مهدی آبادی – با نزدیک شدن به عید نوروز، بوی بهار و نو شدن طبیعت کمکم در هوا میپیچد. همیشه این روزها، خیابانها و بازارها پر از هیاهو و شادی بود؛ بچهها با ذوق لباس نو میپوشیدند، بزرگترها دنبال آجیل و شیرینی بودند و کاسبان با لبخند به استقبال مشتریهای پرشمار میرفتند. اما امسال، انگار چیزی در این تصویر همیشگی کم است. بازارها آن شور و شوق همیشگی را ندارند، مشتریها کمتر شدهاند و صدای زنگ در مغازهها بهندرت شنیده میشود. دلیلش را همه میدانیم: گرانی و جیب های خالی، معضلی که این روزها مثل سایهای سنگین روی زندگی مردم و کاسبیها افتاده است.نوروز برای ما ایرانیها فقط یک تعطیلی یا شروع سال نو نیست؛ یک سنت دیرینه است که با خودش امید، شادی و دورهمی میآورد. خرید لباس نو، چیدن سفره هفتسین و مهمانی رفتن، بخشی از هویت این عید است. اما وقتی جیبها خالی باشد، این سنتها هم رنگ میبازند. بسیاری از خانوادهها با فشار هزینههای روزمره، از اجاره و قبض گرفته تا خورد و خوراک، دیگر پولی برای خریدهای عید ندارند. مادرها با حسرت به ویترین مغازهها نگاه میکنند و پدرها شرمنده بچههایی میشوند که منتظر یک جفت کفش نو هستند. این روزها، خرید کردن برای خیلیها نه یک لذت، بلکه یک دغدغه بزرگ شده است.بازارها هم حال و روز بهتری ندارند. کاسبهای قدیمی میگویند سالهاست چنین خلوتهایی ندیدهاند. مغازهداری که سالها با فروش پارچه و لباس، چرخ زندگیاش را میچرخاند، حالا میگوید مشتریها فقط نگاه میکنند و میروند. فروشنده آجیل و شیرینی که همیشه این موقع سال سفارشها را بهسختی مدیریت میکرد، حالا جنسهایش روی دستش مانده. این خلوت شدن بازار، فقط یک ضرر مالی نیست؛ ضربهای به روحیه کاسبان و حال و هوای عید است. کاسبی که با امید به روزهای پررونق نوروز، اجناسش را آماده کرده بود، حالا با نگرانی به فکر قسطها و بدهیهایش افتاده است.شاید بگوییم این مشکلات هر سال بوده، اما امسال انگار شدت بیشتری پیدا کرده. گرانیها، تورم و کاهش قدرت خرید، دست به دست هم دادهاند تا نوروز برای خیلیها به جای شادی، یادآور تنگناهای مالی باشد. وقتی مردم پولی در دست ندارند، چرخ اقتصاد هم لنگ میزند. کاسبان کوچک، که بخش بزرگی از اقتصاد محلی را میچرخانند، اولین قربانیان این وضعیتاند آنها نه مثل کارخانههای بزرگ حمایت دولتی دارند، نه میتوانند ضرر را مدت زیادی تحمل کنند. اگر این روند ادامه پیدا کند، شاید سال بعد حتی همین مغازههای کوچک هم دیگر نباشند.مسئولین بارها از رونق اقتصادی و حمایت از مردم حرف زدهاند، اما در عمل، این وعدهها کمتر به جیب مردم رسیده است. نوروز میتوانست فرصتی باشد برای تزریق نقدینگی به بازار، شاید با وامهای کمبهره، یارانههای هدفمند یا سیاستهایی که قدرت خرید را بالا ببرد. اما حالا که چیزی به عید نمانده، هنوز خبری از این اقدامات نیست. مردم و کاسبان هر دو چشمانتظارند؛ یکی برای شادی عید و دیگری برای چرخیدن چرخ زندگیاش.نوروز بدون شادی و خریدهای سادهاش، انگار ناقص است. کاش میشد این روزها را طوری مدیریت کرد که هم سفرههای مردم خالی نماند و هم بازار دوباره جان بگیرد. کاسبان زحمتکش، که سال را به امید این فصل گذراندهاند، نباید در این روزها تنها بمانند. عید، فقط نو شدن تقویم نیست؛ نو شدن حال دلهاست. امیدوارم مسئولین و همه ما دست به دست هم بدهیم تا این سنت زیبا را زنده نگه داریم، نه فقط برای خودمان، بلکه برای آنهایی که چشم به لبخند مشتریها دوختهاند. (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09155665782 اعلام یا ارسال بفرمایید)

بصیرت – رئیس فرودگاه شهدای طبس گفت: بنا بر اعلام شرکت هواپیمایی پارس ایر، پرواز