کاری – در تقویم فرهنگی ایران، بیستم خرداد، فرصتی است برای ایستادن، نگریستن و بازاندیشی در باب آنچه از دل تاریخ، ذوق و دستان مردمان این سرزمین برآمده و نام «صنایعدستی» به خود گرفته است؛ آثاری که نه تنها جلوهای از زیبایی و هنر هستند، بلکه روایتگر هویت، معیشت، و حافظه تاریخی ما به شمار میروند.در میان همه صنایعدستی، فرش دستباف ایرانی جایگاهی ممتاز دارد؛ نمادی از صبر، زیبایی، هنر و اقتصاد. اما در این گستره وسیع، امروز ضروریست که نگاهی ویژه به یکی از کهنترین و در عین حال مغفولترین خاستگاههای قالیبافی در کشور یعنی خراسان جنوبی داشته باشیم .فرش در خراسان جنوبی، تنها یک محصول نیست؛ بخشی از زندگی است. دار قالی، در خانههای روستایی و عشایری، نه بهعنوان یک وسیله تزئینی، که بهمثابه رکن معیشت و فرهنگ خانوادگی پابرجا بوده است. در درمیان، بیرجند، قائن، سرایان، فردوس، نهبندان، خوسف و زهان، قالیبافی قرنها سابقه دارد و نسلبهنسل، از مادر به دختر، از پدر به پسر منتقل شده است. گرههایی که بر دار قالی زده میشد، بازتابی بود از اندیشه، اقلیم و جهانبینی مردمان کویر. طرحهای اصیل و بومی چون خشتی، افشار، درختی، لچکوترنج، و بوتهای در کنار استفاده از پشم دستریس بومی و رنگهای گیاهی، هویت فرش این خطه را رقم زدهاند؛ فرشی با رنگهای گرم و ملایم کویری، استوار و بیصدا، اما عمیق و چشمنواز. اگر فرش کاشان روایت اشرافیت است، و فرش تبریز جلوهگر مهارت تکنیکی، فرش خراسان جنوبی، روایت صمیمیت و طبیعت است؛ فرشی که از دل خاک برآمده و به دستان زن روستایی جان گرفته است.اما واقعیت امروز این میراث چیست؟ با تمام پیشینه غنی و ویژگیهای منحصربهفرد، فرش خراسان جنوبی اکنون در موقعیتی شکننده قرار دارد. بسیاری از کارگاهها تعطیل شدهاند، تعداد بافندگان در دهه اخیر کاهش چشمگیر داشته، بیمه و حمایتهای اقتصادی ناکارآمد مانده و بازار فروش نیز دچار رکود است. نداشتن برند منطقهای، ضعف در بازاریابی بینالمللی، عدم حضور فعال در نمایشگاههای خارجی و نبود زیرساختهای فروش دیجیتال، فرش این خطه را از رقابت ملی و جهانی دور کرده است.بافندگان که اغلب زنان روستایی هستند با حداقل دستمزد، بدون بیمه، و در شرایطی دشوار به کار ادامه میدهند. جوانترها تمایلی به یادگیری این هنر ندارند، چون آیندهای برای آن نمیبینند. و این، شاید مهمترین زنگ خطر باشد: گسست نسلی در هنر فرش، یعنی از دست رفتن هویت محلی و فرهنگی یک قوم.روز ملی صنایعدستی، نباید تنها به مراسم تقدیر و یادبود ختم شود. باید این روز را آغاز یک بازنگری جدی در سیاستهای فرهنگی و اقتصادی استان بدانیم. و در نهایت، حمایت نهادهای استانی در قالب مشوقها، تسهیلات و رسانهسازی هویت فرش خراسان جنوبی است.فرش خراسان جنوبی، فقط مجموعهای از تار و پود نیست؛ میراثیست از صبر مردمان کویر، از خلاقیت در دل محرومیت، از رنگ در دل خاک. بیتوجهی به این هنر، فقط خاموشی یک کارگاه نیست؛ خاموشی بخشی از هویت ماست.بیایید در این ۲۰ خرداد، نه تنها فرش را تحسین کنیم، که برای احیای آن تصمیم بگیریم. گرههایی که در این فرشها زده میشوند، اگر امروز حمایت نشوند، فردا دیگر کسی برای گرهزدن باقی نخواهد ماند… (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09155665782 ارسال بفرمایید)
سازمان ثبت احوال کشور تازهترین دادههای خود از رویدادهای حیاتی سال ۱۴۰۳ را منتشر کرد؛