مهدی آبادی – با آغاز فصل پاییز، بوی ماه مهر در هوای شهرها پیچیده و خانوادهها فرزندان خود را به دنیای علم و دانش بازگردانند. بازگشایی مدارس، همواره با شور و شوق خاصی همراه است و این روزها، دانشآموزان با کولهپشتیهای جدید و لبخندهای پر از امید به مدرسه میروند. اما مهر ماه و شروع مدارس در هر سال با زوایای دید متعددی و از پنجره نگاههای بسیاری قابل رویت است. در این بین آنچه به فراموشی سپرده شده است، تبعیض در بین مدارس دولتی و غیر دولتی و فرسودگی و ناکارآمدی روشهای سنتی در مدارس است. به گذشته و اوایل انقلاب نگاه کنیم، همه دانش آموزان در مدارس یکسان مشغول به تحصیل بودند و فرزند سفیر و کبیر و پزشک و مهندس و معلم و کارگر و بنا؛ همه داخل یک کلاس و گاه یک میز می نشستند و جز نوع کیف و کفش و لباس؛ تفاوت دیگری در آموزش ها و برخورد مدیر و معلم مدرسه بین ما وجود نداشت و همین فضا موجب شده بود تا بین دانش آموزان فضای رقابتی پویا و فعالی ایجاد گردد؛ که نتیجه آن موفقیت های علمی و تحصیلی اقشار پایین دست جامعه در کنکور و دوران تحصیل بود.اما در سال های اخیر روز به روز به سمت افزایش مشارکت های مردمی در آموزش و پرورش و پا گرفتن مدارس غیرانتفاعی و هیات امنایی و تیزهوشان و غیره در کشور شدیم که امروزه با بررسی نتایج کنکور سال جاری که اکثر نفرات برتر فارغ التحصیلان مدارس خاص بودند؛ می توان به دستاوردها و نتایج منفی این نوع طبقه بندی مدارس پی برد که دامنگیر همه دانش آموزان و آینده سازان میهن عزیزمان شده است. نمود آن را می توان در گفتگو چند روز قبلم با یک مادر دانش آموز دید. وی می گفت: در مدارس غیردولتی چون شهریه گرفته میشود خانواده و دانشآموز ارزش و احترام بسیاری دارند اما در مدارس دولتی، دانشآموز و خانواده فقط باید پذیرای خواستههای مدرسه باشند و توان مخالفت یا اعتراضی هم وجود ندارد و حتی گاهی متاسفانه با دانشآموز رفتار نامناسب همچون تنبیه و تحقیر انجام میشود، کیفیت آموزش هم متاسفانه چندان جالب نیست. مثال دیگری اگر بگوییم این است که متاسفانه در وضعیت کنونی شیک ترین ساختمان ها و بالاترین حقوق و مزایای دولتی و غیر دولتی از آن موسسات تجاری و مالی است. جامعه این گونه به دانش آموزتلقی می کند و نه معلم. اگر معلمین محترم نیزتوصیه به اهمیت آموزش کنند که البته با این گونه باشد، اما دانش آموزان برخلاف تصور اولیا بسیار هوشیارتر و آینده نگرترند و میتوانند وضع زندگی معلم خود را با دانش آموز یا دانشجویی که به هر دلیل ترک تحصیل کرده و موسسه تجاری دایر کرده است، مقایسه کرده و نتیجه گیری کنند. دردناک است که بگوییم که شرایطی که معلم مجبور باشد با ماشین شخصی مسافر کشی کند، این جامعه شان و اعتباری برای قضیه فرهنگ و آموزش باقی نمیگذارد و همین عامل باعث می شود که روز به روز دانش آموزان ما از کسب علم و دانش ناامید شوند و موفقیت خود را در پول و ثروت ببینند. این نکته به قدری در جامعه ما و به تازگی در خراسان جنوبی فراگیر شده است که می طلبد مسئولان فرهنگی و آموزش و پرورشی استان به این نکته توجه شایانی داشته باشند. نکته دیگر فرسودگی و ناکارآمدی روش های سنتی در مدارس است. اگرچه در برخی موارد شاهد ایده های نو در مدرسه هستیم اما در کش و قوس سنت و مدرنیسم گیر افتاده ایم که این البته منحصر به سیستم آموزشی نیست. به گفته یکی از دوستان اولین روز مدرسه در یکی از کلان شهرها از کنار دبستانی میگذشتم که صدای جیغ و داد بچه ها همراه با موسیقی نه تنها بچه ها بلکه هر رهگذری را به وجد و شور می آورد در حالی که این روش شاید با متدهای سنتی در تعارض باشد. جالب اینکه برخلاف رویه معمول مدارس ناظم فریاد میزد: جیغ با صدای بلند! واقع امر ایناست که جوان و نوجوان انرژی نهفته ای دارد که باید تخلیه گردد نه سرکوب. اما معلوم نیست این روش در چه مدارسی و در چه بازه زمانی قابل اعمال باشد ولی قطعا رویکردهای سنتی جوابگوی نیازهای متنوع نسل کنونی با پیچیدگی روابط اجتماعی نیست. امکانات مدارس و نحوه درس دادن به فرزندمان از مدرسه ای به مدرسه ای دیگر، از محله ای به محله ای دیگر فرق می کند که خود این مسئله بزرگی را در آینده ایجاد می کند. کاش به همان روزهای اوایل انقلاب برمی گشتیم که همه چیز شباهت به هم داشت. نه الان که این فرسودگی و روش های درسی در هر مدرسه فرق می کند. تطابق آموزه ها با نیازهای روانی دانش آموزان، توجه به تفاوت استعدادها، ابتکار و خالقیت، نوزایی اندیشه، لحاظ کردن مسائل اقتصادی و تفاوت اجتماعی و رویکردهای نوین جهانی، حفظ ارتباط دو یا چند سویه اولیا، مدرسه و اجتماع از بایسته های طرح های نوین آموزشی است. باید عدالت در امکانات آموزشی و نحوه درس دادن معلمین فرهیخته متناسب با یکدیگر دنبال شود و یک برنامه جامعی از سوی مسئولان امر تدارک دیده شود تا در همه مدارس به طور یکسان مورد بهره برداری قرار گیرد. به هرحال در حال حاضر آموزش و پرورش چالش های بسیاری با خود حمل می کند که به نظر نگارنده تبعیض در مدارس دولتی و غیر دولتی از همه جهات مهم ترین چالش پیشرو مسئولان فرهنگی است که انتظار می رود با یک برنامه ریزی درست و اصولی به سمت کاهش این تبعیض حرکت کنیم. ان شالله (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09155665782 اعلام یا ارسال بفرمایید)
دادرس مقدم – پیرمرد بشرویه ایی با بخشش فیش حج خود به جبهه مقاومت از