• رجب زاده

سیاسیت سکوت در برابرمطالبه گری شاید از خشونت هم بدتر است . حسی که این رفتار به مطالبه گران القاء می کند هجومی از بی تفاوتی دارد. بی تفاوتی مسئولانی که باید پاسخگوی این مطالبه گری باشند و بعد بی تفاوتی مردمی که مطالبه ای را برای موضوعی آغاز کرده اند. این سکوت تلخ و غیر منصفانه با مردم مطالبه گر چنین می کند ازآن ها جمعیتی می سازد که خوب و بد برایش یکی است ، مفهوم قدر شناسی هم در این میان رنگ
می بازد وبه سمت همان بی تفاوتی وبی توجهی میل می کند. امیدها را برای پاسخ گرفتن از مسئولانی که می توانند با واکنش یا جمله ای به خواسته مردم احترام بکذارند ، از بین می برد و جامعه ای می سازد که از این پس ترجیح می دهد ، زمان و انرژی خود را برای مطالبه گری به هدر ندهد. چون پاسخش سکوت است و بس ؛ بدترین واکنش ممکن. یک هفته ای است که مردم ، گروه ها ، اقشار مختلف و جراید مطالبه ای مبنی بر ماندن معتمدیان استاندار خراسان جنوبی را در سطح استانی و ملی مطرح کرده اند و از نامه نگاری و ارسال طومار به پایتخت گرفته تا تجمع گروهی از روحانیون و مردم برای طرح این مطالبه در این مدت انجام گرفته و با ادبیات مختلفاز مسئولان خواسته شده تصمیمیم برای تغییر استاندار خراسان جنوبی نگیرند .هرچند در خبر های رسمی هنوز، رویداد تحقق یافته ای در این زمینه ثبت نشده اما خبرهای غیر رسمی حکایت از انتقال معتمدیان به خوزستان دارد. مطالبات مردمی خراسان جنوبی برای ماندن وی همچنان پا برجاست و مردم در انتظار پاسخی به مطالبه یک استان در این باره هستند اما دریغ از کلمه ای که نشان دهد کسی برای این حجم از مطالبه ارزشی قائل است. در این مدت نه پیامی از دولت برای مردم رسید نه نماینده ولی فقیه د راستان به این خواسته واکنشی روشن نشان داد ، نه حتی خود استاندار پیامی برای انبوه طرفداران و مطالبه گران ادامه خدمتش در استان منتشر کرد. حس بدی را القا ء می کند چنین واکنش غرق در خاموشی به این فریاد بلند منطقی که می خواهد حرکت موفقی که در استان شروع شده بدون هیچ وقفه ای ادامه یابد. این رفتار با مطالبه گران ، درس های تلخی به جامعه می دهد ، امید ها و دلخوش بودن ها به جریانی که دراستانی چون خراسان جنوبی آغاز شده چنانچه بی پاسخ بماند ، همانگونه که تا به امروز مانده ، آسیبی است عمومی به روح مردمی جامعه ، آسیبی که رسانه راهم در امان نمی گذارد و هر چند به قول مسئولی، تصمیم ها در این سطح تابع شرایط احساسی نیست اما باید گفت این احساس خراسان جنوبی است که با پاسخ نگرفتن به مطالبه اش جریحه دار شده و با بی تفاوتی به خواسته اش در صورت تحقق این انتقال مدیریتی ، مورد بی توجهی قرار گرفته است. حس که سکوت این روزها به مطالبه گری در این مورد خاص القا می کند، این ابیات از حافظ رابه ذهنم می آورد، آنجا که می گفت: ما زیاران چشم یاری داشتیم، خود غلط بود آنچه می پنداشتیم و این سکوت هم مطابقت معنایی خاصی با بیت آخر همین غزل دارد؛ گفت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم.