یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

بحران کرونا و آغوشی برای انسان

در چند هفته اخیر بحران ویروس کرونا چالشی بزرگ در مسیر زندگی انسان ها قرار داده است و دامنه آن به قدری بزرگ و تأثیر گذار است که ممکن است تاریخ بشر را به دو بخش قبل و بعد از کرونا تقسیم نماید. نگارنده این سطور قصد ورود به مباحث پزشکی و درمانی ندارد و مانند اکثر شهروندان اطلاعات محدودی از پزشکی داشته و در این زمینه به دستورات و راهنمایی های صاحب نظران تأسی جسته و خود را ملزم و مقید به رعایت آن ها می داند. در این مقاله نیت بر آن است تا ابعاد بروز مشکلات و گرفتاری هایی از قبیل بیماری covid-19، دلایل و نقش انسان در به وجود آمدن آن ها تبیین گردد. انسان از ابتدای حضورش به روی زمین، بخشی از چرخه طبیعت بوده است و به حکم اشرف مخلوقات بودن تعاملی سازنده با همه موجودات زنده داشته است و در کنار بهره بردن از آن به عنوان حامی نیز نقش ایفا نموده است. همه گیاهان، جانوران و کلا طبیعت را بخشی از حیات خویش می دانست و برایش ارزش و احترام قائل بود و شادابی و سلامت آن را شادابی و سلامت خویش می دانست.

وقتی انسان مغرور شد
انسان در آغاز به دلیل محدودیت علوم در شناخت پدیده ها و عدم اطلاع از دلایل منطقی وقوع بسیاری از اتفاقات، به روز آنها را به قدرت های متافیزیکی و ماوراء طبیعی نسبت می داد. پس از بعثت انبیاء و تبیین جایگاه خالق جهان در نظام هستی از یک سو و توسعه تدریجی علوم بشری و کشف روابط علت و معلولی پدیده ها از سوی دیگر، رابطه ای
منطقی و مستمر بین خدا، انسان و طبیعت برقرار گردید. از آن زمان انسان نماینده خداوند در زمین و شریک و حافظ طبیعت گردید. از علم محدود خود برای رفع مشکلات بهره برد و در هر جا که جهل داشت به خداوند پناه برد و دست به دعا برداشت ولی در هر حال او را ناظر و حاضر در همه رفتارهای خویش و نیازمند الطافش می دانست. لکن پیشرفت علوم خصوصا در 200 سال اخیر (پس از انقلاب های سبز و صنعتی) او را مغرور و متکی به خویش و بی اعتنا و بی نیاز به مبدا هستی نمود. این تکبر و بی توجهی او را از مسئولیت نمایندگی غافل و در مسیر بهره جویی هر چه بیشتر از طبیعت قرارداد. و بدینسان تاری تنید که خود در آن گرفتار آمد. انسان از آغاز حضورش بر زمین هرگز به اندازه امروز توانمند و قدرتمند نبوده است و هرگز به اندازه امروز مستاصل و گرفتار.

در دام موجودی ذره بینی
نمونه بارز آن، وضعیت امروز است. انسانی که سال 2020 داعیه دسترسی به کرات آسمانی را داشته است به خاطر موجودی ذره بینی چنین گرفتار و مستاصل گردیده است و هر روز آموزش می بیند که چگونه دست های خود را درست بشوید. البته این غرور و فخر فروشی ویژگی انسان های سود جو و فرصت طلب است و دانشمندان و متفکران هر چه قدر در جزئیات پدیده ها بررسی می نمایند به اسرار و پیچیدگی های طبیعت بیشتر پی می برند و حقارت و کوچکی خود را در مقابل عظمت خلقت بهتر و بیشتر در می یابند و خود را نیازمند تر از قبل به خداوند می بینند. گروه کثیری از دین باوران معتقدند که گناه دلیل اصلی بروز بلایا و گرفتاری های بشر است اگر این دلیل، عالمانه بررسی گردد به نتایج قابل تاملی خواهیم رسید. همه ادیان ابراهیمی و از جمله اسلام راه نجات بشر و کسب سعادت را خضوع در برابر خداوند و رعایت ارزش هایی از قبیل عدالت، پرهیز از ظلم، دوری از اسراف، احترام به همه مخلوقات خداوند و … می دانند و سرپیچی از آن ها را معصیت و گناه می شمارند که موجب برانگیخته شدن خشم خداوند خواهد بود. نکته مهم و قابل تامل اینجاست که بی توجهی به این تعالیم، همان دست بردن در چرخه طبیعت و بر هم زدن نظم آن است که گناهی نابخشودنی است و مستوجب عقوبت. نتیجتا منجر به واکنش از طرف طبیعت خواهد گردید و تبعات آن به صورت بلا و بی نظمی بروز خواهد کرد.

گناه اصلی
توسعه بیابان ها، انقراض گونه های گیاهی و جانوری، آلودگی هوا، آلودگی آب ها، بحران ریز گردها، کم آبی، بی آبی و شور شدن منابع آب، هجوم حشرات (ملخ ها)، لغزش و ریزش کوه ها، آتش سوزی جنگل ها، خشک سالی، سیل، بروز بیماری های نوپدید و یا باز پدید، مهاجرت دسته جمعی پرندگان، کاهش کمیت و کیفیت محصولات زراعی، جهش یا موتاسیون در موجودات، سرطان ها و هزاران مسئله و مشکل دیگر، قریب به اتفاق ساخته دست بشر به خاطر منفعت طلبی و سود جویی می باشد و در واقع واکنش محیط زیست و طبیعت به رفتارهای غیر مسئولانه بشر می باشد که البته نمونه و نشانه ای از قهر خداوند است.گناه، تنها بی نمازی و ترک فرایض دینی نیست، گناه ظلم به همنوع است، گناه بهره کشی از حیوانات اهلی جهت تأمین غذا است، گناه شکار بی رویه جانوران وحشی و انقراض آنهاست، گناه برداشت بی حساب از معادن و منابع رو و زیر زمینی است، گناه اسراف و تبذیر در مصرف انرژی، منابع و آب است. گناه جنگل تراشی و برداشت حریصانه از مراتع است، گناه بی احترامی به آب، خاک و هوا است. گناه بهره کشی از دریاها و رودخانه هاست. گناه تولید افسارگسیخته مواد شیمیایی و رها کردن آن بر روی زمین است. ریشه تمامی این رفتار ها ، تکبر و غرور نشات گرفته از دیدگاه انسان محوری (anthropocentric) است، دیدگاهی که نوع بشر را اساس و محور همه چیز می داند و بر اساس آن به خود اجازه می دهد همه چیز را در اختیار و خدمت خویش گیرد و بی توجه به روابط دقیق موجود در کائنات، تنها منافع و آسایش خود را مد نظر قرار داده و بی رحمانه بر طبیعت دست اندازی کند و بدین سان از مرتبه خلیفه الهی و اشرف مخلوقات بودن به درجه “کدخدایی ظالم” تنزل یابد. این نظریه در افکار و احکام بعضی از متولیان دینی نیز خود نمایی می کند و اصل متعالی “ انسان به عنوان جانشین خدا بر زمین” را به نفع بهره برداری حداکثری انسان از طبیعت تفسیر می نماید.

تحمل ، تغییر ، طغیان
برای تبیین و روشن شدن نقش انسان برای فجایعی که ذکر گردید نمونه و مثال هایی در حوصله این مقاله بیان خواهد گردید. سامانه های طبیعی زمین از کوچکترین موجودات از قبیل ویروس ها و باکتری ها تا بزرگترین آن ها همچنین اکوسیستم ها مانند رودخانه، دریا و جنگل از قوانین دقیق و مشخصی در طول حیات خویش پیروی می کند. در شرایط عادی کار خویش را در زنجیره پیچیده حیات انجام می دهند و نقش خود را به خوبی ایفا می نمایند ولی اگر فشاری بر آن ها وارد شود، متناسب با میزان آن، سه نوع رفتار از خود بروز می دهند: 1 – تحمل 2 – تغییر 3 – طغیان. تصور کنید مقداری ماده سمی بسیار خطرناک در رودخانه ای ریخته شود، اکوسیستم رودخانه به این عامل خارجی واکنش نشان داده و با تمام قدرت و
بهره گیری از ظرفیت های خود اقدام به جذب و هضم آن می نماید و پس از مدت کوتاه، دیگر هیچگونه اثری از سم در آن دیده نخواهد شد (مرحله تحمل) ولی اگر افزودن ماده ی سمی ادامه داشته باشد با تغییراتی که در خود ایجاد می کند سعی در حفظ بقای خویش خواهد داشت. مثلا بعضی از گیاهان و جانوران جدید جایگزین موارد قبلی خواهد شد و رنگ، ph و بعضی خصوصیات ظاهری آن تغییر خواهد کرد و دیگر همان سیستم قبلی نخواهد بود (مرحله تغییر). اگر همچنان بر میزان مواد سمی وارد شده به آن افزوده گردد و از مرحله ی بردباری و تحمل آن عبور کند، اقدام به رفتار های مقاومتی نموده و پاسخ های شدیدی به آن خواهد داد. تبدیل شدن رودخانه به یک مخزن سم که برای همه ی موجودات ساکن در محدوده جغرافیای آن از جمله انسان، نتیجه ی سرکشی آن خواهد بود (مرحله طغیان). این مثال در مورد آلودگی هوا و خاک در اثر افزودن مواد سمی ناشی از فعالیت های انسانی نیز صادق می باشد. نمونه دیگر فشار بر گونه های جانوری است که باعث بروز رفتارهای تهاجمی در آنها می شود. گرگ ها و دیگر شکارچیان طبیعت میلیون ها سال قبل از حضور انسان مالک و صاحب دشت ها و بیابان ها و در چارچوب نظام حاکم بر طبیعت، زیستمندانی قانون مدار بوده اند. حضور انسان موجب تصرف زیستگاه های آنها، از بین بردن پوشش گیاهی بر اثر چرای دام ها و یا بوته کنی و به تبع آن حذف جانورانی که غذای آنان بوده همچنین شکار بی رویه و حذف طعمه های آنان، عرصه را بر خویش تنگ دیده اند و ناچارا و با آگاهی از خطر مرگ و کشته شدن به مناطق مسکونی انسان نزدیک و اقدام به حمله به حیوانات اهلی می نمایند. این مثال ها نشان می دهد که بلایا و حوادث ناگواری که اتفاق می افتد ناشی از خشم خداوند و یا قضا و قدر نیست بلکه انعکاس و نتیجه رفتار های غیر مسئولانه انسان در قبال طبیعت است. طبیعت به مثابه مادری مهربانی است که خطایی کوچک از فرزند خویش می بیند و از آن بزرگوارانه چشم می پوشد یا به تذکری اکتفا می نماید، با ادامه این رفتار کودکانه ، مادر مهربان ناگزیر است برای حفظ کیان خانواده و حتی سلامتی کودک نادان و بی توجه، او را گوشمالی دهد و اگر خطا از این حد هم گذشت دیگر چاره ایی جز تنبیه اساسی که منجر به تغییر رفتارش گردد، نخواهد داشت.

انتخاب طبیعی
موضوع دیگر تلاش و تغییر موجودات زنده در مقابل حذف و نابود شدن است. این توانایی در تمامی موجودات زنده و نیمه زنده (مانند ویروس ها) از ویژگی های مهم و لاینفک آنها
است به همین دلیل است که توسل به مواد و روش های مبارزه با میکروب ها، آن ها را بر اساس قانون “انتخاب طبیعی”، قوی تر و مقاوم تر می کند و باعث به وجود آمدن نسلی از آنها می شود که نسبت به تمامی مواد و دارو هایی که قبلا به راحتی آنان را نابود می کرده است، مقاومند و نیازمند ماده ای جدید و قوی تر برای حذف یا کنترل آنان می باشیم. مثال روشن آن تغییر مرتب و پیاپی آنتی بیوتیک ها و واکسن هایی است که برای کنترل و درمان بیماری های باکتریای و ویروسی به کار برده می شود. هرقدر از آنتی بیوتیک قوی تر استفاده شود ضمن از بین بردن میکروب های ضعیف باعث قدرت گرفتن میکروب های باقی مانده می شود این روند ممکن است تا سر حد بحران ادامه یابد و گونه ای از میکروب پدیدار شود که در مقابل همه مواد و روش های قبلی ایستادگی کرده و با سرعتی غیر قابل تصور همه گیر شود.

در آغوش خداوند
پایان سخن اینکه این اتفاقات زنگ خطری برای انسان و نسل آینده است، بدانیم که طبیعت قوانین خود را دارد و از آن کوتاه نمی آید. راه برون رفت از وضعیت موجود بازگشت به عقلانیت، صداقت، معنویت، اخلاق، انصاف و پرهیز از منفعت طلبی صرف می باشد. انسان بایستی دست از رفتار نامناسب با طبیعت بر دارد در حیات وحش دخالت نابجا نکند(75 % بیماری های واگیر از حیات وحش نشات می گیرد) در مصرف منابع و انرژی راه اعتدال در پیش گیرد در زدودن فقر، فاصله طبقاتی و تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی بکوشد. در چند هفته اخیر به دلیل خانه نشینی و کاهش فعالیت های بشر، فشار از روی سیستم های طبیعی برداشته شده است ، میزان گازهای گلخانه ای 25 % کاهش یافته و اکثر نقاط دنیا با کمترین میزان آلودگی مواجهند (کوه هیمالیا برای اولین بار پس از جنگ جهانی دوم از فاصله 230 کیلومتری قابل مشاهده است) و احتمال انقراض گونه های جانوری به حداقل رسیده و صدای پرندگان نادر شنیده می شود ، امید است مادر طبیعت بر سر رحم آمده و در حال بخشیدن کودک گناه کار خویش باشد. یادمان باشد این روزها و همه روزها ، تنها کسی را که می توان بدون دغدغه در آغوش کشید خداوند است. به امید روزهای بهتر. سید محمد آذرکار – دکتری علوم محیط زیست


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت