یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

فرهنگ، فقط ادعا نیست

هرم پور – بیرجند، شهر بحرانی تصادفات کشور است. هم آمارهای موجود نشانه ی صحت ادعای ماست و هم نمودهای متعدد و متفاوت از فرهنگ رانندگی در این شهر. شرایط شهر به شدت نامناسب، نگران کننده و خطرآفرین شده است و پلیس هم بدون کمک ما مردم، اقدام آنچنان مثبتی نخواهد توانست انجام دهد. متأسفانه علیرغم شعارهای بسیار و ادعاهای متعددی که خیلی وقت ها خود ما بیرجندی ها درباره ی فرهنگ این شهر سر می دهیم، گاهی اوقات، واقعاً در حوزه فرهنگ مداری، کُمیت ما لَنگ می زند و شرمنده ی وجدانمان می شویم! تقریباً در همه جای دنیا به جز ایران، یکی از تراز های بسیار مهم برای سنجش میزان قانون پذیری مردم و احترامشان به قانون، رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی است و بر این اساس، تقریباً در همه جای دنیا به جز ایران، یکی از ملاک های فرهنگی بودن یا فرهنگ مداری یک شهر یا منطقه را، احترامشان به فرهنگ رانندگی و حواشی آن می دانند. چرا بیرجند، این شهری که همه ی ما ادعا فرهنگی بودنش را داریم، اینقدر باید میزان فرهنگ رانندگی و رعایت واحترام مردمش به قوانین در حوزه راهنمایی و رانندگی پایین باشد که به عنوان یک شهر بحرانی در این حوزه معرفی شود؟ یکی از نماد و نمودهای این فرهنگ، نوع برخورد با رانندگی بانوان در شهر بیرجند است. تفاوت های فیزیولوژیکی، شخصیتی و تحلیلی آقایان و بانوان، همیشه در نوع، میزان، سرعت و چگونگی عملکرد آنها در انجام فعالیت های روزمره خود را نشان داده است. این تفاوت ها را شما در تفاوت شخصیت و نوع عملکرد یک کارمند آقا با یک کارمند خانم کاملاً مشاهده می کنید، همانطور این تفاوت ها را می توانید در متفاوت بودن شخصیت یک فروشنده ی آقا و خانم، یک مسئول مرد با یک مسئول خانم، یک ورزشکار یا هنرمند زن با یک ورزشکار یا هنرمند مرد نیز مشاهده کنید. بر این اساس، چنین تفاوتی در عملکرد فیزیکی، روحی و روانی یک خانم و یک آقا که پشت فرمان خودرو قرار می گیرند و قرار است هر روز و هر ساعت، از میدان یک جنگ شهری تمام عیار خودشان را به سلامت به محل کار یا بازار یا خانه هایشان برسانند نیز به راحتی مشاهده می کنید. از آنجا که تجربه های هوشی و روانی همه ی ما نشان داده که در زمان بروز حادثه های رانندگی، میزان آسیب های جسمی و روحی به دلیل تفاوت های بدنی و روانی خانم ها و آقایان با همدیگر، در زنان بیشتر است، لذا رانندگی بانوان در شهری مثل بیرجند، مثل بسیاری دیگر از نقاط کشور، عموماً نسبت به آقایان کمی آرام تر، محتاط تر، صبورانه تر و گاهی همراه با برخی اشتباهات جزئی و غیرعمدی مثل هزاران اشتباه ما مردهاست است که نشانی از دلهره، نگرانی، تفاوت سرعت در تصمیم گیری ها و عمل کردن ها در لحظات حساس توسط آنهاست. اما این عملکرد، هیچگانه نشانه ی کُند بودن، فاقد مهارت بودن، ترسوبودن، بی دست و پا بودن، عمدی بودن، از خود راضی بودن، فاقد توان بودن و یاد نداشتن نیست. همه ی ما در شهرهای مختلف رانندگی کرده ایم و قطعاً برخورد رانندگان مرد آن شهرها با بانوان را دیده ایم. تفاوت ها با شهر ما خیلی زیاد است. به بیرجند و بعضی از نگاهها و عقاید نسبت به رانندگی بانوان که بارها و بارها خیلی از ما دیده ایم و به آن توجه کرده و ناراحت هم شده ایم توجه بفرمایید:« پشت چراغ قرمز هم ردیف خودرویی که رانندگی آن را یک خانم بر عهده دارد نشسته ایم. خدا نکند بانوی راننده یک عینک دودی هم به چشم داشته باشد. آنقدر شیشه را بالا و پایین می کنیم و تلاش می کنیم هرطور شده توجه بنده خدا را جلب کنیم که چراغ سبز نشده، باور کنید از دست آزار و اذیت چشمهایمان فرار می کند! یا در حال رانندگی در یکی از خیابانهای شهر هستیم. خانم محترم راننده ای، به آرامی یا به سرعت از کنارمان سبقت می گیرد، تا گاز ندهیم و ماشینش را نگیریم و دوتا ویراژ درست و حسابی جلویش ندهیم و حسابی از خجالتش درنیاییم دست بردار نیستیم! یا چراغ سبز شده و خانم راننده ای چند ثانیه ای دیرتر حرکت کرده، یا موقع پارک کردن خیلی مهارتی ندارد یا موقع درآوردن ماشین از محل توقف، مثل خیلی از ما مردها، دقت کافی نداشته و به یکباره وارد خیابان شده یا وسط بزرگراه یا خیابان غفلت کرده و سرعتش را کاسته یا بدون زدن راهنما به کنار رفته است، تا خودمان را با بوق های ممتد و فحش و ناسزاهای آبدار به شیشه ی کنارش نرسانیم و دو سه جمله ی پر از طعنه مثل:(کدام نادان به تو گواهینامه داده؟ یا تو سوار چهارپا هم بلد نیستی بشوی آنوقت شوهرت به دستت ماشین داده؟ یا خاک برسر تو با این رانندگیت! یا هرچی تصادف هست داخل این شهر به خاطر بی توجهی و رانندگی بلد نبودن شما خانم هاست! یا شماها بروید آشپزی و بچه داریتان را بکنید. شما را چه به رانندگی! یا شوهرت را دیوانه کردی، حالا آمده ای داخل شهر مردم را هم دیوانه کنی؟! یا از صبح بغل چند تا ماشین را زدی؟ یا از سر شب چند تا جنازه تحویل سردخانه دادی؟ یا ….)نثارش نکنیم دست بردار نیستیم و دلمان خنک نمی شود! شما مخاطب عزیزی که مرد هستید و در بیرجند رانندگی می کنید قطعاً آنقدر بافرهنگ بوده اید که تا بحال حتی یکبار هم چنین برخوردهای بدی با بانوان راننده ی شهر نداشته اید. مخاطب این جملات، خودم هستم و همه ی این یادآوری ها هم به خودم هست که باید فرهنگ صبوری، فرهنگ تعامل، فرهنگ احترام به بانوان، فرهنگ احترام به تفاوت ها، فرهنگ احترام به همشهریانم را در خودم بیشتر پرورش بدهم . هفته قبل، روزهای هفته عفاف و حجاب را داشتیم. باور کنیم که همه چیز، همان دو تار موی بیرون آمده نیست و بخش مهمی از عفاف، به عفت فرهنگی و عفت کلامی ما مردها هم بر می گردد. از این به بعد، بیرجند را نمی توان با چند جمله ی ادعایی از فرهنگ و چند خاطره ی قدیمی که فرهنگی بودن ما مردم را اثبات کند به عنوان یک شهر فرهنگی شناساند و نگه داشت. قدیم ترها، عزت و احترام بانوان در بیرجند خیلی بیشتر از این ها بود. ما باید فرهنگی بودن، فرهنگ دوست بودن و فرهنگ مدار بودنمان را در عمل اثبات کنیم.غیر از این، همان خاطره های فرهنگی هم وبال گردن ما خواهند شد.فرهنگ، ادعا نیست، عمل هم هست. (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09304943831 یا صفحه اینستاگرامی @s.hossein.harampoor.m اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت