احساس مثبت در دیگران ایجاد کنید
برای رسیدن به اوج پتانسیل خود در صعود به قله موفقیت، باید مصمم باشید ولی علاوه بر آن باید خوشحال هم باشید. هرچقدر بیشتر به دیگران انرژی بدهید، به موفقیتهای بیشتری دست مییابید. انرژی شخصی شما هم میتواند افراد را به شما جذب کند و هم میتواند آنان را دفع کند. وقتی که با هیجان و قدرت ظاهر میشوید، این احساس به افراد پیرامون شما هم انتقال مییابد و روحیه کاری را در آنها افزایش میدهد. اگر نگرش شما مردمی و همهگیر باشد، پتانسیل نامحدودی پیدا میکنید. در واقع نگرش مثبت شما به دیگران انگیزه میدهد تا از تلاشتان برای رسیدن به سطح بالای موفقیت حمایت کنند.
ترفند طلایی برای مقابله با آثار پیری
کاهش توان بدنی و ذهنی، احساس عدم جذابیت، افزایش احتمال ابتلا به بیماری و از همه مهمتر دانستن این موضوع که زندگی به زودی پایان میپذیرد، از مهمترین نگرانیهایی هستند که افراد با آن مواجهند. برای مقابله با این نگرانیها، باید نکات زیر را در نظر گرفت: ما به همان شیوهای که پدران و نیاکان ما پیر شدند، پیر نمیشویم. ما بیشتر از آنها کار میکنیم و بیش از آنها عمر میکنیم و لذا بالا رفتن سن برای ما موضوعی ناشناخته است و باعث نگرانی ما میشود. اگر چه در بیشتر فرهنگها، کهنسالان جایگاه ویژهای داشته و از آنها به دلایل تجربههایشان تقدیر میشود،. در بسیاری از فرهنگها روی این موضوع که کهنسالان به دلیل بالا رفتن سن و کاهش توانایی، چه کارهایی نمیتوانند بکنند، تمرکز ویژه میشود و این باعث افزایش نگرانی این افراد میشود. انسانی که برای هر سال عمرش خوشحال باشد پذیرش آثار پیری را آسانتر میکند برخی افراد از اینکه روبروی آینه قرار گیرند، میهراسند، مبادا چهره در حال پیر شدن خود را ببیند. آنها میخواهند دائما در سن 25 سالگی باقی بمانند و این امر ناشدنی است.اگر ستاره یک رشته ورزشی نیستیم، احتمالا هر روز که میگذرد، فرصتهایمان برای ستاره شدن نیز کاهش مییابد. این موضوع خیلیها را برای فرصتهایی که از دست دادهاند، ناراحت و پشیمان میکند و این احساس که پیری به معنای دست کشیدن از رویاهاست، آنها را میآزارد.
چطور به مغزتان دستور بدهید دست از نگرانی بردارد
از آنجاییکه میطلبند که افکارتان را کند و کاو کنید، بهتر است همه چیز را یادداشت کنید. معمولا یک سری باورهای غیر منطقی داریم که باعث میشود ترس و تهدیدهایی را ببینیم در حالیکه واقعا هیچ تهدیدی وجود ندارد. بیشتر این باورها، شامل نیاز ما به «طبق بایدها زندگی کردن» میشود. یک تعادل واقع گرایانهتر بین ایده آلها و خود واقعیتان پیدا کنید تا نگرانیهایتان عقب نشینی کنند.در رفتار درمانی شناختی، بیمار یاد میگیرد چطور با افکار غیرمنطقی خود با نگاهی عاقلانهتر و روشنتر روبرو شود. بیشتر این پروسه شامل جایگزین کردن طرزفکر منفی با طرزفکری مثبتتر یا خنثیتر میشود.ما به راحتی تحت تاثیر گفتگوهای هیجانی و احساسی درون خود قرار میگیریم. هیچ انسانی در چنین شرایطی نمیتواند کاملا عاری از احساسات باشد، اما هر چه بیشتر بتوانید احساس را از عقل و منطق جدا کنید، احتمال اینکه انتخابهای منصفانهتر و منطقیتری بکنید بیشتر خواهد شد. احساسات ما در شرایط خاص، سریع واکنش نشان میدهد و هر چه تلاش میکنیم نمیتوانیم عنان این احساسات را در دست بگیریم. وقتی شما به سختی تحت نفوذ و کنترل هیجانات خود هستید و سیستم لیمبیکتان فرمانروایی میکند، یک حامی میتواند مانند کورتکس مغز شما عمل کند.طبق نظریهی خود اثر بخشی، اگر کسی ببیند که میتواند خود کنترلی داشته باشد، میتواند کنترل رفتارهای مشکل ساز خود را در دست بگیرد. اگر بابت تصمیمهای خوبی که میگیرید، تسلطی که بر نگرانیهای خود دارید یا کنترلی که روی وسوسههای خود به دست میآورید، قوی شوید، تدریجا خواهید دید که این ترسها و وسوسهها کمتر بر شما مسلط خواهند شد.