یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

صدا فقط صدای زندگی!

هرم پور – «آلبر کامو» نویسنده کتاب مشهور «طاعون» و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1957 میلادی است. «طاعون» دقیقاً داستانی مشابه «کرونای» زمان ما را روایت می کند. آغاز این دو بیماری همه گیر، نقش هایشان، ماجرا ها، واکنش ها و بازتاب هایشان تقریباً مشابه هم پیش می روند و البته حتی شاید پایان ماجرا هم به نوعی قرار است در هر دو تکرار شود! «طاعون» را که می خوانید احساس می کنید زمان به عقب برگشته و آقای «کامو» همان چیزی را روایت می کند که «اکنون» و در «پیش روی ما» می گذرد. در جایی از این داستان، بعد از آنکه موش ها بر اثر طاعون در حال تلف شدن هستند و نوبت به انسان ها رسیده است «کامو» می نویسد؛ «روزنامه ها که در ماجرای موش ها آن همه پرگویی کرده بودند، دیگر حرفی نمی زدند. زیرا موش ها در کوچه ها می میرند،
اما انسان ها درون خانه ها و روزنامه ها فقط با کوچه کار دارند!». امروز به عنوان اولین سرمقاله خودم در سال جدید، می خواهم بنویسم به نظرم می آید زمانه ای که روزنامه ها فقط با کوچه کار داشتند گذشته است. در عصر «کرونا»، اتفاقاً روزنامه ها باید با داخل خانه ها کار داشته باشند و به نظر می رسد چنین شده است. انگار محنت سختی از مشکلات تلنبار شده این روزها، به چنین وظیفه و تکلیف مهمی وادارشان کرده است، می کوشند امید، انگیزه و توان صبر و مقاومت را به خانه ها و خانواده ها هدیه کنند. در ایامی که به اجبار به قرنطینه های محدود (یا همان محترمانه ترش را بگوییم طرح های فاصله گذاری اجتماعی) فرو رفته ایم، روزنامه ها هستند که می توانند با انتقال اندیشه ها، با ترسیم مناسب از آینده ای که در انتظار ماست، با ارائه خبرهای به موقع و واقعی نه مجازی، با دست به دست کردن گزارش ها و مقاله های عمیق و تفکر آفرین، و با هدایت جریان فکری و خبری جامعه، از شایعات، التهاب ها و زمزمه های در گوشی و ترس آفرین جلوگیری کنند. روزنامه ها هستند که باز هم می توانند فراغت ها را پر کنند و چمدان هر سلیقه و ذائقه ای را برای بهره گیری از رویدادها و دانسته های ریز و درشت خالی نگذارند. روزنامه ها هستند که می توانند جای خالی آموزش را پر کنند و حتی توان تاب آوری اجتماعی مردم را بسنجند و بالاتر ببرند، روزنامه ها هستند که می توانند تلاش های فداکارانه مسئولان در گرداب تحریم های غیرانسانی و ایثار قدّیس وارِ پزشکان و پرستاران و کادرهای درمانی در عمق دردآور هراس ها و مشکلات و همراهی صمیمانه مردم را خوب و منصفانه منعکس کنند. روزنامه ها هستند که با رفاقت های دیرینه ای که با دل ها و ذهن های مردم ایجاد کرده اند می توانند مجرای مورد اعتماد و مورد پذیرش آنان برای هر توصیه، هشدار یا اقدامی باشند، روزنامه ها هستند که می توانند بازوی توانمند مدیران برای تصمیم گیری و تکیه گاه مجریان برای اجرای مصوبات و قانون باشند. روزنامه ها هستند که اگر خوب تغذیه و هدایت شوند، می دانند و می توانند مردم را برای مقابله ای جانانه تر با کرونا آماده کنند. دل همه ما از اینکه نسخه های کاغذی روزنامه تا مدتی به دست مردم نخواهد رسید ناراحت است، اما خوشحالیم که فضای مجازی، بسترهای متعدد و خوبی را برای ادامه ارتباط هایمان فراهم کرده و در اختیار قرار داده است. نمی خواهم شعار بدهم و شعاری حرف بزنم. واقعیت آن است که فعلاً و در این روزها، هیچکدام مان حال و حوصله درستی نداریم، نگران معیشت فردایمان هستیم، به انتظار نشسته ایم، نگرانی و انتظار و بی اطلاعی از آینده مثل خوره به جانمان افتاده، آنقدر هم خبرهای بد می شنویم که ناخواسته درگیری های ذهنی پیدا کرده ایم. اما می خواهم بگویم که کنار همدیگر، اگر رعایت کنیم و مراقبت داشته باشیم، قطعاً سال جدید را هر چند قرین با کرونا شروع کرده ایم اما بدون کرونا به پایان خواهیم برد، دوباره جمع هایمان جمع خواهد شد، دوباره کسب و کارمان رونق خواهد گرفت، دوباره سفرها و دورهمی هایمان روال خواهد گرفت و دوباره دید و بازدیدهایمان به همان قشنگی ماه های قبل برخواهد گشت، دوباره مدرسه ها، دانشگاه ها، بازارها، باشگاه ها، خیابان ها، کتابخانه ها، پارک ها، شهربازی ها، پر از هیاهو خواهند شد، دوباره قهقهه خنده کودکان و جنب و جوش جوانان، دوباره صدای نای و نوای دلنشین عروسی ها و دوباره صدای زندگی، شهرها و روستاهایمان را پر خواهد کرد، دوباره این سرو خمیده دل هایمان قد راست خواهد کرد و به بار خواهد نشست، دوباره چشمه نیم خشکیده امیدمان به تمنای فردایی روشن تر، لبی تر خواهد کرد و بیشتر خواهد جوشید.

هیچ رویداد تلخی را تاکنون یارای ایستادن در مقابل انسان نبوده است و تلخی این روزها را به هم با شیرینی اتفاق های خود به فراموشی خواهیم سپرد، روزنامه ها هم دیگر «کوچه نامه» نخواهند ماند، «خانه نامه ها» و «دلنامه هایی» خواهند بود که خبرهای خوبی از پیروزی، از شادی ها، از عشق ها و محبت ها، از اتفاق های زیبا، از توسعه، از جهش تولید، از حرکت، از تلاش و از خنده های بی پایان و از دل های شاد همه ما را نه یکباره، که صدها بار خواهند نوشت. یادمان باشد که صدای زندگی هیچگاه از بین نمی رود. سال نو همه شما هم خیلی خیلی مبارک.
(لطفا نظر و پیشنهاد خود در رابطه با یادداشت های روزنامه را به شماره 09304943831 ارسال فرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت