یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

کارکنان بی انگیزه، ستاره های رو به افول

بهروزی فر- حتماً برای شما هم این متن را خوانده باشید؛ “سال‌ها پیش، تصمیم اشتباه یک مدیر ارشد در یک شرکت نفتی بیش از ۲ میلیون دلار خسارت به بار آورد. جان دی راکفلر- سرمایه‌ دار و نیکوکار بزرگ آمریکایی با عنوان ثروتمندترین آمریکایی و تاریخ معاصر جهان – مدیرعامل وقت شرکت بود.خبر این خسارت که در شرکت پیچید، بیشتر مدیران شرکت به بهانه‌های مختلف می‌کوشیدند تا از مدیرعامل دوری کنند تا مورد خشم و غضب او واقع نشوند. تنها کسی که آن روز جرأت کرد به دیدار مدیرعامل برود، شخصی به نام” ادوارد تی‌بدفورد” بود که یکی از شرکای شرکت به شمار می رفت و خوب می‌دانست که باید خود را برای شنیدن سخنرانی طولانی علیه مدیری که مرتکب اشتباه شده، آماده نماید.زمانی که بدفورد وارد دفتر کار راکفلر شد، سر امپراتور شرکت عظیم نفتی، روی میز کارش خم شده و روی کاغذی سخت مشغول نوشتن بود. بدفورد ساکت و آرام بدون اینکه مزاحم کار او شود ایستاد. راکفلر پس از چند دقیقه سرش را بلند کرد و به آرامی گفت: «آه بدفورد تویی؛ به گمانم خبر خسارت وارد شده به شرکت را شنیده‌ای؟ » بدفورد بلافاصله تأیید کرد.راکفلر گفت: «چند روز است که روی مسئله ایفکر می‌کنم و قبل از این‌ که مدیر مربوطه را برای بازخواست بخواهیم، داشتم موارد مهمی را یادداشت می‌کردم».بدفورد بعدها اینطور تعریف کرد: «بالای کاغذ نوشته شده بود نقاط قوت آقای . . .سپس فهرست طولانی از فضایل آن مدیر که شامل شرح‌حال مختصری از کمک‌هایش به شرکت، تصمیم های درست او در موارد مختلف، تصمیم‌هایی که مبالغی بیش از خسارت اخیر که عاید شرکت کرده بود را روی کاغذ نوشته بود».بدفورد می‌گوید؛  «من هرگز این درس را فراموش نمی‌کنم؛ در سال‌های بعد هر وقت که درصدد برخورد و تنبیه کسی بودم قبل از هر چیز خودم را وادار می‌کردم، پشت میزی بنشینم و با تعمق فهرستی طولانی از نقاط قوت همان شخص تهیه کنم و تنها پس از تهیه‌ یک چنین فهرستی، متوجه می‌شدم که قادرم مسئله را از بُعد واقعی آن مورد بررسی قرار دهم و این امر باعث شد تا از پُرهزینه‌ترین اشتباهاتی که هر مدیر امکان مرتکب شدن به آن را دارد و آن چیزی جز خشم و عصبانیت نیست، دور باشم؛ من به هر کسی که با مردم سر و کار دارد توصیه می‌کنم که از این روش استفاده کند» .اگر در رابطه با دوست، همکار یا همسر خویش، کارتان به جر و بحث یا حتی دعوا کشید، لطفاً قبل از یادآوری خصوصیات منفی و کنارگذاشتن کامل شخص، درباره‌ ویژگی‌های مثبت و کارهای خوبی که برایتان انجام داده هم فکر کنید. آدمی خطا می‌کند، اما اگر کل رفتار و اعمالش را روی ترازو قرار دهید، ممکن است قسمت مثبت آن سنگینی کند”.واقعیت این است که خیلی از ما در محیط زندگی، کار، دانشگاه و… با افرادی مواجه شده ایم که خواسته یا ناخواسته، عمدی یا سهوی دچار خطاهایی می شوند که برای ما گران تمام می شود و گاه حتی قابل جبران نیز نیستند. این اتفاق بیش از همه جا در محیط کار و در جمع کارکنان یک مجموعه مشهود است و بالطبع تبعات بیشتری نیز به همراه دارد. حتماً شما هم این را شنیده اید که؛ نیروی انسانی، بزرگترین و مهمترین سرمایه یک سازمان است. به گفته اندیشمندان مدیریت منابع انسانی؛ سازمان‌ها تلاش می کنند، سطح خطا را به صفر برسانند، در حالی که خطا به عنوان جزئی از شخصیت وجودی ما انسان‌ها تعریف شده، کمااینکه می گویند؛ انسان، ممکن الخطاست و به عبارت عام تر، انسان، جایز الخطاست، و بدون شک، احتمال خطای انسانی در شرایط استرس، اضافه کاری و خستگی افزایش می یابد و این وظیفه سازمان‌ است که خطاها را به صورت کارآمد مدیریت کرده، تأثیرات ناشی از آن را کاهش دهد. حال اگر این شرایط به درستی مدیریت نشود، اولین و مهمترین پیامدی که به همراه دارد، از دست دادن کارمندان به ویژه نیرو های خوب می باشد، به همین دلیل است که می گویند؛ نگهداشتن کارمندان خوب، کار بسیار سخت و دشواری است. البته این نکته را هم نمی توان نادیده گرفت که؛ از دست دادن کارمندان خوب، به صورت ناگهانی اتفاق نمی‌افتد، بلکه آنها علاقه‌ خود به کار را بتدریج از دست می‌دهند و به عبارتی آرام آرام، دچار افول می شوند. به گفته مایکل کیبلر-محقق منابع انسانی-؛ “در کارمندانی که دچار افول می‌شوند، بحران به طور واضح دیده نمی‌شود. آنها در ظاهر عملکرد خوبی دارند؛ ساعت‌های کاری زیاد، انجام کارهای فردی در عین همکاری تیمی و درخشش در جلسات و… اما حالتی از درهم شکستگی مستمر در درونشان وجود دارد که نتیجه‌ قابل پیش‌بینی آن، از دست دادن حس تعهد است”.و از آن جایی که کارمندان متعهد، نسبت به سازمان خود احساس مالکیت کرده، در داخل و خارج سازمان، نقش سفیر را ایفا می‌ نمایند، و آن‌چه تمام فکر و ذکر آنان را به خود مشغول می‌کند، پیشرفت و ترقی سازمان است، لذا فرصتی برای فکر کردن به موقعیت‌های شغلی دیگر ندارند و سایر سازمان‌ها نیز  نمی‌توانند آن‌ها را اغوا کرده به سمت خود بکشانند، حال عکس این جریان را تصور کنید… اتفاق ناخوشایندی که در اغلب حوزه های اجرایی، ادارات، دستگاه ها، نهادها، مؤسسات و… شاهدش هستیم و گویا اصلاح آن در برنامه هیچ کسی نیست !!
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷  اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت