جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴

نمد اقتصادمان به آب افتاده است

بهروزی فر – نمد که قدمتی چند هزار ساله در ایران دارد و ردپای آن را در نقوش تاریخی بسیار قدیمی یافته اند، یکی از صنایع دستی است که بیشتر با زور بازوی مردان تولید می شود و هنوز که هنوز است این حرفه سنتی در جای جای کشور، فعالانی دارد و مصنوعات نمدی از کلاه و کوله گرفته تا فرش و زیرانداز، علاقمندان خاص خود را دارد.ماده اولیه نمد، پشم گوسفند یا کرک بز است، نمدمالان ابتدا پشم و کرک ها را خوب زده و بعد روی زمین یا قالبی که از قبل تهیه کرده اند، مطابق با طرح و نقشه اولیه قرار داده و ماهرانه می پیچند و با پا می کوبند، لگدها هرچه بیشتر، نمد هم محکم تر و مقاوم تر! نکته جالب در تهیه نمد این است که نمدمالان بعد از هر چند بار مشت و لگد زدن به نمد، الیاف را باز کرده و قدری آب به آنها می زنند تا خود را بهتر بگیرند، حالا همین نمدی که نمادی ثروت و رفاه است و برای قوام گرفتن به آب نیاز دارد، اگر به هر دلیل در آب بیفتد، خاصیت خود را از دست داده و دیگر نمی‌تواند وظیفه گرم نگه داشتن و محافظت از سر و بدن در فصل سرما را به درستی ایفا کند و عملاً ارزش خود را از دست می‌دهد. این اتفاق، دستمایه یک ضرب المثل و اصطلاح عامیانه شده،”نمدش به آب افتاده است”! این عبارت معمولاً به شرایطی اشاره دارد که فردی قبلاً دارای وضعیت خوبی بوده‌، اما به دلیل اتفاقی مانند بیکاری، ضرر مالی، بیماری یا…. وضعیتش رو به وخامت گذاشته، به این معنی که فرد، مانند نمدی که دیگر قابل استفاده نیست، ارزش خود را از دست داده است.“نمدش به آب افتاده”، مصداق عینی وضعیت اقتصاد ماست. برای هر بخشش که چاره ای می اندیشند، آن گوشه دیگر با مشکل مواجه می شود. قصه اقتصاد بیمار ما، درد امروز و دیروز نیست، برای چاره درمان آن هم سال هاست نقشه ها کشیده اند و راهکارها ارائه کرده اند، اما انگار مانعی بزرگ بر سر راه است، یا متخصصان آن طور که باید و شاید تخصص و تعهد لازم را ندارند! یا مدیران درد مردم را نمی فهمند! یا دست هایی پشت پرده است که ترمز پیشرفت طرح ها را کشیده و گویا وظیفه شان این است که در راستای ایجاد نارضایتی در جامعه، هرازگاه آبی گل آلود کنند و اجازه ندهند طرح و برنامه ها به سرمنزل مقصود برسند! یا گروه هایی که انتفاع شان با اجرای برنامه ها مخدوش می شود، دست به ترفندهایی می زنند که گره به کارها بیفتد. نتیجه همه اینها یا هر کدام شان شده است، سفره هایی که روز به روز کوچکتر می شوند و سبدهای خریدی که لحظه به لحظه خالی تر!نتیجه اش شده اینکه حقوق کارگر را زیاد می کنند تا زیر خط فقر کمی کمر راست کند، نرخ خدمات بالاتر می رود، نان گران می شود، قیمت مواد شوینده پر می کشد، شکر و روغن چند روزی در قفسه مغازه ها نایاب شده و بعد با قیمتی فزون تر از قبل عرضه می شوند و ….17 سال است شعارهای سال حول مسایل اقتصادی می گردد و بعد از این همه تدبیر و ارائه راهکار، هنوز کُمِیت معیشت و رفاه مردم لنگ است.چقدر شرایط امروزمان شبیه آن قصه است که؛ “ شبی، برف فراوانی آمد و همه‌جا را سفیدپوش کرد. ‏دو پسر کوچک با هم شرط بستند که از روی یک خط صاف، از راهی عبور کنند که به مدرسه می‌رسید. ‏یکی از آنان به زیر پای خود ‏نگریست که با دقت گام بردارد. پس از پیمودن نیمی از مسافت، سر خود ‏را بلند کرد ‏تا به ردّپاهای خود ‏نگاه کند. متوجه شد که به صورت زیگ زاگ قدم برد‏اشته است. دوستش را صدا زد ‏و گفت: «سعی کن این کار را بهتر از من انجام دهی». ‏پسرک فریاد ‏زد: «کار سا ده‌ای است!»، ‏بعد سر خود ‏را بالا گرفت، به درِ مدرسه چشم د‏وخت و به طرفِ هدفِ خود ‏رفت. ردّپای او کاملاً صاف بود”.(بال‌هایی برای پرواز/ نوربرت لش‌لایتنر)ما همین یک نفر را لازم داریم، کسی که آن خط سیر دستور حکومتی را بگیرد و با دقت در نقطه هدف، راه را درست طی کند و همه چیز پشت سر او ، دومینووار چیده شوند و نتیجه اش بشود آرامش خاطر مردمی که برای به ثمر رسیدن این انقلاب، خیلی هزینه داده اند. (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۱۵۷۲۴۸۲۸۹ ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اصغری – در حالیکه نانوایان خراسان جنوبی خواهان افزایش صد درصدی قیمت نان هستند، مردم

بیشتر

قاسمی – آب آشامیدنی ۸۰ روستای خراسان جنوبی، طی تفاهم‌نامه ای با خیر نیک اندیش

بیشتر

کاری – در پی مجوز بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و موافقت هیئت مدیره بانک

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت