بهروزی فر- همانگونه که می دانید؛ سازمان آموزشی علمی و فرهنگی ملل متحد، قرن بیست و یکم را به جهت جایگاه پررنگ و غیرقابل انکار رسانه ها در زندگی بشر، “عصر ارتباطات” نام گذاری کرده، در این عصر که با گسسته شدن مرزها، پدیده جهانی شدن رقم خورده، هر کدام ما با در اختیار داشتن یک رسانه کوچک، مثل همین گوشی تلفن همراه، به اطلاعات آن سوی دنیا دسترسی داریم و به راحتی می توانیم، هر آن چه اراده کنیم را بدون هیچ محدودیتی در اختیار مخاطبانی در دیگر سوی جهان قرار دهیم، همین موضوع، اهمیت و ضرورت جایگاه وسایل ارتباط جمعی را دوچندان می کند. نقش عمده رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی باعث شده، برخی از نظریه پردازان ارتباطات به این موضوع تأکید نمایند که امروزه جهان در دست کسی است که رسانه ها را در سیطره خود دارد، چرا که در اختیار داشتن وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید ارتباطی، مساوی با در اختیار داشتن استیلای فرهنگی است. این که این روزها می شنویم و می خوانیم، با وجود همه ظرفیت هایی که اغلب منحصر به فرد هستند، خراسانجنوبی سهمی از توسعه ندارد و اصلی ترین عامل برای برون رفت از این شرایط را ایجاد تفکر توسعه ای دانسته اند، به معنای این است که رسانه ها برای ایجاد این تفکر توسعه ای و تغییر فرهنگ بسندگی به وضعیت موجود که بر استان حاکم شده، وظیفه بسیار مهمی دارند. اگر چه این حرف ها برای خیلی هامان تازگی دارد اما مرور زندگینامه، تفکرات، باورها و نوشته های دکتر کاظم معتمدنژاد، پدر علم ارتباطات ایران به جهت تخصص در حوزه های حقوق، اقتصادی و روزنامهنگاری، بر این واقعیت تأکید دارد. دکتر معتمدنژاد که به جهت جایگاه رفیع علمی در سال تحصیلی ۷۴-۷۳ به عنوان استاد نمونه دانشگاههای کشور، از دست رئیس جمهور، لوح تقدیر گرفت و در سال ۸۴ نیز بر اساس مصوبه هیئت دولت، نشان درجه یک دانش را دریافت نمود، ارتباطات در برنامهریزیهای توسعه ملی را بسیار مهم می داند. به نظر او، وسایل ارتباطی، جزء عوامل آگاهیدهی، هماهنگ سازی و سازماندهی در اجرای طرحهای مختلف توسعه اند و در جلب همکاریها و مشارکتهای عمومی در تحقق اهداف مرتبط نقشی تعیین کننده دارند. دکتر معتمدنژاد از ارتباطات مانند درآمد سرانه و سطح سواد به عنوان یک شاخص توسعه یاد میکند و آن را جزء زمینههای اصلی توسعه، همچون کشاورزی، صنعت، آموزش و بهداشت دانسته و مقام ممتازی در برنامههای توسعه ملی برای آن در نظر گرفته است. وی آگاهی در مورد کارکردهای واقعی مطبوعات، رادیو، تلویزیون و سینما برای سیاستگذاران و برنامهریزان می گوید:”در صورتی که مسئولان مختلف مملکتی به قدرتهای بالقوه و بالفعل وسایل ارتباط جمعی وقوف کامل داشته باشند، می توانند در تصمیمگیریهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… خویش درمورد مسائل مملکتی و همچنین برنامه ریزی برای توسعه و پیشرفت کشور، از آنها به طور شایسته بهره گیرند و از دست زدن به بهرهمندیهای نامناسب در این زمینه که معمولأ باعث محدودیت فعالیت مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی و یا استفاده تبلیغاتی افراطی از آنها میشود، خودداری کنند”. وی به جهت اهمیت موضوع و اشرافی که در این زمینه داشت، سالها قبل، پیشنهاد ایجاد مرکزی را با عنوان” مرکز هماهنگی فعالیتها و سازمانهای ارتباطات کشور” ارائه نمود و عنوان کرد؛” این مرکز میتواند با استفاده از اختیارات قانونی خود، کوششهای پژوهشی، برنامهریزی و سیاستگذاری ارتباطی را با در نظر گرفتن چشم اندازهای آینده ارتباطات در صحنه داخلی و عرصه جهانی مورد حمایت قرار دهد و بر عملکردها و کاربردهای ارتباطات، نظارت و نقش هماهنگ کننده داشته باشد… ایجاد چنین مرکزی در از بین بردن ناهماهنگی های کنونی و آماده ساختن سازمانها و مؤسسات اداره کننده امور ارتباطی، جهت ایفای نقش واقعی و کمک به توسعه و پیشرفت کشور سودمند است”. اگر چه با وجود اهمیت موضوع و نقش هماهنگ کننده ای که این مرکز می تواند داشته باشد، تاکنون رغبتی به ایجاد و تأسیس چنین فضایی در سطح ملی و حتی در زادگاهش- خراسان جنوبی – نبوده اما او برای نشان دادن اهمیت قضیه، بر دیدگاه هایش در این زمینه پافشاری می کند و با طرح نظریه “نوسازی” معتقد است؛ “وسایل ارتباط جمعی، افزایش دهنده همدلی عمومی و ایجادکننده جاذبه برای نوسازی جامعه بوده و خود این وسایل، معیار، شاخص و عاملی برای دگرگونی به شمار میروند.چرا که اگر کاربرد وسایل ارتباط جمعی صحیح نباشد، این نقشها جنبه منفی و مخرب پیدا کرده و به جامعه آسیب میرسانند”. مرور اتفاقات مختلف در سطح استان به خوبی بر این نظریه، صحه می گذارد و نشان می دهد، آن مسایل و مباحثی که صادقانه یا در موراد اندکی شاید مغرضانه! توسط رسانه ها بسط و پرداخت شده، و به عنوان خط فکری به جامعه تزریق شده اند، بیشتر مورد توجه آحاد افراد قرار گرفته اند. مسایلی همچون محرومیت شدید روستاهای ذکری و گل نی در شهرستان درمیان، انحلال مراکز آموزشی و دانشگاه ها در قاینات و بیرجند، راه آهن شرق، آبرسانی سیار به روستاها و مناطق عشایری، دو بانده سازی محور بیرجند- قاین، کمک به جشن گلریزان و رزمایش کمک های مؤمنانه و…. از جمله مواردی است که رسانه های استان به آنها ورود جدی داشته اند و نتایج خوبی را نیز حاصل کرده اند. این که رسانه ها قادر بوده اند در جهت دهی برخی امور، نقش آفرین باشند، جای هیچ تردیدی نیست، اما این که هنوز نتوانسته اند در رفتار و باورهای عمیقِ ساختن با شرایط موجود و بسنده کردن به لقمه ای بخور و نمیر و آب باریکه ای که باشد تا روز بگذرد، یا فکر کردن به اندوخته هایی صرفاً برای روز مبادا نه در مسیر تولید و اشتغال! یا فروش محصولات به هر شکل ممکن و فقط برای رسیدن به درآمدی اندک، یا کم دیدن و حتی ندیدن داشته هایی ارزشمند که می تواند به توسعه بینجامد، یا بهتر دیدن کارهای اداری و باصطلاح پشت میزنشینی و…تغییر ایجاد کنند، جای بسی سؤال دارد، که اصلی ترین آن ها این است؛ رسانه ها در این زمینه کم کار بوده اند، عرصه برای فعالیت های رسانه ای باز نبوده، یا باورهای فرهنگی مردم، آن قدر عمیق است که رسوخ در آنها و تغییر ذهنیات اشتباه به هر شکل، مقدور و میسر نیست؟!
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷ اعلام یا ارسال بفرمایید)
استاندار خراسان جنوبی بر جذب نیروی کار و خدمات دهی به مردم در روستاهای حاشیه