بهروزی فر – گفت: فلانی را جلوی دادگاه خانواده دیدم، با برادرهای خانمش زده بودند به تیپ و تاپ هم، انگار مدتهاست با خانمش مشکل دارد، میانجی گری خانواده دختر، کار را بدتر کرده گویا. گفتم: مگه بچه دو ساله ای نداره؟! گفت: این دو تا از اول اختلاف نظر داشتن، بچه به توصیه مادر و پدرها به جمع شون اضافه شده تا شاید حلقه وصل بشه و کانون خانواده رو گرم کنه. گفتم: طفلک بچه… خواستم بگویم چه گناهی کرده که باید در بهترین و شیرین ترین لحظات زندگی اش را نظاره گر دعوا و مشاجره و ناسزاگویی های پدر و مادر باشد، که گفت: خیلی فکرتون رو درگیر نکنین، انگار طلاق و جدایی این روزا یه جوری کلاس شده! بعد در پاسخ به تعجبم ادامه داد: شنیدید فلانی برای سومین بار ازدواج کرده؟! گفتم: مگه دو تا بچه نداشت؟! گفت: چرا، هر کدوم از بچه ها حاصل یکی از ازدواج هاست. گفتم: الان، تکلیف بچه هاش چی میشه؟! گفت: حضانت بچه ها رو که خودش به عهده گرفته، اما این خانمش بچه ها رو نمی پذیره، حالا مونده که بچه ها رو بده به مادراشون که از قضا یکی شون هم ازدواج کرده، یا بسپرده به پدر و مادر خودش، زیر پر و بال اون ها بزرگ بشن! حرف های مهمان ما، بخش هایی از واقعیت های تلخ جامعه امروز است، انگار با آن تفکر “دختر که با لباس سفید عروسی می رود خانه بخت، با کفن سفید از آن خانه خارج می شود” ، خیلی فاصله گرفته ایم، نه اینکه آن عرف، باور درستی بود، نه! اما مهمترین چیزی را که نشان می داد، حرمت خانواده بود و تقدس ازدواج. حالا اما مدرنیته و تجدد بر سر خانواده ها به نوعی سایه انداخته و باورها و سنت ها را متأثر ساخته است که جوان ها که می خواهند همپای مد روز راه بروند و چیزی از عرف امروزی ترها کم نیاورند، به همه آیین ها و سنن بزرگترها پشت پا زده اند و چون نمی توانند همه تازه ها را اجرا کنند، مصداق همان کلاغی می شوند که قصد داشت راه رفتن کبک را بیاموزد اما… این قاعده در استان هایی مثل خراسان جنوبی که هنوز بافت سنتی خود را تا حدودی حفظ کرده و اعتقادات و باورهای دینی در اغلب مناطق حرف اول را می زنند، بیشتر به چشم می آید و غیرمنتظره تر است. براساس آمار رسمی کمترین تعداد طلاق های ثبتشده در کشور در سال ۱۴۰۲ با یک هزار و ۹۶ مورد به استان ایلام اختصاص دارد و خراسان جنوبی با یک هزار و ۴۸۸ طلاق در جایگاه بعدی ایستاده است یعنی ما در تعدد آمار طلاق، شرایط بدی نداریم اما با توجه به ساختار اعتقادی مردم و جمعیت استان، همین اندک هم برای ما زیاد است. نتایج کارشناسی ها و تحقیقات، این مهم را اثبات می کنند که عوامل بسیار زیادی از جمله بیکاری مرد، عدم وجود تفاهم ، ناباروری، تفاوتهای فرهنگی و اعتقادی، دخالت اطرافیان، بیماریهای روانی، اعتیاد به مواد مخدر و الکل، مشکلات مالی و درآمد ناکافی، ازدواج تحمیلی و اجباری، عدم رضایت جنسی، خشونت خانگی، بیعلاقگی به همسر، خیانت به همسر، ازدواج مجدد، بیماریهای جسمی، انتظارات غیرواقع بینانه، بداخلاقی، بددهنی و فحاشی، مشکلات حقوقی و قضایی، عدم اعتماد به یکدیگر، فساد اخلاقی، خوشگذارانیهای نامشروع و… جدایی زوجین را و شکست ازدواج ها را به همراه دارد. آنچه در این عوامل، تبعات بیشتر، سخت تر و جبران ناپذیرتری دارد، موضوع خیانت زوجین است که در هر دو گروه مردان و زنان، ظهور و بروز دارد. کارشناسان معتقدند علت اصلی این اتفاق خانمانسوز، ارتباطات فرازناشویی، کمرنگ شدت اعتقادات مذهبی و بی روح شدن فضای ارتباطی زن و شوهر است که از آن با اصطلاحات طلاق عاطفی یاد می کنند. همین دو عامل اصلی سبب شده، این روزها پای صحبت هر کسی که بنشینی از زندگی متأهلی خود راضی نیست و اغلب افراد، جای خالی همسر را در روابط عاطفی با دوستان و همکاران پر می کنند و از این روست که ارتباطات بین جنس مخالف و فرازناشویی – متأثر از تبلیغات سوء فضا مجازی و شبیخون فرهنگی- با آنچه در گذشته داشتیم، خیلی فرق کرده و قبح بسیاری از رفتارها ریخته است. قطع به یقین طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی با همه تبعات تلخی که به همراه دارد، با واکاوی تک تک دلایل آن، چاره دارد و بدون تردید جستن این راهکارها، تکلیف دستگاه های فرهنگی است که طی سنوات اخیر در انجام وظایف خود، قصورهایی مرتکب شده اند که جبران برخی از آنها دشوار است اما بی شک با تدبیر و برنامه ریزی درست می تواند محقق شود.(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۱۵۷۲۴۸۲۸۹ اعلام یا ارسال بفرمایید)

بصیرت – رئیس فرودگاه شهدای طبس گفت: بنا بر اعلام شرکت هواپیمایی پارس ایر، پرواز