بهروزی فر – چند روز پیش خبری به نقل از حسین زاده، معاون رئیسجمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم کشور منتشر شد که در آن به این نکته تأکید داشت که؛ “ما نمیتوانیم در تهران بنشینیم و برای تمام پهنه سرزمینی ایران نسخهای واحد تجویز کنیم و تصور کنیم همین نسخه برای تمام ایران پاسخگوست. ظرفیت نقطهای یعنی در کشور کشف کنیم که فلان دهستان در فلان نقطه چه ظرفیتی دارد و بعد روی همان نقطه سرمایه گذاری کنیم”.این همان اصل مهمی است که ما سال هاست به آن تأکید داریم و به طور ویژه از مجمع نمایندگان استان در ادوار مختلف به عنوان چهار عنصر مهم و تأثیرگذار در بحث تدوین و تصویب قوانین در مجلس شورای اسلامی و نیز مدیران دستگاههای اجرایی خواسته ایم در انجام امور محوله و تکالیف شان به بالادستی ها ثابت کنند هر قانون، مصوبه، تصمیم، دستورالعمل و بخشنامه ای نمی تواند برای همه مناطق کشور، قابلیت اجرا داشته باشد لذا ضروری است بزرگوارانی که به اتخاذ آن همت می گمارند و باری به هر جهت! آن را وحی مُنزَل می دانند، تبصره هایی به آن پیوست کنند تا در هر استان بسته به نوع اقلیم، ساختار اجتماعی، فرهنگ و… اجرا گردد. چند سال پیش رئیس شورای اسلامی وقت استان، بارها و بارها این موضوع را در جلسات شورای برنامه ریزی استان و یا در محضر نمایندگان یادآور می شد و برای اثبات حرفش، مثال جالبی داشت؛” شهرستان دماوند در تهران با روستای مَناوند در بخش قهستان، با هم خیلی فرق دارند”. نکته جالب اینجاست که این موضوع در حال حاضر از زبان کسی نقل می شود که سه دوره- نهم، دهم و دوازدهم- تجربه حضور در جمع بهارستان نشینان را دارد و سال ها نماینده مردم اشنویه و نقده در مجلس بوده و خوب می داند در پس پرده تصویب اغلب قوانین و استیضاح ها و موافقت ها و مخالفت ها و… چه ها می گذرد؟! حالا اگرچه دیر! اما فرصت خوبی است که مجمع نمایندگان و مدیران دستگاه های اجرایی باستناد همین حرف، به دنبال امتیازهای خاص برای استان باشند. خراسان جنوبی، استانی ویژه و با مؤلفه ها و شاخصه هایی است که در کمتر منطقه ای در کشور دیده می شود، اصلی ترین ویژگی این استان، بُعد مسافت تا پایتخت است که پیگیری امورات را با چالش مواجه کرده، نبود پروازهای دائمی و ثابت در دو فرودگاه استان که از قضا یکی شان از همان بدو تأسیس ۱۳۱۲- – عنوان بین المللی را یدک می کشد، اما ماجرایش به مَثَل معروف “هر سال دریغ از پارسال گره خورده” و جز چند مورد انگشت شمار برای اعزام زائران بیت ا… و کربلا، پرواز بین المللی دیگری به خود ندیده است و جالب تر اینکه مقصد پرواز هایش تا همین چند روز پیش که پرواز یزد به فهرست پروازهای فرودگاه طبس اضافه شد، از تهران و مشهد فراتر نرفته، علاوه بر این قیمت های سرسام آور بلیط های هواپیما طی دو سال اخیر، هزینههای هنگفتی را بر دستگاه ها تحمیل کرده است. از طرفی چون خراسان جنوبی محروم از داشتن خط ریلی است و راه آهن این استان، حکم فرزند ناتنی را دارد که هر کس به سهم خود در تلاش است سهمش را از سبد ارث خانواده کم کند، از این رو بعد از حدود نیم قرن مطالبه مردم، راه آهن خراسان جنوبی هنوز اندر خم یک کوچه است و هر دم از باغ بالادستی ها برایش بری! می رسد، لذا رفت و آمد فقط از طریق جاده میسور است، که علاوه بر زمان بر بودن، در این محورهای دو طرفه، با تهدیدهای فراوانی همراه است. معضل بعدی خشکسالی هایی است که نه تنها کشاورزی استان را به سرازیری نابودی کشانده و بر کاهش کیفیت و کمیت محصولات منحصر به فرد زرشک، عناب، پسته، زعفران و… اثر مستقیم دارد، که فرونشست زمین را در مناطق مختلف رقم زده و هر روز بر شمار دشت ها و محدوده های آبی آن افزوده است. همین چند قلم بعد مسافت، ناکافی بودن زیرساخت های حمل و نقل و کمبود اب، بهانه های خوبی برای سرمایه گذاران است که از آمدن به این استان وسیع با دامنه گسترده ظرفیت هایش سر باز بزنند و عطای مان را به لقامان ببخشند. بپذیرید و بپذیریم که در این ماجرا، ما خود نه به اندازه بلکه بیش از بالادستی ها مقصریم، چون هنوز نتوانسته ایم به معنای واقعی کلمه از حقوق خراسان جنوبی دفاع کنیم و داشته های ارزشمند این استان شرقی را به دیگر معرفی نماییم و ثابت کنیم خراسان جنوبی با دیگر استان ها، فرق دارد، ماندن در این منطقه، مرزبانی از ۳۳۱ کیلومتر مرز در جوار افغانستان متزلزل، جانفدایی میهن، تأمین امنیت، سرمایه گذاری و… دغدغه هایی است که دیگر استان ها ندارند، اما رفع آنها هزینه دارد و نباید آنها را نادیده گرفت. (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۱۵۷۲۴۸۲۸۹ اعلام یا ارسال بفرمایید)
دادرس مقدم – پیرمرد بشرویه ایی با بخشش فیش حج خود به جبهه مقاومت از