سه شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳

درسهای مطالبه گری

هرم پور

سالها پیش وقتی ماکت یک «جت جنگی» رادر بلوار فرودگاه بیرجند، جانمایی و نصب کردند، به بعضی ها گفتم و حتی نوشتم که نصب ماکت یک هواپیمای جنگی، آنهم در ورودی شهر و ورودی یک فرودگاه غیرنظامی و مسافربری، آن هم برای شهری که همه ی نمادهایش «فرهنگی» هستند و توریست های داخلی و خارجی، عموماً چه با هوایپیما و چه با اتوبوس از اینجا می گذرند و توقع دیدن نمادهای «فرهنگی» و «ادبی» و و شاید هم «تاریخی» را دارند نه یکهو یک نماد «نظامی» را، خوب نیست و همانجا پیش بینی کردم که به همین زودی ها خبری در راه است! اما کسی توجهی نکرد. یکی دوسال قبل که ماجرای انتقال هواپیماهای جنگی از «خور» به «بیرجند» داغ شد و بعد، فصل طومارنویسی ها و نامه نگاری ها و مصاحبه ها و گزارش ها و اظهار نظرها هم به سر رسید، به همان بعضی ها گفتم «خیلی جلز و ولز نکنید، خود کرده را تدبیر نیست. وقتی مطالبه کردن را یاد نگرفته ایم، تا ابدش هم همین وضعیت است.» گفتند: «مگر مطالبه کردن هم یاد گرفتنیست؟» گفتم «بله. مطالبه گری هم آموختنیست.» براستی همه باید بیاموزیم که مطالبه گری، داد و بیدار و غوغا سالاری نیست. همه باید یاد بگیریم که مطالبه، وقت و زمان خاص خودش را دارد و وقتی از زمانش گذشت، مثل کاشتن درختی که فصل خاص دارد، نه تنها اثری ندارد بلکه اهل فن از مطالبه ها پیکان معکوس می سازند و به نخاع خواسته هایمان می نشانند چنان که که نتوانیم قد راست کنیم و تا ابد، مطالباهایمان و خواسته یمان فلج بمانند. همه باید بیاموزیم که مطالبه گری، سناریو می خواهد، برنامه نیاز دارد و از همه مهم تر، یک رهبر، یک راهبر، یک کارگروه پیش برنده و منسجم کننده ی زبر و زرنگ لازم دارد، کسی که از« نخرها» باشد، یعنی نتوانند به هر قیمتی بخرندش. کسی که از «نبرها» باشد، یعنی موج مطالبه او را با خود نبرد، کسی که از «نترس ها« باشد، یعنی دل بگذارد و نهراسد. همه باید به گوشِ هوشمان بسپاریم که مطالبه، پیگیری و تداوم نیاز دارد، چهارچوب می خواهد، و از همه مهم تر، مراقبان و مواظبانی می خواهد که مراقب باشند و مواظبت کنند که بعضی از سینه چاکان مشکوک و یقه سفید مطالبه گری در استان، مطالبه ها را به انحراف نبرند و خنثی نکنند. همه باید در کلاس درس مطالبه گری، صدها بار بنویسیم که مطالبه گری، آغاز و انتها می خواهد، ابزار و رسانه و شبکه می خواهد، مستند و مدرک می خواهد، حرف منطقی نیاز دارد و صداقت و احترام و ظرافت و صبر می خواهد که مطالبه را والا و گرامی بدارد و اصل مطالبه را نقض نکند و به «مخاطبِ» مطالبه و به «محورِ» مطالبه توهین نشود. اگر گاهی مطالبه هایمان به نتیجه نمی رسند، مقصرش ناشنوایی یا بدعهدی یا فراموشی مدیران نیست؛ گاهی خودمان مقصریم. بر می گردم به بلوار فرودگاه و همان «جت جنگی» خودمان. گاهی برای پذیرش «اصل ها»، ماکتی از «فرعش» را سالها پیش، جلوی رویمان قرار می دهند تا با پذیرفتن «فرعش» و آمادگی ذهنی پیدا کردن، بعدها «اصلش» که آمد، عادت کنیم و و مقابلش نایستیم؛ حتی اتفاقی بیفتد که بچه هایمان غافل از همه جا، مدام مطالبه بکنند و بخواهند و بپرسند که « اصل این کجاست؟ ما «اصلش» را می خواهیم.» مراقب باشیم جای اصل و فرع ها در مطالباتمان را عوض نکنند.گاهی مطالبه ی «استاندار» می کنیم، اینطور می فهمانند که مطالبه ی «تمامیت استان» را داریم، گاهی مطالبه ی «رفع رنج های مردم» را می کنیم، اینطور وانمود می کنند که «طالب رنج» برای مردمیم، گاهی مطالبه ی «حق» را می کنیم، جوری انعکاس می دهند که انگار «قلب حق و حقیقت» کرده ایم. خیلی مراقب و هوشیار باشیم که نمره هایمان در این کلاس درس، پایین نرود.
(لطفا نظر و پیشنهاد خود در رابطه با یادداشت های روزنامه را به شماره 09304943831 ارسال فرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بهروزی فر – آقای دکتر پزشکیان، نماینده محترم ۸۵ میلیون ایرانی در ساختمان زیبای پاستور،

بیشتر

با عرض سلام وخسته نباشید به کارکنان محترم روزنامه آوا؛میخواستم از مسوولان بپرسم ایشون چه

بیشتر

مدیرکل راهداری و حمل‌ونقل جاده‌ای خراسان‌جنوبی بااشاره به اینکه برخی از جاده‌های استان وضعیت مناسبی

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت