یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

سوگنامه ای برای عالم معلم؛حضرت آیت ا… ربانی

هرم پور

در سومین روز از هجرتت به ملکوت، ما خاکیان فرش نشین سلامی به روح بلند تو عالِم عرش نشین تقدیم می کنیم و می گوییم؛ اینک سلام بر تو ای مجاهد راستین، سلام بر تو ای عالم معلم اهل عمل، سلام بر تو ای سلاله ی پاکی ها و خوبی ها و راستی ها، سلام بر تو «ابراهیم» بت شکن نفس در زمان ما. سلام بر تو ای حجت الحق، ای صراط راستین، ای والای بی مثال، سلام بر تو ای مردمی ترین مرد این روزهای غریب. هیچ چکامه ای برای سرودن غمنامه سوگت در دستم نیست و هیچ مرثیه ای به دلم نمی نشیندکه در این لحظات سخت عطشم برای گریستن، اشکم را به حضورت و قلبم را به وجودت و چشم هایم را به نگاهت میهمان کنند. سلام بر تو ای روح تلاش و جانِ همت و پیکر صبر، سلام بر تو ای کاشانه ی محبت، ای آشیانه ی مهر. بی خبرتر از ما از روزگارت کسی نبود، اما بودنت را می ستودیم و دلهامان گرمِ گرم بود که باز در گوشه ای از این شهر پرآشوب، نفس گرمی هست که زمین را به آسمان پیوند می دهد و حق را به حقیقت و دل را به خدا و جان را به معبود و چشمه را به سرچشمه و نور را به خورشید و مهتاب را به ماه و خاک را به افلاک و زبان را به نور گره می زند. تو در این فصل خزان جان ها که گردباد هوای نفس به طغیان وجودمان اراده کرده، بهار جانبخش معنویت و نسیم روح فزای معرفت بودی. نمازهایت جرعه هایی بی مثال از عشق بودند که هر روز در قدحی از محبت های بیکران در مسجدالرسول بازار به ظرف جان مشتاقان ریخته می شدند و دعاهایت، آسمانی ترین ستارگانی بودند که به نهایت نور و درخشش، بر کف دست قنوتت می گذاشتی و به همسفران کوی معبودت، هدیه می دادی. تو در علم، بیکرانه تر از دریا و در تواضع، وسیع تر از آسمان بودی. سالهایی که شمشیر تعهد و اقتدار به دست می گرفتی و اولین نمازهای جمعه بیرجند را اقامه می کردی، در تاریخ ثبت شد. سالهایی که برای حل مشکلات مردم اشک ریختی و کمر همت بستی و متواضعانه در برهه های حساس تاریخ این سرزمین به میدان آمدی، در حافظه ی همه ی مردم این دیار ثبت شد. و سالهایی که عاشقانه، همه ی نام ها و اسم ها و رسم های دنیایی را به کناری گذاشتی و در عین قابلیت های بی شمارت، برای خدمت به مردم این دیار، بار سفر بستی و شکرانه های لطف خداوندی را در استجابت دعای پدران و مادرانمان در حقت جستجو می کردی، هیچگاه فراموشمان نخواهد شد. «برکت»، حضور تو بود و «بزرگی» و «سربلندی» و «آوازه»، نام و یاد تو بود که پس از این، همه لنگ لنگان در کنار روزمرگی های زندگی، پایی و دستی خواهند زد تا مگر مادر زمان، دوباره فرزندی چون تو به دامن دهر تقدیم کند. حیاتت، طیبه و مماتت، مطهره ای از زمان بود که توفیق یافتیم درکش کنیم و دل و جان در آبشار عشقت به خدا بشوییم و هر بار با دیدن آن چهره نورانی و سرشار از معنویت، ملال و دلمردگی را از جان بزداییم و امید و انگیزه به آینده را چون شاهدی زیبا در آغوش بکشیم. تو هستی، همچنان که بودی و همچنان که یادت و نامت، از این پس، هر روز هزاران بار بر زبانهامان جاری و بر قلب های دغدارمان ساری و بر تارک جهانی که به حضور چونان تویی معنا می گیرد، متعالی خواهد ماند. تو همچنان در میان ما هستی. مگر نه این است که رسول مکرم اسلام فرمودند: «العلماء مصابیح الأرض و خلفاء الانبیاء»(علما چراغ های زمین اند و جانشینان پیامبران) و مگر نه این است که هم ایشان فرمودند: «موت العالم ثلمه فی الاسلام لا تسدّ ما اختلف الیل و النهار»(درگذشت عالم رخنه ای است در اسلام که تا شب و روز در گردش است هیچ چیز آن را جبران نمی کند) و مگر نه این است که حضرت علی (ع ) فرمودند: «العالِمُ حیّ و ان کان میتا(عالم زنده است، گرچه مرده باشد). شاید شرح حال غم این روزهای ما در شعر زیبای عبدالمجید فرائی اینچنین آمده باشد که:
رحلت مردان حق، از بند عالم رستن است
زین خراب‌آباد، بر محبوب خود پیوستن است
زندگی بر حق‌پرستان، در قفس مقدور نیست
کوچ از دار فنا، مثل قفس بشکستن است
یادت جاودان حاج ابراهیم ربانی(قدس ا… نفسه الزکیه)، روحت سرشار از نور خدا. جایگاهت در بهشت برین، اعلا باد.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره 09304943831 ارسال بفرمایید)



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت