چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳

انقلاب سینرژی مدیران در استان

بهروزی فر

اگر در حوزه مدیریت و استراتژی مطالعاتی داشته باشید، حتماً درخصوص عبارت ۵=۲+۲ به عنوان تعریف سینرژی هم خوانده اید. مفهوم سینرژی اگر چه اوایل در علم زیست شناسی و برای بیان تعامل بین اندام‌های بدن به کار رفت ، اما با گذر زمان از مفاهیم کلیدی مدیریت محسوب شد و از نخستین تعاریفی بود که دانشجویان مدیریت و به طور خاص، دانشجویان تفکر سیستمی و تفکر استراتژیک، آن را می‌آموزند. در تعرف مفهوم سینرژی می خوانیم؛ وقتی می‌گوییم سینرژی ایجاد شده‌، منظورمان این است که چند منبع یا چند ظرفیت در کنار هم قرار گرفته‌ و منبعی جدید یا ظرفیت جدیدی ایجاد کرده اند که فراتر از حاصل جمع آن منابع یا ظرفیت‌هاست . این روزها از واژه هم افزایی، همدلی و همراهی در ادبیات مدیریتی استان بسیار استفاده می شود، وقتی از توسعه بند دره صحبت می شود، یا از بندهای مختلف اسناد توسعه میان مدت شهرستان ها حرف به میان می آید، یا اقدامات دستگاه ها در مرزهای وسیع استان تشریح می شود، یا عزم مدیران در رفع نقاط ضعف حوزه های مختلف تبیین می گردد، یا هدف گذاری های کلان برای حذف مدارس کانکسی و سیستم های گرمایشی غیر استاندارد توضیح داده می شود، یا از رسیدن استان به میانگین کشوری در برخی از شاخص های توسعه مثل نفوذ دیجیتال و برخورداری از اینترنت و گازرسانی و برقرسانی می گوییم، یا … در کنار همه این ها، واژه هم افزایی است که خوش می درخشد. واقعیت این است که خراسان جنوبی، از همان سال ۱۳۸۳، استانی مستقل بوده که در دوره های مدیریتی مختلف برای توسعه و پیشرفت آن برنامه ریزی هایی صورت گرفته است.
مرور اخبار سال های نه چندان دور و حتی بررسی آرشیو اطلاعات موجود در سایت فرمانداری های شهرستان های استان گواه این مدعاست که ما از چند سال پیش، سندهای توسعه ای داشتیم که به عنوان نقشه راه در دستور کار مدیران قرار داشته است. برای مثال در سایت فرمانداری یکی از شهرستان های استان، وارد گزینه نقشه سایت که می شوید در عبارت های متعددی که چشم نوازی می کنند، واژگان سند توسعه را می توانید ببینید، سندی با ۱۳۹ صفحه که با عنوان پیش نویس و غیر قابل استناد به ویژگی های اقلیمی، جمعیت، شرایط، وضعیت دستگاه های اجرایی و…. اشاره دارد و به طور مفصل از برنامه هایی گفته که می توانند به توسعه شهرستان کمک کنند. این سندها بارها و بارها با صرف هزینه های گزافی تدوین شده تا چراغ راه برنامه ریزان باشند اما بخش عمده‌ای از آنها راه به جایی نبرده اند، علت را اینگونه می توان تحلیل کرد؛ وقتی قرار است مسیری بازگشایی شود، خیابانی تعریض گردد، یا عملیات بهسازی در گذری صورت گیرد، چند حوزه باید پای کار بیایند، راه و شهرسازی مجوزهای لازم را صادر کند، بنیاد مستضعفان و اوقاف از آن بخش مربوط به خودشان بگذرند، شهرداری و آموزش و پرورش و.. دیگر ارگان ها ادعایی نداشته باشند، بخش خصوصی در این خصوص ادعایی ارائه نکند و الی ماشاء ا… موارد دیگر مسیر را هموار کنند تا آن اتفاق بیفتد. حال تصور کنید، هر کدام از این موارد نظر مساعدی بر تحقق طرح نداشته باشند، آن چه رقم خواهد خورد معطلی برنامه برای سالیان سال است. نمونه این موضوع را در همین شهر خودمان بارها دیده ایم، مثلاً خیابان طالقانی که علیرغم وعده های مکرر هنوز بلاتکلیف است، یا همین بند دره، سالیان متمادی تفرجگاهی پرطرفدار بود اما با شرایط نامساعد! ورودی کم عرض، راه دسترسی نامناسب، نبود نشیمنگاه درخور، نامطلوب بودن شرایط و نیازهای دیگری که هر چند به چشم می آمدند و می دانستیم جای شان خالی است اما چون جای دیگری نداشتیم، محیط دیگری برای تفرج در نزدیکی شهر نبود و دل مان خوش بود به همین میراث آبا و اجدادی، با وضعیت موجودش کنار آمده بودیم… تا این که!!! نه این که اعتراضی نشد یا نخواستیم تحولی در شرایطش رخ بدهد یا چشم مان را بر کوتاهی هایی که می شد، بسته بودیم، نه، این موارد بارها مطرح شده بود، حتی در دوره هایی از کسانی شنیدیم که گفته بودند قصد دارند حال و روز بند را نیکو کنند، اما نشد. علتش را در ناهماهنگی بین دستگاه ها برمی شمردند و عدم همراهی مدیران در باز شدن گره های پیش رو، گویا برخی مدیران دستگاه ها نیز التماس دعاهایی داشتند، و همه این ها سبب شد، بند دره از همان عهد دور به یک شکل و سیاق باقی بماند. تا این که در اتفاقی نادر، هم افزایی مدیران این گره چند ساله را گشود، مدیرانی که سال های سال از موانع قانونی می گفتند و برای انجام کارشان اما و اگر می تراشیدند، تحت یک مدیریت واحد، فاصله ها را کم کردند، کنار هم قرار گرفتند، دست در دست هم نهادند و گام های شان را استوارتر کردند و طرحی نو درانداختند. حالا دیگر طلسم بند شکسته شده، هر روزی که می روی رویی نو می بینی و اقدامی تازه، ورودی تعریض شده، راه دسترسی بهبود یافته، محل اسکان و استقرار پیش بینی کرده اند، پیاده راه هایی برای ورزش در نظر گرفته اند، محیط از تاریکی مطلق خارج شده و… تغییرات همچنان در حال انجام است. ساختار شکنی اگر چه سخت است و دشوارتر آن که بخواهی قدری بیشتر از روال عادی و وظیفه خود کار انجام دهی، اما طعم خوشایند نتیجه مطلوب اقدامات مدیران در بند دره، رفته رفته در حال سرایت به دیگر پروژه هاست و به عبارتی انقلاب سینرژی و هم افزایی در آغاز راه است و مطمئناً نتایج بهتری هم به همراه خواهد داشت. به امید آن روز!
(لطفاً نظرات خود درباره این سرمقاله و همچنین موضوعات پیشنهادی را به 09922134287 ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آدینه – وزارت بهداشت با راه اندازی رشته سلامت در حوادث و بلایا در مقطع

بیشتر

زمانی – ۱۱۵ هکتار سامانه آبیاری هوشمند به صورت آزمایشی در شهرستان سربیشه خراسان جنوبی

بیشتر

میرکلانی- رزمایش ملی محله اربعینی در خراسان جنوبی با مشارکت هزار و ۵۷۰ نفر از

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت