یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

روز کدام قلم؟

هرم پور – چهاردهم تیر است، روز قلم. و من، از جمله همان قلم به دست هایی هستم که به این ودیعه ی خدا، به این امانت پروردگار، به این لطف سرشار، به این ذائقه ی بی پروای همیشه جوشان، به این تراوش فکر، به این زیبنده ی مجالس، به این بزم آرای لحظه های جاری شده بر صفحات، به این تداوم جریان زندگی، به این بهانه ی بزرگ برای امید، به این موهبت متعالیِ همیشه زنده، به این زلال بی کران شیرین طعم، به این ذوالفقار آب دیده ی بُرّان، به این فریاد بی پایان، و به این بیرق مطالبه جوی همیشه در اهتزاز، می بالم و افتخار می کنم. قلم، اتفاق بزرگ عالم است که خدا به آن سوگند یاد می کند و به هیمنه و ابهت و بزرگیش، می بالد. این رویداد بی بدیل، همیشه باید در اوج باشد، برای مردم، برای جامعه، برای دیروز و امروز و فردا، و برای دردها، برای رنج ها، برای نیازها، برای ناگفته ها، برای به والایی رساندن مستحقان و مستضعفان و به زیر کشاندن ظالمان و متکبران و منافقان و دو به هم زنان و دودوزه بازانِ همیشه متقلبِ فرصت طلب و پست جو. اما چه شده که سالهاست شمشیر قلم ها در خراسان جنوبی، کمی کُند شده اند؟ چه شده که نوک تیز قلم ها، آهسته تر از سالهای قبل روی کاغذ می آیند و آن شور و هیجان و غوغای سالها پیش را ندارند؟ چه شده که قلم ها مثل بعضی قدم ها، بی حال و مستور شده اند؟ چه شده که گاهی آنانی که خواسته اند، به جای غلبه ی قلب ها، موفق شده اند منفعت ها و مصلحت ها را بر بعضی قلم های استان ما غالب کنند و سودش را ببرند و لذتش را نوش جان نمایند؟ رسالت قلم همین است؟ وظیفه ی قلم اینطور تعریف شده؟ تکلیف قلم را به این صورت نوشته اند و خواسته اند؟ سرنوشت قلم را اینگونه به بازی گرفته اند؟ چه شده و چه بر سر آن قلم هایِ بی تعارفِ صریحِ شوریده حالِ سرشار از احساسِ مردمیِ همه کَس پسند آمده است؟ چه شده و چه بر سر آن قلم های تکلیف محورِ قوی و مقاوم و صبور و منصف و آینده بین و آینده نگر دهه ی هفتاد و هشتاد منطقه و استان ما آمده است؟چه شده و چه بر سر آن قلم های بی تکلّفِ نقطه زنِ مشکل گشایِ دل خوشحال کنِ از سفره ی مسئولین گریزان آمده است؟ خیلی ها خواسته اند چنین روزگاری بر قلم های استان ما مستولی شود و من با فریادی بلند، با چشمانی باز، با دلی پردرد، با مستنداتی در دست، با قلبی سرشار از شادی های جوانانه و نوجوانانه ی یکی دو دهه قبل، با حسرتی سرشار و با استخوان هایی در گلو و تیر و ترکش هایی به یادگار از طعنه ها و تهدیدها در سینه و در پهلو، اینجا می نویسم که ما، هیچکداممان قلم های ده سال پیش، بیست سال پیش، و حتی پنج سال پیش نیستیم. در این کارخانه ی عقیم سازی قلم ها، که ژن بی حرمتی و ترس و تهدید به شکایت و تطمیع روزنامه نگاران و خبرنگاران استان از سوی بعضی از صاحبانِ بی انصافِ مناصب، تولید و تزریق شده، برنده ها را شما بهتر از من می شناسید و بازنده ها را نیز بهتر از من. این روز قلم، روز قلم های پاک و پردل و جرأتیست که برای مردم، برای دردها و رنج ها و مشکلاتشان بنویسند، از امید بنویسند، از فردایی که قرار بود بهتر از امروز باشد، روز قلم هاییست که آنان که می باید، بگذارند که قلم، بنویسد، و به این باور برسند که قلم ها می توانند با نوشتن هایشان، جامعه را به سوی نور و روشنایی و عزت و آزادگی و سربلندی و رستگاری و اخلاق محوری هدایت کنند. روز قلم، روز اندیشه است، روز ابزاری که این اندیشه را مثل آبی زلال به دشت تشنه ی تک تک قلب های مردم تقدیم می کند. از حالا، اگر زنده باشم، هر سال در طلوع روز قلم، از خودم و از دیگران خواهم پرسید: «روز کدام قلم؟» و پاسخ خواهم داد: قلمی که آزاده باشد، مستقل باشد، جسور و بی ترس باشد، منصف و محترم و پاک باشد، قلمی که نوری از انوار خدا باشد. روز قلم ، روز اینچنین قلم هایی، روز قلم هایی که در تعالی هستند و در تعالی می مانند، بر همه ی عزیزان اهل قلم در استان خراسان جنوبی، هزاران بار گرامی.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09304943831 یا صفحه اینستاگرامی @s.hossein.harampoor.m اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت