بهروزی فر – سال ها قبل و به علت یک حادثه، کارمان به حوزه قضایی یکی از استان های غربی کشور گره خورد، بُعد مسافت، جزئی بودن اتفاق، مشغله کاری یا توقع زیادی از دادگستری؟! هر چه بود این انتظار را در ما ایجاد کرده بود که باید کارمان زودتر انجام شود و پرونده مان زودتر رسیدگی شود و جالب اینکه هر چه کار بیشتر کش می آمد، این توقع در ما هم تقویت می شد که باید هر چه زودتر این رفت و آمدها فیصله پیدا کند و ختم پرونده اعلام شود. سرگردانی ها و برو و بیاهای متوقعانه ما همچنان ادامه داشت تا اینکه مسئول دفتر آقای قاضی، آب پاکی را روی دست مان ریخت و گفت؛ اینجا اینقدر پرونده مربوط قتل و زد و خورد های خیابانی حادثه ساز و اختلافات قومی و قبیله ای منجر به قتل داریم که مورد شما در بین آنها گم است و چون از درجه اهمیت بالایی هم برخوردار نیست، لذا باید روال کار طی شود، حتی اگر مدت ها طول بکشد. حرفش اگر چه برای ما که ناچار بودیم هر بار هزاران کیلومتر راه را برای حضور در دادگاه طی کنیم، خیلی سخت و ثقیل بود اما یک تلنگار ایجاد کرد و آن هم اینکه چقدر خوب است که در استانی زندگی می کنیم که مردمانش به آرامی شهره اند و آمار جرم و بزه به ویژه قتل و زد و خورد در آن پایین است. آرام بودن مردمان خراسان جنوبی و آرامش حاکم بر شهرهای این استان، قصه نبوده و نیست بلکه واقعیتی شیرین است که از دید هر مهمانی دور نمی ماند و مایه بسی افتخار است. حالا اما در اتفاقی غیرمنتظره و ناباورانه، چند وقتی است از گوشه و کنار استان اخباری تلخ از زد و خورد و قتل و خودکشی مخابره می شود که بسیار دردآور است. نمونه اش را چند روز پیش از سرایان داشتیم، خبری با عنوان “عاملان قتل در سرایان دستگیر شدند”، خبر مربوط بود به دستگیری عاملان یک قتل این شهرستان که در عملیات ویژه مأموران پلیس آگاهی کمتر از ۱۲ ساعت رقم خورده است.ماجرا هم برمی گردد به بحث و جدل ناشی از اختلاف شخصی که منجر به زد و خورد و قتل می شود. یا قتلی دیگر که چند روز پیشتر گزارش شد، آن هم از مشاجره لفظی زن و شوهری که با برخورد سر مرد به میز به پرونده ای جنایی تبدیل می شود. یا ماجرای ناموسی مربوط به بداخلاقی های یک دوست خانوادگی که حریم ها را رعایت نکرده و باعث شد دستان دوستش به خون آلوده شود. یا… علت قتل هر چه باشد؛ جنون آنی، بزه ناموسی، اختلافات زناشویی، اختلافات خانوادگی، اختلافات قومی و قبیله‌ای، عوامل اقتصادی، سرقت، اختلافات مالی، دعوای بر سر ارث و میراث، طلبکاری و… پیامدهای ناگوار فراوانی به همراه دارد. کارشناسان مسایل اجتماعی بر این باورند که؛ “قتل پیامدهای گوناگونی هم برای خانواده قاتل و هم برای خانواده مقتول به همره دارد، وقوع یک پدیده قتل، گرچه شاید در نگاه اول برای خانواده قاتل یک مصیبت قلمداد نمی شود و تنها خانواده مقتول را به ماتم می نشاند، ولی واقعیت امر این است که به واسطه این اتفاق، خانواده قاتل در مخمصه ای گرفتار شده‌اند که تبعات منفی به مراتب بالاتر از یک قتل برای آن­ها در پیش ­خواهد داشت و ابعاد متفاوتی برای آن باید متصور شد، و از دیگر سوی وقوع قتل برای خانواده مقتول نیز می‌تواند آثار و تبعاتی را به همراه داشته باشد که گاه تا مدت ها جبران نمی شود”. تبعات اجتماعی، اقتصادی، روحی، روانی و… قتل یا اینکه هر قتل به چه میزان می تواند در امنیت روانی و اجتماعی جامعه تأثیر بگذارد یا چه پیامدهایی برای یک منطقه جغرافیایی داشته باشد، اگر چه خیلی مهم است و قطعاً باید در حوزه های تخصصی مورد بحث و بررسی قرار گیرد، اما یک روی سکه ای است که آن سوی آن، قصه ای است که به قول قدیمی ها؛ “خوب نمی نویسد”، و اولین پیامد و نتیجه اش می شود آمار جهشی خراسان جنوبی به نسبت دیگر استان ها در شاخص قتل و البته ناآرامی!! اینکه در طی چند ماه متوالی و در چند نقطه استانی که هنوز به آرامش مشهور است، چند واقعه قتل رخ می دهد و ناامنی روانی ایجاد می کند، بدون تردید تکلیف حوزه های متولی در بخش های تصمیم گیری، برنامه ریزی و اقدام را سنگین تر می نماید و اگر مردم و البته رسانه ها به نمایندگی از عموم جامعه این انتظار را داشته باشند که با واکاوی سریع و شفاف هر کدام از این موارد و رسیدگی به آسیب هایی که می تواند منجر به قتل گردد، از وقوع حوادث مشابه پیشگیری شود، توقع بی راهی نیست و منطقی مهم را در خود دارد.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷ اعلام یا ارسال بفرمایید)