مهدی آبادی – در روزگاری که «عدم کفایت بودجه دولتی» از زبان بسیاری از مسئولان سرتاسر کشور زمزمه میشود، مفهوم بهرهمندی از ظرفیت خیرین و سرمایهگذاران اجتماعی، دیگر فقط یک توصیه نمایشی یا شعار فرهنگی نیست؛ بلکه ضرورتی حیاتی برای تداوم حیات نهادهای درمانی، آموزشی، اجتماعی و حتی عمرانی شده است. تجربه مراسم کلنگزنی توسعه بیمارستان ایرانمهر بیرجند و قدردانی استاندار از خیرین این حوزه، نمونه روشن و قابلمطالعهای از نقش بیبدیل سرمایه اجتماعی مردم و اعتماد به تشکلهای غیردولتی است؛ نقشی که امروز بیش از هر زمانی، راه برونرفت بسیاری از مشکلات زیرساختی و رفاهی شهرها و روستاهای کشور را باز میکند. واقعیت این است که اگرچه توسعه و تجهیز مراکز درمانی در بیرجند، همچون بسیاری دیگر حوزهها، یک مطالبه عمومیست، اما بودجههای دولتی با مشکلات ساختاری، کسریهای انباشته و محدودیتهای مزمن روبهروست و این چرخه معیوب حتی اجازه برنامهریزی بلندمدت را از بسیاری از مدیران گرفته است. بر این بستر ناهموار و بیثبات، حضور خیرینی که به انگیزه مسئولیت اجتماعی و دغدغه ارتقاء سرانه بهداشت و درمان یا آموزش و رفاه پا به میدان گذاشتهاند، شباهتی به فرشته نجات پیدا میکند؛ نه فقط برای یک پروژه، که برای عزت و امید شهروندان. در مراسم یادشده، رئیس دانشگاه علوم پزشکی بیرجند با تأکید بر سهم حمایت خیرین در توسعه بیمارستان ایرانمهر، عملاً تأیید کرد که استمرار بسیاری از پروژههای حوزه سلامت در سطح استان، بیش از هر مؤلفهای به تداوم این مشارکتها وابسته است. اگر این سرمایهگذاران اجتماعی و داوطلبان دست کشیده شوند یا احساس بیاثر بودن کنند، عملاً توقف پروژهها و کاسته شدن از امید عمومی نتیجهای محتوم خواهد بود. این تجربه البته فقط مختص حوزه سلامت بیرجند نیست؛ در حوزه آموزش، ساخت مدارس، اهدای امکانات کارگاهی، یا حتی احداث آسایشگاههای جانبازان و سالنهای ورزشی نیز بارها و بارها این الگو دیده شده است. با این تفاوت که این بار، شرایط اقتصادی کشور همکاری دولت و خیر را نباید یک ارزش افزوده یا تسهیل محسوب کند، بلکه اصلِ بقای زیرساختها و خدمات بدون آن با چالش اساسی روبهرو خواهد بود. اینک که همیشه دست دولت در جیب او خالی است و تورم و مشکلات اقتصادی نفس قشر متوسط و مستضعف را تنگ کرده، جذب حمایتهای مردمی و خیرین (حتی در حد بنگاههای کوچک و متوسط یا تشکلهای محلی) یک فضیلت اخلاقی صرف به شمار نمیآید؛ بلکه اصلیترین شاخص تدبیر و هنر مدیریتی مسئولان دستگاههای اجرایی است. واقعیت تلخ این است که بودجههای قطرهچکانی و تعلیق پروژهها بهدلیل مشکلات اقتصادی، ایست حیات حداقلهای رفاهی مردم را اجتنابناپذیر کرده است و این شرایط هر وجدان بیداری را نگران میسازد. آیا وقت آن نرسیده که شاخص اصلی ارزیابی مدیران و نهادهای متولی، میزان موفقیت آنان در جلب اعتماد و مشارکت خیرین و سرمایهگذاران اجتماعی باشد؟ نمیتوان همچنان به سنتهای بودجهریزی دولتی دل بست و چشم به دست تهران و پایتخت داشت، آن هم در شهری مانند بیرجند که ظرفیتهای بومیِ مناسبی در زمینه خیرین سلامت، آموزش و رفاه وجود دارد. بخش مهمی از آزمون موفقیت مسئولان، شناسایی خیرین بالقوه، ایجاد ساختارهای شفاف و ساده برای مشارکت، و سپس تعیین مشوقهای واقعی برای کسانی است که مایلاند منابع مادی یا اعتبار اجتماعی خود را در خدمت توسعه استان قرار دهند. تسهیل اداری، تأمین امنیت سرمایه، و شکستن دیوار بیاعتمادی از مسئولیتهایی است که نمیتوان آنها را تا ابد به تعویق انداخت.تجربه توسعه بیمارستان ایرانمهر بیرجند و دیگر پروژههای مشابه باید هر روز یادآور مدیران باشد که تداوم و ارتقاء رفاه مردم استان و بیرجند و هر شهر محرومنشین دیگری نه فقط با پول دولتی؛ که با جذب دلسوزی، اعتماد و انگیزه خیرین و سرمایهگذاران ممکن خواهد بود. اگر بر این بستر، هنرِ مدیریتی جدیدی شکل نگیرد، مردم هر روز بیشتر رنج کمبود بودجه و تعطیلی پروژهها را لمس خواهند کرد، و هم فرصتهای کوچک خیرخواهانه و سرمایههای خُرد و کلان از دست خواهد رفت. بیتردید فردای توسعه و فرهنگ این سرزمین را، همین هنر جذب سرمایه انسانی و مالی روشن خواهد ساخت، و نه تکرار وعدههای خالی و اعتبارات دستنیافتنی.(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09155665782 ارسال بفرمایید)

حاجی – به عنوان یکی از هموطنان و هماستانیهایی کهسالهاست به دور از زادگاه، در

