یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

به احترام آنها که عاشقند

بهروزی فر – مطمئنم زمانی که برای عملیاتی کردن تصمیم خود وارد عمل شد، هرگز فکر نمی کرد که تنها چند عبارتِ از دل برآمده اش بتواند اینقدر مؤثر واقع شود و تا این اندازه عواطف و احساسات مردم را برانگیزد و این حجم گلایه به همراه داشته باشد. “سید حسین هرم پور “ را می گویم، همو که سال ها دغدغه توسعه استان را داشت و در سرمقاله هایش از مسایل مختلف می گفت و حرف دل مردم را می زد و مشکلات را واکاوی می نمود و برای معضلات راهکار ارائه می کرد و موانع توسعه را گوشزد می نمود و نوشت و نوشت و نوشت تا آنها را که دلسوز تعالی خراسان جنوبی هستند، ارائه طریق کرده باشد. خیلی ها قلمش را دوست داشتند، دیدگاهش را می پسندیدند ، ادبیاتش را می ستودند، با واژه هایش جان می گرفتند، با نوع برخوردش با مسایل همزاد پنداری می کردند، متن هایش را می خواندند و عبارت هایش را به زیبایی نقد و تفسیر می کردند و چون نوشته هایش از جان برمی آمد لاجرم بر دل ها جا خوش می کرد، تا اینکه ناباورانه سید اهل قلم استان به این نتیجه رسید که عشقش را برای همیشه ببوسد و کنار بگذارد، و بناگاه اسلحه اش را غلاف کرد و برای همیشه از کارزار رسانه کنار کشید. رسانه در خراسان جنوبی، عمری به درازای فرهنگ این منطقه دارد، برای اثبات این ادعا هم کافی است، شرایط خراسان جنوبی را به لحاظ تعدد رسانه های مکتوب و مجازی و پایگاه های خبری و خبرگزاری های فعال، با استان های پیشرو و توسعه یافته ای همچون یزد، اصفهان، تبریز و… مقایسه کنید، قطعاً حساب کار دست تان می آید. در همه این سال ها چراغ این رسانه ها به همت خبرنگارانی روشن مانده که به امید توسعه و تعالی استان، قلم زدند و نقد کردند و تحلیل و تفسیر نمودند، و به اندازه همه این سال ها، به مشابه سید حسین هرم پور، صدها خبرنگار دیگر که با ذوق پا به گود گذاشته بودند و به کار دل داده بودند و همه وجودشان را در این مسیر هزینه کرده بودند، بدون اینکه به نانی برسند، باری به هر جهت!! از عرصه کنار کشیدند. خبرنگاران در همه این سال ها نوشتند و گفتند و با خیلی ها جنگیدند، هم با آنها که می خواستند از نوشته هایشان به نفع خود استفاده کنند، هم آنها که خبرنگاران را فرصتی برای رسیدن به اهداف شان می دیدند و تصور شان بر این بود که می توانند از آنان پله ای برای صعود بسازند، هم آنها که هر روز بر طبلی می کوفتند و سازی نو می زدند و هم… و در این میان چه پررنگ بود نقش مدیران ناکارآمدی که عزم شان را جزم کرده بودند تا از پله های رسانه ها صعود کنند و برای نیل به این هدف، حتی به تطمیع خبرنگاران هم اندیشیده بودند…و چه غلط بود این فکر شوم!! عامه مردم اما با مواجهه ای که با خداحافظی هرم پور از عرصه رسانه کردند، نشان دادند قدر قلم را می دانند و برایشان مهم است که بدانند چه کسانی، از قلم و دغدغه های خبرنگاران واهمه دارند و چه افرادی با جای خالی نقد و تحلیل، فرصت رشد می یابند و…؟! و به راستی که به صلابه کشیدن هر قلم و بستن دستان هر خبرنگار، نتیجه ای جز کند شدن حرکت توسعه ندارد!! ذات کار خبرنگار با آزادی عجین شده، خبرنگار باید فارغ از هر گیر و گرفت مالی، معیشتی، رفاهی و… فقط به دغدغه های مردم بیندیشد تا بتواند دینش را به رسالت سنگینش ادا کند، خبرنگار نمی تواند و نباید زیر یوغ استثمار و استعمار دیگری باشد، چه اگر این شد آزادی قلم دیگر مفهومی نخواهد داشت، و اگر این شد و قلمی خواست تحت سلطه و تهدید و ارعاب قرار گیرد همان بهتر که غلاف شود و تلنبار واژه ها در مغز خسته و دغدغه مند خبرنگار را به حال خودش رها کند.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷ اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت