بهروزی فر – موضوع سقوط حکومت بشار اسد و وقایع غیرمنتظره شامات، این روزها تیتر یک رسانه های کشور است، حکومتی عریض و طویل که با همه تمهیدات امنیتی اش، تنها ظرف چند روز سرنگون شد تا مردم شام، سوریه قبل و بعد از بشار اسد را تجربه کنند. قرار نیست در این مطلب درخصوص آن بخش سیاسی حاکم بر این بحران، قلم بزنم و در این مورد نظری هم نمی دهم، ولیکن درمورد ابعاد اجتماعی این اتفاق با تحلیل های زیادی که مترتب بر آن است، حرف های فراوانی می توان زد. کلیدی ترین اصل در واقعه سوریه را باید با تکیه بر فرمایش امیر المؤمنین که؛ “مردم ستون سیاست هستند، اگر این ستون آسیب ببیند، نگهداری از حکومت سخت خواهد بود”، در مردم جست. حتماً این را در بیانات سخنوران عدیده ای شنیده اید که یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی، تقویت جایگاه مردم است و اینکه بعد از به ثمر رسیدن نظام مقدس جمهوری اسلامی بود که مردم در تصمیم گیری ها مشارکت داده شدند و این تکیه و تأکیدها بر جایگاه مردم در ایام انتخابات بیشتر از دیگر شرایط است، حال وقایع سوریه، ثابت کرد قدرت سیاسی بدون پشتوانه مردم، دوامی ندارد و درست عکس آن! اگر نظام جمهوری اسلامی ایران شکوه و هیبتی یافته به پشتوانه مردمی است که برای به ثمر رسیدنش تا پای جان رفتند، خون ها دادند و از خودگذشتگی ها کردند. حضور و همراهی مردم با یک نظام و قدرت، بدون تردید به یک انگیزه قوی نیاز دارد، انگیزه ای که می تواند با تدابیر درست تقویت شود و برعکس با بی برنامگی و یا اجرای طرح های بدون پشتوانه متقن به ناامیدی، نارضایتی و بدبینی بینجامد، اتفاق تلخی که از آن به از بین رفتن سرمایه اجتماعی تعبیر می کنند. ماجرای سوریه را می توان به فنری تشبیه کرد که تا حد زیادی فشرده و بناگاه رها شده باشد، آتشفشان خفته مردم سختی کشیده سوریه که سالها فشار و محدودیت های سیاسی سنگین حزب حاکم بعث را تحمل کرده و از آزادی سیاسی بی بهره بودند، به یکباره و با تحریک هایی مختصر بیدار شد. تحلیلگران بر این باورند که؛ بهار عربی، ناامنی، تنگناهای معیشتی، مشکلات اقتصادی، آوارگی و… را برای مردم سوریه به همراه داشته است، پیامدهای تلخی که در سایه بی تدبیری دولت وقت رقم خورد و انبار باروتی شد که با یک جرقه منفجر گشت و بشار اسد را از اریکه قدرت به زیر کشید. . اتفاق سوریه، یک تجربه است، اگر مقام معظم رهبری بارها و بارها در دیدارهای مختلف شان بر نقش مردم در توفیقات کشور تأکید دارند؛ “امام در وصیتنامهشان تأکید می کنند که این انقلاب یک انقلاب الهی است و پایه اصلی آن مردمند؛ یعنی این انقلاب متعلق به مردم است. معنای این حرف این است که هیچ کس – هیچ قشری، هیچ فردی، هیچ طبقهای – نمی تواند و نباید ادعای مالکیت این انقلاب را بکند؛ خود را مالک بداند، دیگران را مستأجر این انقلاب بداند… صاحب این انقلاب مردمند”، خط و نشانی است برای همه آنها که با خوردن دری به تخته! چند صباحی تاج مدیریت بر سر می گذارند و خیلی هاشان حتی در پوست و پوستین خود نمی گنجند و پاسخگویی به مردم را تکلیف نمی دانند. بدون تردید حضور و همراهی مردم، سرمایه عظیمی است که همواره باید مغتنم شمرده شود، اگر به این سرمایه ذی قیمت، خدشه ای وارد آید، جبران آن کاری سخت، زمان بر و چه بسا ناممکن است، درست مثل اتفاقی که در سوریه افتاد. اوضاع قمر در عقرب مردم سوریه، شاخک های فرصت شناسان و فرصت طلبان را تیز کرد، آنها همچون موریانه هایی به جان حکومت افتادند و در سکوت، پایه هایش را متزلزل ساختند، این ماجرا با برنامه ریزی های پایه ای دشمنان اسلام، می تواند برای هر حکومت و نظامی قابلیت و امکان تکرار داشته باشد، اگر تدبیر نشود!(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۱۵۷۲۴۸۲۸۹ اعلام یا ارسال بفرمایید)

بصیرت – رئیس فرودگاه شهدای طبس گفت: بنا بر اعلام شرکت هواپیمایی پارس ایر، پرواز