یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

همین حالا. از همین جا. لطفاً

هرم پور – سواره هستیم و از عرض خیابان عبور می کنیم . عابر پیاده ای مقابلمان سبز می شود. به یکباره دنیایی از خشم همه ی وجودمان را می گیرد و داد می زنیم و شاید پشت بندش، فحشی هم نثارش بکنیم . عابر پیاده هستیم و در حال عبور از یک خیابان. خودرویی به ما نزدیک می شود. چشم غره ای به او می رویم و ناسزایی می گوییم و طلبکارانه، داد و هواری راه می اندازیم. سوار خودرو هستیم، خودروی دیگری در یکی از خیابانهای شهر از ما سبقت می گیرد، خواسته یا ناخواسته، بادی به دماغ می اندازیم و آتشی به دهان، به دنبالش راه می افتیم و تمام خیابانها را با همه ی خودروهای شهر، کورس(مسابقه) می گذاریم تا در نهایت، جایی به او برسیم، ویراژی ادب کننده جلویش بدهیم و از سبقت در ده خیابان پایین تر، پشیمانش کنیم. چیزی اینجا مفقود است. چیزی به نام فرهنگ. خریداریم، برای خرید یک جنس به مغازه ای می رویم، آنقدر چانه می زنیم یا توی سر جنس می کوبیم که آخر، با فروشنده دعوایمان می شود و با کدورت خاطر مغازه اش را ترک می کنیم. مغازه داریم، خریدار داخل مغازه می آید، آنقدر از یک جنس تعریف بی خود و بی اساس می کنیم که خریدار به تجربه می فهمد که کاسه ای زیر نیم کاسه است. باز چیزی این میان کم است. چیزی به نام فرهنگ. یک شهروند معمولی هستیم با حق و حقوق شهروندی. چه زن هستیم و چه مرد، داخل خانه لباس راحت تر و آزادتری می پوشیم، برای هوار کشید این حق و نمایش یک آزادی خودتحمیلی، با همان لباس نامناسب به خیابان می آییم، خرید می کنیم، به پمپ بنزین می رویم یا مدتی را در پیاده روهای پرجمعیت قدم می زنیم، غافل از اینکه حریم دیگران را شایسته ی هر تعدی دانسته ایم. شاید یک شهروندیم، و خانم یا آقایی، با لباسی راحت تر، و شاید کمی غیرمعمولی تر وارد فضای اجتماع شده و خودش هم احساس می کند این نوع پوشش، زیبنده ی خودش، شهرش و شأنش نیست. می بینیم که معذب است و مترصد فرصتی برای جبران. اما نگاههای ما هزاران بار او را می خورند و قورتش می دهند. چیزی انگار این وسط کم است، باز فرهنگ در این میانه، ناپیداست. آپارتمان نشین هستیم و حق طبقه های بالا و پایین را مدام قروت می کنیم. کارمندیم و همه چیز جز حق ارباب رجوع برایمان اهمیت دارد. رئیس هستیم و با غروری فرعون وار، مدام در سایه ی غفلت چشم و گوش های نظارتی سازمان یا اداره یا دستگاه متبوعمان، تکبر و فساد می فروشیم و رنج و درد و آه و افسوس زیردستهایمان و خانواده هایشان را به عنوان بلای جانمان می خریم. باز هم چیزی کم است. چیزی که نامش فرهنگ است. آب را به درستی مصرف نمی کنیم، ایضاً گاز و برق و تلفن را هم. بدتر از آن بنزین را هم و شاید وقت و زمان را. نمی دانیم وقتی میهمان شدیم چه کارها باید بکنیم و وقتی میهمان داشتیم چه کارهایی؟ در مسافرت با همراهان چه رفتارهایی باید داشته باشیم و در اتوبوس، تاکسی یا هواپیما همینطور. زباله می ریزیم، ته سیگارها مدام از ماشین های جلویی به سر و صورت ماشین های عقبی می خورند، با صداهای ناهنجار یا رفتارهای زننده در شهر، مزاحم همدیگریم. فرهنگ را کجا جا گذاشته ایم که حتی چگونگی برخورد مناسب با همسر و فرزانمان را هم نمی دانیم و نمی فهمیم؟ چه رسد به اینکه بخواهیم از حق استانمان، شهرمان یا منطقه و محله و روستایمان دفاع کنیم. مطالبه گری را گاهی دعوا می پنداریم و گاه با ترس از چنین پنداری، از مطالبه گری های ساده هم گریزانیم. چگونگی هزینه کردن میلیاردها تومان پس اندازمان را نمی دانیم و از هزینه کردن چند میلیون تومان برای یک سرمایه گذاری که ناجی اقتصاد استان و راهگشای بیکاری فرزندان خودمان در این دیار باشد هم عاجزیم و اولین ترجیحمان، انبان و انباشت کردن آن در فلان بانک یا صندوق است. فرهنگ را کجا دفن کرده ایم که حالا خودمان هم نمی توانیم سراغش برویم و پیدایش کنیم، ببوسیمش و بگوییم که سخت به تو احتیاج داریم؟ ما در استان خراسان جنوبی، نیاز به یک بازسازی جدی و مداوم فرهنگ اجتماعی در بسیاری از زمینه ها داریم. افسوس که بعضی از متولیان خوابند و بسیاری از دلسوزان، ناامید. اما قطعاً در ناامیدی بسی امید است، پایان شب سیاه فرهنگ های نامناسب هم سپید است. بگذارید به ما بربخورد، اجازه بدهید گاهی در خودمان فرو برویم و غرورمان بشکند، بگذارید کمی از درون، ترش بشویم و خجل، اما برای فردا، از همین امروز شروع کنیم. از همین حالا. از همین جا. لطفاً.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09304943831 یا صفحه اینستاگرامی @s.hossein.harampoor.m اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت