من یک شهروند ساده هستم، شاید مثل هزاران نفری که هر روز با چند اسکناس در جیب راهی خرید میشوند تا مایحتاج خانوادهشان را تهیه کنند. اما این روزها، مسیر خرید برای ما شبیه عبور از یک میدان مین شده؛ قیمتها لحظهبهلحظه تغییر میکنند، حتی گاهی در یک مغازه، برچسب روی کالا با حرف فروشنده تفاوت دارد. بازگشت تحریمها، شرایط اقتصادی کشور را پیچیدهتر کرده است؛ همه میدانیم فشارهای بیرونی هست و نمیتوان چشم را بر واقعیت بست. اما آیا این مجوزی برای بیقاعده شدن بازار است؟ آیا هر فروشنده میتواند هر روز به بهانهای قیمت را بالا ببرد؟ مردم از فشار تحریمها آسیب میبینند، ولی وقتی در کنار آن، سوءاستفاده برخی سودجویان هم اضافه میشود، زخم عمیقتر میگردد. من منکر انصاف اکثریت اصناف استان نیستم. بارها دیدهایم که کسبه در سختترین شرایط، با وجدان و مسئولیتپذیری کنار مردم ایستادهاند. نام نیک بسیاری از مغازهداران، بقالان، نانوایان و سایر صنوف زبانزد است و همین باعث شده هنوز اعتماد اندکی باقی بماند. اما حقیقت تلخ این است که در لابهلای این جمع شریف، معدودی هستند که از آب گلآلود ماهی میگیرند، قیمتها را بیدلیل بالا میبرند، یا کالا را احتکار میکنند تا در روزهای بد بازار، سود بیشتری به جیب بزنند. شرایط امروز کشور، بیش از هر زمان دیگری نیازمند نظارت مستمر و روزانه بر قیمتها است. اگر اداره صمت، تعزیرات حکومتی به جای بازدید دورهای، رصد لحظهای بر بازار داشته باشند، امکان سوءاستفاده بسیار محدود میشود. لازم است سامانههای شفاف قیمتگذاری فعالتر شوند، قیمتها بهروز و رسمی اعلام گردد و مردم امکان گزارش سریع تخلفات را داشته باشند مردم به یک بازار آرام و قابل پیشبینی نیاز دارند؛ امنیت روانی خانوادهها وابسته به این است که وقتی امروز برنج را با یک قیمت میخرند، فردا مغازهدار همان قیمت را حفظ کند، نه اینکه هر روز خرید به یک چالش اعصابخردکن تبدیل شود.اگر ما میخواهیم از بحران عبور کنیم، باید همدیگر را همراهی کنیم. دولت با نظارت و برخورد قاطع، اصناف شریف با رعایت انصاف، و مردم با مطالبهگری. این حلقه اگر کامل شود، نه تحریم و نه هیچ فشار دیگری نمیتواند ریشه اعتماد را از بین ببرد.

حاجی – به عنوان یکی از هموطنان و هماستانیهایی کهسالهاست به دور از زادگاه، در

