موفقیت همیشه شاد و شیرین نیست
قطعاً تعریف هر یک از ما از مفهوم موفقیت، با تعریف دیگری متفاوت است. اما اگر معنای رایج موفقیت را در نظر بگیریم، باید بپذیریم که دنیای انسانهای موفق، همیشه هم آنقدر که از بیرون به نظر میرسد شاد و شیرین نیست.شاید بخشی از ریشهی این مسئله را بتوان در توضیحات دن گیلبرت در مورد شادمانی جستجو کرد: اینکه برداشت ما از موفقیت و رسیدن به هدفها و مطلوبیتی که برای ما دارند، با آن چیزی که در عمل روی میدهد تفاوت دارد و ظاهراً موفقیت سفری است که در آن رویای رسیدن به مقصد، شیرینتر از تجربهی حضور در شهر مقصد است موفقیت، حاصل تلاش است، اما حفظ موفقیت نیز، تلاش و کوشش بیشتری را میطلبد.
18 آبان؛ روز ملی کیفیت
در این روز، سرآمدترین سازمانهای ایرانی حائز شرایط در بخشهای مختلف کشور شامل سازمانها، بنگاههای اقتصادی بزرگ، واحدهای عملیاتی، مؤسسات بخش عمومی، بنگاههای کوچک و متوسط مستقل و بنگاههای کوچک و متوسط وابسته که در زمینه ارتقاء کیفیت و سرآمدی کسب و کار، فعالیتهای چشمگیری انجام دادهاند جوائزی اعطا میشود. عالیترین مرجع تصمیمگیری در جایزه ملی کیفیت ایران، شورای سیاستگذاری میباشد و مطابق نظامنامه جایزه، دبیرخانه جایزه ملی کیفیت ایران مستقر در مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران مجری جایزه بوده و کلیه عملیات اجرایی مرتبط با جایزه را عهدهدار است. یک کمیته فنی متشکل از ۲۱ نفر کارشناس متخصص در زمینه مدیریت کیفیت و مباحث سرآمدی نیز، دبیرخانه و شورای سیاستگذاری را در طرحریزی و اجرای ملی کیفیت ایران یاری مینمایند.کیفیت به معنای دستیابی به استانداردهای از پیش تعیین شده است. با توجه به این تعریف ابتدا استانداردهای تولید محصول یا ارایه خدمت مشخص شده و سپس فعالیت ها در جهت دستیابی به ایناستانداردها انجام می شود و استانداردها را برای داده ها و فرآیندها در نظر می گیرند.استانداردها با توجه به نیازها و انتظارات مشتری ها مشخص می شوند. با توجه به ظرفیت و توانایی فرآیندها و متغیرهای مؤثر بر محیط ارایه خدمت، استانداردها را به طور عام نمی توان تعمیم داد و برای هر خدمت با توجه به شرایط محیطی و مشتری های آن شاید لازم باشد استانداردهای مخصوص به خود تعیین شود و فعالیت ها در جهت دستیابی به آن استانداردها (حداقل های قابل قبول) صورت پذیرد.
آقا، خانم! همسر شما یک انسان معمولیست!
مسئله مهمی که بسیاری از زوجها بی توجه از کنارش عبور میکنند، این است که معمولا زن و شوهرها با دو شیوه تربیتی و در شرایط متفاوت بزرگ شدهاند. شبیه نبودن شرایط اقتصادی، تعداد فرزندان، سلامت رابطه پدر و مادر، مسائل فرهنگی، تحصیلی و … باعث میشود تا آنها انتظارات متفاوتی از همسرشان داشته باشند.این خواستهها گاه معقول و به جاست و میتواند این رابطه را به سوی خوشبختی سوق دهد یا گاه غیرمنطقی و نابه جاست و میتواند رابطه را به کشمکش و بحران برساند. واضح است که انتظارات غیر واقعی و نادرست چنان چه شناسایی نشود در ناکامی ازدواج نقش مهمی ایفا خواهد کرد. در ادامه به تعدادی از این انتظارات نامعقول که متاسفانه در باورهای زوجها خیلی هم قوی است، میپردازیم.
یکی از مهمترین تکالیف هر زن و شوهر در سالهای اول ازدواج این است که توقعات خود از همسر را به طور واقع بینانهای مدیریت و نقطه تعادل این توقعات را پیدا کند. برای رسیدن به این نقطه تعادل باید گفت که آرزوها و رویاهای تان را فرموش کنید و به دنیای واقعی برگردید! سپس توقعات خود را اولویتبندی و بر اساس واقعیت طبقهبندی کنید.
بررسی کنید که کدام یک از نیازهای شما فقط به واسطه همسرتان تامین میشود؟ به عنوان مثال، شاید شما نیاز داشته باشید که اتفاقات محل کارتان و درگیری با همکار را برای یک نفر تعریف کنید تا آرام بگیرید. ممکن است با توجه به شناختی که از همسرتان دارید، متوجه شوید که او حوصله و طاقت شنیدن این حرفها را ندارد. در چنین مواقعی صحبت کردن با دوستی که از گفتگو با شما در این حوزه لذت میبرد، گزینه بهتری است. با سبک کردن بار توقعات از دوش همسرتان میتوانید زندگیمشترک موفقتری داشته باشید.