؛ ایرانیان گرد هم می‌آیند تا به نیروی عشق و نیروی مهر، به نور دل بدهند تا به جنگ‌ سیاه‌ترین‌ و شوم‌ترین شب سال برود. خوراکی‌های شب‌چره را بر‌ سفره‌ی کرسی‌ می‌گسترانند و تا صبح شعر می‌خوانند، قصه می‌گویند، فال‌ حافظ می‌گیرند و بیدارمی‌مانند تا بیداری آنها کمکی باشد هرچند اندک به فرشته‌ی پیمان،‌ فرشته‌ی‌ راستی، فرشته‌ی نظم. همه نگران و منتظرند تا نتیجه‌ی‌ این‌ کارزار را با دمیدن صبح و دیده شدن نخستین‌ فروغ، جشن بگیرند». شب در فرهنگ و ادب ما یک نماد کهن است برای سیطره‌ی ظلم و ظلمت بر آفاق زندگی ایرانی. وقتی شکست می‌خوریم، سرودمان این است: چرا شب ما سحر ندارد؟ یلدا هم دیرنده‌ترین شب است و آغازی بر سرمای سوزنده‌ی زمستان. اما از دل این شب سیاه برای مردم ما خورشید می‌زاید… این یعنی به نیروی عشق و امید یلدای دیجور تبدیل می‌شود به شبی روشن؛ شبی شاد و چراغان. پس در اعماق درازترین شب سال، امید به پیروزی خورشید و نور و گرما را عشق است!… مهمانی و شیرینی و شعر و شادی و شادخواری را عشق است!… سرخی انار و هندوانه را عشق است!… نوید آمدن نوروز را عشق است!… از فردا شب‌ها کم‌کَمَک کوتاه می‌شود…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت