یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

می توانیم بهتر از “شی‌با‌دونگ” باشیم

بهروزی فر

کافی است پای صحبت پدربزرگ یا مادربزرگ پیرت بنشینی تا  برایت از روستای آبا و اجدادی شان با زیبایی‌های منحصر به فرد طبیعی‌، هوای تازه، خانه‌های با پشت بام های گنبدی کاه گلی و دیواره های سنگی با سقف های چوبی، مردمانی بی ریا و باصفا، زندگی‌های بی غل و غش، غذاهای سالم و… ساعت ها صحبت کنند. این ها تجربه های قشنگ خیلی از پدران و مادران ماست تا آن روزی که چتر خشکسالی بر سر استان سایه نیفکنده بود. آسمان که بر زمین بخیل شد، شرایط به کل تغییر کرد. نه از آن هوای پاک و مزارع سرسبز خبری بود، نه از باغ و راغ های پُربَر و بار. قنات ها خشکید، چشمه ها از جوشش ایستاد و روستاها پژمرده شدند تا آن جا که آبادی ها، دیگر فضایی برای رفع خستگی ماه‌ها کار و زندگی ماشینی از تن و ذهن شهرنشینان هم نبود. سختی شرایط از یک سو و تحلیل رفتن درآمدهای روستاییان به جهت از بین رفتن محصولات کشاورزی و تلف شدن دام و طیور، چنان عرصه‌ را بر جامعه مولد استان تنگ کرد که بخش عمده ای از آنها برای نجات خود و خانواده های شان به هر دری زدند. افراد پا به سن گذاشته، آفتاب نشین و دست به دامن نهادهای حمایتی شدند و روز به روز آمار مددجویان استان را افزایش دادند. جوان ترها هم راهی شهرها شدند تا با مشغول شدن به هر کاری از دستفروشی گرفته تا کارگری روزمزد برای واحدهای تولیدی و پیمانکاران و… روزشان را به شب بچسبانند. هجوم جمعیت به شهرها، حاشیه نشینی را رونق داد و اتفاقات و آسیب های قابل توجهی را رقم زد به گونه ای که تبعاتش اغلب اقشار و گروه ها را متأثر ساخت و حتی کارگروه های متعدد و کمیسیون‌های تخصصی فراوان هم نتوانست گره از این مشکل بگشاید. با این توصیفات، روستاهایی که روزی اساس و پایه تولید بودند به مصرف گرایانی همیشگی تبدیل شدند، کافی است به روزگارانی نه چندان دور در تاریخ استان برگردیم و به اوضاع نابسامانی که می رفت تا همه روستاهای استان به ویژه در مناطق مرزی را خالی از سکنه کند و ادامه این روند اصلاً به صلاح استان نبود. این بحران را تدبیری می بایست، چاره ای که هم با ایجاد زیرساخت های لازم، بتواند محیط زندگی شان را رونق ببخشد و هم شرایط را برای کارشان فراهم نماید. اگر چه دیر… اما ورق برگشت، ترسالی نشد اما رونق به اغلب روستاهای استان برگشت. با یک برنامه ریزی درست و با استفاده از ظرفیت نهادهای مقتدر، طرح هایی عملیاتی شدند که دگرگونی شرایط را به همراه داشت. آن چه تاکنون رقم خورده، اجرای طرح و پروژه های متعددی در زمینه آبخیزداری و آبخوانداری، نصب نیروگاه‌های خورشیدی، بهسازی واحدهای مسکونی، توسعه صنایع دستی با ترغیب علاقمندان ، رونق گردشگری در قالب ایجاد اقامتگاه های بومگردی و… بود که هر کدام به نوبه خود توانست مهاجرت معکوس را رقم بزند و باعث برگشت روستاییان شد. اگر چه اتفاقات درخور توجه و منحصر به فردی در مناطق مرزی، روستاها و حوزه عشایری رقم خورد اما تا ایده آل ها همچنان فاصله داریم. اگر کشوری مثل چین با جمعیت یک میلیارد نفری خود توانسته نخستین کشوری باشد که حدود ۹۰ درصد از جمعیت فقیر روستایی خود را کاهش دهد، پس این تجربه موفق می تواند الگویی مؤثر باشد. تجربه این کشور آسیایی نشان می دهد که؛ چین از سال ۱۹۷۸ تا پایان سال ۲۰۱۷ میلادی-حدود ۴۰ سال- موفق شد ۷۴۰ میلیون نفر را در مناطق روستایی از فقر نجات دهد. بر این اساس به طور میانگین هر سال ۱۸ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از شمار فقرا در نواحی روستایی در چین کاسته شد، به گونه ای که در حال حاضر، نرخ فقر در مناطق روستایی چین نزدیک به ۹۵ درصد کاهش یافته و پکن توانسته است در ۴۰ سال گذشته ۷۰ درصد از کل موفقیت های فقرزدایی دنیا را به خود اختصاص دهد. مدیران ارشد چینی برای تحقق این برنامه بنیادی خود، برنامه های مختلفی از جمله توسعه براساس فرهنگ، راه اندازی پروژه های صنایع دستی، راه اندازی اتحادیه های کشاورزی، جابجایی مردم فقیر به مکان های مناسب برای زندگی و… را در مناطق روستایی اجرایی کردند.
برای مثال روستای”شی‌با‌دونگ” روستایی دورافتاده بود که دولت بناچار هر ساله مبلغ سه هزار یوان برای خانوارهای فقیر و هزار و ۵۰۰ یوان هم برای خانوارهای غیر فقیر می پرداخت تا بتوانند امرار معاش نمایند. ادامه این شرایط، متولیان امر را به چاره واداشت، آنها با بررسی شرایط روستا به این نتیجه رسیدند که آب و هوای منطقه برای کاشت کیوی مناسب است لذا با اجرای این برنامه، با کاشت این درخت، جهش قابل ملاحظه ای در درآمدهای مردم ایجاد کردند. مردم که طعم استغنا را چشیده بودند، وارد گود شدند و با کمک به اجرای برنامه‌های دولت در احداث کارخانه تولید آب معدنی، کاشت هلو و پرورش آبزیان، درآمدهای خود را افزایش دادند. نکته جالب تر این که موفقیت های مردم که به گوش دنیا رسید، توجه گردشگران به این منطقه جلب شد و به دنبال افزایش گردشگران، خانواده‌های روستایی در منازل خود به میزبانی گردشگران پرداختند. همین فعالیت ها سبب شد میانگین سرانه درآمد این روستا در سال ۲۰۱۶ میلادی به هشت هزار و ۵۰۰ یوان برسد و مردم روستا به طور کامل از فقر رهایی یابند. مردم به درآمد کافی و حتی بیش از نیاز خود رسیده بودند اما باز هم به دنبال راه هایی برای پول درآوردن بیشتر گشتند، در همین راستا، یک تعاونی گلدوزی ایجاد کردند و به تولید صنایع دستی پرداختند اما باز هم قانع نشدند .
نمونه هایی از روستای”شی‌با‌دونگ” چین را ما هم در استان داریم،‌“ اسفندیار” در طبس،” خراشاد” در بیرجند،” روم” در قاینات، “دهسلم” در نهبندان و…. که بعد از رنسانس تغییرات به شکل قابل تأملی خوش درخشیدند اما تجربه “شی‌با‌دونگ”می گوید تا ایده آل ها راه بسیار است اما اگر عزم مان را جزم کنیم، می توانیم به راحتی در همان منطقه کوچک زندگی خودمان، تحولی عظیم ایجاد کنیم و مرکز ثقل کشور باشیم. کوتاه سخن این که خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنکه آنان حال خود را تغییر دهند(سوره رعد ۱۱) “.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به 09922134287 ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت