چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳

فریادرسان بی فریادرس!!

بهروزی فر – هر صفحه روزنامه ای را که باز می کنید یا دکمه جستجوی یک مطلب را در صفحه یک خبرگزاری که می فشارید، به دنبال نوشته ای می گردید که مطمئن هستید به همت یک خبرنگار به رشته تحریر درآمده و منتشر شده است. شاید شما هم مثل بخش عمده‌ای از افراد جامعه، خبرنگار را فردی تصور می کنید که جلیقه ای با نشانی خاص به تن دارد و با میکروفون و دستگاه ضبط صدا و دوربین و قلم و کاغذ، به دنبال یافتن پاسخی برای پرسش های مردم از یک مسئول است؟! این تصویر، به راستی که شبیه ترین و پرتکرارترین حالت های یک خبرنگار در طول شبانه روز است. خبرنگاران که این روزها و به مناسبت روزهای حوالی ۱۷ مرداد ماه، در پیام های تبریک و تهنیت کلیشه ای و تکراری، از آنها به عنوان سفیران اطلاع رسانی و آگاهی بخشی یاد می شود و خیلی ها در تلاشند جایگاه مقدس حرفه آنها را در قالب واژه ها و الفاظ پرطمطراق به نمایش بگذارند، همان هایی هستند که به معنای واقعی کلمه، دغدغه ای جز درد مردم ندارند. فقط کافی است خبرنگار باشی، آن وقت فرقی نمی کند که مردم یک روستا از مشکل نداشتن آب شرب برایت بگویند یا کارگران یک کارخانه از حقوق پرداخت نشده چند ماهه شان، یا سگ های ولگرد، مردم یک منطقه را دست به دامن تو کرده باشند، یا جولان کرونا، رنگی سرخ به روی شهر محل سکونتت پاشیده باشد، مهم این است که تو خبرنگاری! آن وقت وظیفه ات می شود این که شال و کلاه کنی و راه بیفتی دنبال این مدیر و آن مسئول و احقاق حق کنی و از چرایی ها بپرسی و کوتاهی ها را جویا شوی . می روی، می پرسی، انتقال می دهی، پیگیری می کنی و باز هم می جویی، اما از پا نمی ایستی و خسته نمی شوی، و چون بار وظیفه بر دوشت سنگینی می کند، حتی از تهدید ها هم واهمه ای به دل راه نمی دهی. می دانی همقطارانت در این پی جویی ها و پیگیری ها، فراوان آسیب دیده اند و حتی خوانده ای در همین سال ۲۰۲۰ تعداد ۵۰ نفر از همکارانت در رسانه های مختلف دنیا کشته شده اند و نکته قابل تأمل هم آن که، بخش عمده ای از آنها اصلاً در مناطق جنگی حضور نداشته اند، یعنی این که در گیرو دار پیگیری مطالبات مردم، دچار حادثه ای عمدی یا سهوی شده و جان خود را در راه هدفشان گذاشته اند و به عبارت روشن تر از گردونه جستجوها کنار رفته اند… حتی این آمارها هم ته دلت را خالی نمی کند و تو را از هدفت دور نمی سازد. یک روز رئیس جمهور می آید، یک روز وزیر، یک روز معاون وزیر، یک روز رئیس سازمان… یک روز هم استاندار عزم سفر می کند به یک شهرستان، یا آقای مدیرکل به یک بازدید می رود و یا رئیس یک سازمان قصد حضور در یک مکان را دارد… و این تو هستی که مکلفی- حسب نشانی که بر سینه داری- آنها را همراهی کنی.در ساختار اداری به این حضور و همراهی در یک برنامه کاری خارج محل سکونت، عنوان مأموریت اطلاق می‌شود و مأمور کسی است که برگه ای برای خروج از شهر دارد و مابه ازای آن، هم در مقابل حوادث احتمالی بیمه می شود و هم حق سفری دریافت می کند، و تو اما چون از خدمات بیمه ای محرومی، مشمول دریافت برگه مأموریت نمی شوی، و این امکان مهم از تو سلب است، با این وجود جانت را به همراه قلم و کاغذت برمی داری و راه می افتی. می روی کنار آقای رئیس و کیلومترها زیر زمین، حرف های کارگران معدن را درخصوص سوئیت های نامناسب و حقوق های ناکافی شان و… می نویسی و دستورها و اخطارها را هم منتقل می کنی و به خود قول می دهی که وعده ها را آن قدر پیگیری کنی که آب خوش از گلوی کارگران معدن، پایین رود. ملخ ها، آبشخورهای عشایری، ریزگردها، دام های تلف شده از بی آبی، شترهای افسار گسیخته، تصادف های مرگبار، کلاس های درس مجازی، امکانات گرمایشی غیراستاندارد، تعدیل نیروهای یک نهاد و… همه و همه می شوند سوژه های خبری ات، بی آن که لحظه ای به این فکر کنی که بیمه نیستی، امنیت شغلی نداری، حقوقت کفاف هزینه ها را نمی دهد، استرس و فشار کارت زیاد است و… مدام زیر فشار این همه بی مهری، خود را نادیده می گیری، اما ناباوارانه شاهدی که روزی بلایی همچون کرونا، آتش به جان کار همنوعانت می زند و خیلی ها را خانه نشین می کند، روزی تعطیلی یک روزنامه اسم و رسم دار، آن هم به واسطه بی تدبیری مدیرانش، سلاح عده ای از همکارانت را به غلاف می نشاند، روزی کام تلخ یک آقای مدیر به جهت نقدی منصفانه از کوتاهی ها و تساهل ها، یکی از همکارانت را پای میز محاکمه می کشاند، روزی در یک اتفاق غیرمنتظره، تصمیم تنها رسانه دولت، گروهی دیگر از هم قطارانت را از کار بیکار می کند، و روزی … و تو می جویی و دنبال می کنی و می نویسی و ادامه می دهی، به این امید که لبخند را بر لبان مردم بنشانی و در عین بی  کسی، دستگیر و فریادرس دیگران باشی، حتی اگر کسی دردهایت را نداند و مشکلاتت برای تصمیم سازان و تصمیم گیرانی که همواره در انعکاس خواسته هاشان نقشی بسزا داشته ای، عددی به شمار نیاید!! دستمریزاد قهرمان!!
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷  اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نسرین کاری – موضوعی که چند روز اخیر با آن مواجه هستیم ماندگاری گرمای هوا

بیشتر

محمدی – بیست و نهمین نمایشگاه مبلمان و لوازم خانگی خراسان جنوبی از دیروز در

بیشتر

مهدی آبادی – شاید بتوان گفت حضور مدیران کشوری در استان ، زمانی آرزوی بلند

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت