هرم پور- زمزمه ها تبدیل به صحبت شده اند و صحبت ها تبدیل به بحث، بعضی بحث ها تبدیل به گفتگوهای چند وجهی و گاهی مناظره های کوچک و بزرگ در فضای مجازی. شعارها، آرام آرام جان می گیرند و برنامه ها یواش یواش در قالب اظهار نظرها، به مردم ارائه می شوند. بوی انتخابات می آید، قرار است تعدادی از نامزدها، کنار هم رقابت کنند و البته، فقط تعدادی از آنها مورد توجه مردم قرار گیرند، برنامه هایشان را بپسندند و راهی شورای شهرشان نمایند. از اواخر دهه 70 که شوراهای شهر تشکیل شدند، شش دوره می گذرد. برآیند این دوره ها، بررسی عملکردها، آمایش شعارها و نگاهی به برنامه های اعلام شده و درصد فاصله آنها با برنامه های اجرا شده، و نهایتاً در ترازوی نقد گذاشتن وضعیت مطلوب و وضعیت موجود پس از پنج دوره انتخاب، ما را به این نتیجه می رساند که در همه ی این سالها، با دو شورا روبرو بوده ایم؛ «شورای شهر خوب» و «شورای شهر بد». حد میانه ای معمولاً وجود نداشته مگر آنکه به بعضی شوراها، برچسب «شوراهای شهر خنثی» بزنیم. اما یک شورای شهر خوب، یا یک شورای شهر بد، نتیجه چه دانه یا دانه هاییست که در زمین انتخاب هایمان کاشته ایم؟ و اینکه آیا قرار است دوباره شورای شهری خوب یا شورای شهری بد انتخاب کنیم؟ اجازه بدهید این چند سؤال را بپرسم و در نهایت با همدیگر به یک نتیجه برسیم. آیا از عملکرد جمیع دوره های انتخابات شورای شهر راضی هستید؟ اگر راضی هستید چه مؤلفه هایی بر این رضایت اثرگذار بوده اند؟ و اگر ناراضی هستید چه دلایلی باعث ایجاد این نارضایتی شده اند؟ آیا قالب و الگویی از عملکردهای یک شورای خوب توسط نهادها یا افراد یا نخبگان جامعه در بیرجند یا هر شهر دیگری از استان ما به مردم ارائه شده که مردم، باز هم به دنبال نه همان افراد، بلکه افرادی با این تیپ و شاخص از مؤلفه های موفقیت باشند؟ و آیا قالب یا الگویی از عملکرد یک شورای بد توسط نهادها یا افراد یا نخبگان جامعه به مردم ارائه شده که مردم در انتخاب های بعدی و بعدی و بعدیشان، بیشتر مراقبت کنند و اشتباهی را دوباره و چندباره تکرار نکنند؟ آیا وقتی شاخص های عملکرد شوراها را روی نمودار ببریم، رویکردها، شاخص برنامه ها، طهارت و شفافیت برنامه ها، عمق برنامه ها، و میزان عمل به تعهدها و ثمربخشی و اثرگذاری آنها در آرامش و آسایش مردم شهر، صعود را نشان خواهد داد یا نزول را؟ و اگر اینچنین باشد، صعود به چه سمتی و نزول به چه سمتی؟ آیا یک شورای شهر خوب فقط به دلیل شعارهای خوبش، عملکرد خوبی داشته یا به خاطر عملکرد خوبش، شورای خوبی هم شده است؟ و آیا یک شورای بد، به دلیل شعارهای بدش در نظر مردم عملکرد خوبی نداشته یا به دلیل عملکرد بدش، حتی شعارهای خوبش را هم تحت اثر منفی قرار داده است و از نظر مردم افتاده است؟ و سؤال مهم تر اینکه آیا شورای خوب و شورای بد، انتخاب شده توسط ما نیستند؟ چرا باید در یک دوره انتخاب های خوب داشته باشیم و در یک دوره انتخاب های بد؟ و آیا امکان پذیر نیست ساختاری تهیه و تدوین و تبلیغ و اجرایی شود که مردم شهر، بر اساس آن ساختار، در عین آزادی کامل و استقلال در رأی، از انتخاب شورای بد صرف نظر کنند و شورای خوبی را برگزینند؟ واقعیت آن است که شورای شهر، ثمره یک تفکر از سوی ماست. ما در برهه ای از مان می نشینیم، فکر می کنیم، تصمیم می گیریم، چیزی را می نویسیم و در صندوق رأی می اندازیم.گاهی فاصله بین آنچه فکر می کنیم و آنچه می نویسیم و آنچه در صندوق می اندازیم را، هجمه ها، موج ها، اثرگذاری ها و القائات پر می کنند. گاهی، خوب فکر کردن را یاد نگرفته ایم، گاهی مستقل فکرکردن را نمی دانیم، گاهی چون شناخت مناسبی از افراد، برنامه ها و چارچوب وظایف و حتی شهر نداریم، حوصله نمی کنیم خوب فکر کنیم، یا با صبر و حوصله و طمأنینه بنویسیم، لذا دایره ی انتخاب هایمان را با مساحت کم انتخاب می کنیم و بدیهی است افرادی که در این دایره قرار می گیرند، به تعداد کمتر، ضعیف تر، از نظر مدیریت و فکری با قد و قامت نه چندان رشده کرده، غیر متوازن، و حتی گاهی بی مسؤولیت هستند. شوراهای خوب و شوراهای بد، نتیجه ی کشیدن دایره های بزرگ و کوچک در ذهن ما برای انتخاب های ما هستند. هرچه بتوانیم دایره های بزرگ تری در ذهنمان بکشیم، قدرت انتخاب هایمان قوی تر، و عمیق تر و ماندگاری اثر انتخابهایمان بیشتر خواهد شد. انتخاب های مردم یک شهر، بازتابی از هوشمندی مردم آن شهر هستند. تاریخ، همیشه در باره انتخاب های ما قضاوت می کند. انتخاب یک شورای خوب، قضاوت تاریخ را شیرین و انتخاب یک شورای بد، قضاوت تاریخ را درباره ما تلخ خواهد کرد.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره 09304943831 ارسال بفرمایید)
مشوقهای قانون جوانی جمعیت موجب شده که خراسان جنوبی در سال گذشته حائز رتبه دوم