مهدی آبادی – در تقویم رسمی کشورمان 17 مرداد را به نام خبرنگار نامگذاری کرده اند. روزی که محمود صارمی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی به دست گروه طالبان شهید و یک سال بعد در نخستین سالگرد این رخداد به پاس قدردانی از مقام و حرفه صارمی روز 17 مرداد با تصمیم شورای فرهنگ عمومی کشور، «روز خبرنگار» نامیده و در تقویم رسمی کشور ثبت شد. در واقع این روز یادآورتمام واقعیتها و حرفهای ناگفته ای است که خبرنگاران با آن مواجه هستند. بزرگی می گفت: سال ها ما به عنوان خبرنگار نوشتیم، زمین خوردیم، و ایستادیم. دوباره و ده باره و صد باره و هزارباره، باز نوشتیم و زمین خوردیم و ایستادیم. تا امروز، تا فردا و تا همیشه هم خواهیم ایستاد، با همین قلم و با خامه عشق، خواهیم نوشت و به انتظار امید خواهیم نشست، حتی اگر هزاران بار، باز هم به زمین بخوریم. راست می گفت. خبرنگاران اگر بارها زمین بخورند، باز بلند شده و با قلم خودشان به رسالت اصلی خودشان می پردازند؛ چرا که عاشق کارشان هستند. با این وجود. هر سال وقتی به روز خبرنگار نزدیک میشویم آزادی بیان، رنگ و لعاب ویژهای میگیرد و مطالبهگری در صف اول کنفرانس های خبری و جلسات تقدیر خبردار میایستد. یکی از نداشتن امنیت شغلی میگوید و آن دیگری از جایگاه تثبیتنشده روزنامهنگاران. خبرنگاری از مدیران دستگاههای اجرایی و روابط عمومیها مینالد و خبرنگار دیگر از حقالتحریر اندک و نبود ثبات درآمدی. سپس مدیر در ابتدا به تقدیر از تلاش های آنها می پردازند و بعد از رویای تجلیل و تمجید و روبهرو شدن با رسانهها، نوبت به عذرخواهیها و بهانهتراشیها میرسد که اگر چنین است نگران نباشید، بالاخره یک روز چنان نیز خواهد شد! دغدغههایی که ناگفته، محفوظ قلب و ذهن شنوندگان و مخاطبان است. کمی بیاید رو راست باشیم. به نظرم اکنون خبرنگاران ما با آن همه مشغله و دغدغه ای که دارند، نیازمند فضایی پر از تمرکز و آرامشند. ارتقاء کیفی امکانات و ابزارهای رسانهای و احساس امنیت در فعالیتهای شغلی، حداقل حقوقی است که یک خبرنگار باید از آن برخوردار باشد و نیاز به چانهزنی ندارد. خمودگیهایی که امروز در ستون مطبوعات کشور میبینیم حاصل ضربههایی است که دانسته یا نادانسته بر قامت فرهنگی و رسانهای وارد شده است که مجال گفتن در این نوشتار نیست. چند روز پیش بزرگی به من می گفت که خبرنگاران یکی از ارکان اصلی توسعه استان بودند. واقعیت هم همین است. رسانه های استان ما نقش مهمی در توسعه خراسان جنوبی داشتند. هم در زمان استان شدن، خراسان جنوبی و هم آن روزهایی که مدیران ما نیازمند حمایت برای اقداماتشان بودند، رسانه های ما به یاری خبرنگاران توانمند، وارد عرصه شدند و واقعا چه خوب هم میدان داری و آبرو داری کردند. با وجود همه استرسها و نامهربانیهایی که به آنها می شود؛ اما مینویسند و باز هم خواهند نوشت، چون این حرفه را با عشق انتخاب کردند و پای آن هستند و با آن زندگی می کنند. امروز، روز همین خبرنگارانی است که با دغدغه ها و کاستی های بسیار ، از هیچ تلاشی برای استانشان فرو گذار نکردند و با تمام تلاش به توسعه خراسان جنوبی کمک کرده و مطمئنا نیز خواهند کرد. کلام آخر اینست که این خبرنگاران پر مشغله ی کم ادعا، و این رسانه های دغدغه مند، به شدت در آینده برای دولت چهاردهم و برای توسعه در استان خراسان جنوبی، نقش آفرین، اثرگذار و تاریخ ساز خواهند بود؛ به این امید که قدرشان را بدانند. انشالله…(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09155665782 اعلام یا ارسال بفرمایید)
دادرس مقدم – پیرمرد بشرویه ایی با بخشش فیش حج خود به جبهه مقاومت از