هرم پور – روزگار دردهای سخت و رنج های بزرگیست که بیشتر آنها، اقتصادی هستند. در لابلای این دردها، گاهی بعضی حرف ها هم، نمک می شوند و بعضی آدم های نا اهل، نمک پاش به دست می گیرند، که با خصومت یا از روی حسادت، نمک سرد و سوزان را روی این زخم ها، بپاشند.در چنین تنگنایی، هر کدام از ما وظیفه ای داریم، تکلیفی، رسالتی و عهدی با خودمان و با خدا و با مردم که به اندازه ی انسانیت خودمان، اجازه ندهیم این زخم ها، کهنه شوند، یا دردشان دمار از روزگار همشهری هایمان در بیاورد. در شهر، همشهریان عزیزی را می شناسم که از زمره ی کسبه ی محترم و بازاریان منصف و مغازه داران شریف هستند. بعضی هایشان آرایشگرند، بعضی ها، تعمیرگاه لوازم خانگی یا خودرو دارند، بعضی ها ابزار می فروشند، یکی دو نفر در کار نان و نانوایی هستند، چند نفر شیرینی فروشی دارند و چند نفرشان هم در کار خوار و بار و میوه. مدتیست به دلیل فشارهای اقتصادیِ بی شمار به مردم، بدون هماهنگی با همدیگر، هرکدامشان در جایی از شهر، عهد کرده اند از بعضی همشهریانشان، یا پول نگیرند یا با قیمت های پایین تر از نرخ نامه های ابلاغی، حساب و کتاب کنند. بهر حال اعتقاداتی دارند و می گویند با چنین کارهایی، هم دل خودشان آرام تر است و هم برکت کارشان و برکت مالشان بیشتر. اما می گویند نه از جانب انجام این کار، بلکه از سوی بعضی از دوستان و هم صنفی هایمان مدام مورد شماتت و اذیت و آزار و حتی تهدید قرار می گیریم که: «چرا نرخ ها را می شکنید؟ چرا کار ما را خراب می کنید؟ چرا ما را پیش مشتری ها آدم بده کرده اید؟ چرا به نرخ نامه ها پای بند نیستید و کمتر می گیرید؟ چرا کار و کاسبی بقیه را کساد و خراب می کنید؟ چرا همرنگ سایرین نمی شوید؟ چرا از سودی که همه می توانیم داشته باشیم می زنید تا خودی بنمایید و مثلاً کار خیر انجام بدهید؟ چرا مشتری ها را می پرانید؟» من معتقدم که هم کار این جماعت خیر اندیش و خیرخواه بسیار خوب است و هم شاید به نوعی هم صنفی هایشان حرف هایی را مستند به وضعیت جامعه و مشکلات بازار کار و افزایش هزینه های وسایل و اجاره ها و … می گویند که گلایه های درستی باشد و نقدهای به جا و قابل دفاعی، اما چند نکته از یادمان نرود: اول اینکه قانون، ابلاغیه، شرایط روز، مشکلات بازار کار و هزاران توجیه واقعی را که کنار بگذاریم، آن ته ِ ته، یک مطلب مهم باقی می ماند و آن هم اینکه ما انسانیم، و انسان، تحمل درد و رنج همنوعش را ندارد، عهدی درونی با خودمان را همیشه پیش نظر داشته باشیم که هر طور شده، به یک همشهری، به یک هم نوع، یه یک آشنا، به یک همسایه، کمکی در حد وسع و توان خودمان، ولو به اندازه ی یک تخفیف خوب در آرایشگاه، یا تعمیر ماشینش، یا تعمیر لوازم خانگی منزلش، یا دستمزد یک کار خدماتی برای او، انجام بدهیم. دوم اینکه درست است که در سازمانِ یک صنف یا در دایره ی یک گروه شغلی، باید به خوب و بدهای آن و به قوانین و ابلاغیه های قراردادی، همگی پایبند باشیم اما گاهی می شود با کنار گذاشتن بعضی تنگ نظری ها، بعضی شبه حسادت ها و بعضی خصومت ها و لج بازی ها، با رعایت قانون یا با تمکین به انعطاف های قانونی، دایره ی خدمت و مهربانی را کمی بازتر کرد و شادی و نشاط خانواده های زیادی را به تماشا نشست. باور کنید و باور کنیم که روزی و برکت، دست خداست، و آن اندازه که مقدر شده به ما می رسد و بیش و کمش، واقعاً به مسائلی مثل هر دری زدن یا زیر پای این و آن یکی را خالی کردن یا رقیبی را از صحنه به بیرون انداختن یا جلوی کار خیر کسی را گرفتن، هیچ وابسته نیست. سوم اینکه جامعه این روزها، تشنه ی کارهایی اینچنینی است. بخشی از جامعه به ویژه خانواده های آسیب پذیر، واقعاً در شبیخون اقتصادی این روزهای سخت کشور، به خاک و خون و بیچارگی های عجیب غلتیده اند. در همین بیرجند، خانواده های آبرومندی بودند که در چند ماه گذشته، به واسطه ی مشکلات اقتصادی، بی آبرو شدند و مدتهاست دست نداری، پیش این و آن دراز می کنند. یک تعارف کوچک، یک کسر هزینه از زندگیشان در زمره ی کارهای روزمره مثل آرایشگری، مثل خرید نان یا شیرینی، مثل تعمیر ماشین یا تعمیر یک کالای خانگی، مثل تعمیر یک موبایل کار کرده، هزاران هزار برایشان ارزشمند است و گره گشا. بیاییم هوای همدیگر را داشته باشیم، مخصوصاً صنف های عزیز که همیشه خودشان پیشگام و پیش قراولان لایق چنین همت های بلندی بوده اند، کمی تحملشان را نسبت به همدیگر بالاتر ببرند، مقداری سعه ی صدر بیشتری داشته باشند و بیش از گذشته همدیگر را برای چنین قدم های قشنگ و زیبایی یاری بدهند.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09304943831 یا صفحه اینستاگرامی @s.hossein.harampoor.m اعلام یا ارسال بفرمایید)

یعقوبی – مدیرکل ثبت احوال خراسان جنوبی گفت: این استان برای سومین سال متوالی رتبه